تبليغات اينترنتي    تماس با ما     فال حافظ

          فهرستي از موتورهاي جستجو       معروفترين موتورهاي جستجو

چون شوم خاک رهش دامن بيفشاند ز من

ور بگويم دل بگردان رو بگرداند ز من

 

روی رنگين را به هر کس می‌نمايد همچو گل

ور بگويم بازپوشان بازپوشاند ز من

 

چشم خود را گفتم آخر يک نظر سيرش ببين

گفت می‌خواهی مگر تا جوی خون راند ز من

 

او به خونم تشنه و من بر لبش تا چون شود

کام بستانم از او يا داد بستاند ز من

 

گر چو فرهادم به تلخی جان برآيد باک نيست

بس حکايت‌های شيرين باز می‌ماند ز من

 

گر چو شمعش پيش ميرم بر غمم خندان شود

ور برنجم خاطر نازک برنجاند ز من

 

دوستان جان داده‌ام بهر دهانش بنگريد

کو به چيزی مختصر چون باز می‌ماند ز من

 

صبر کن حافظ که گر زين دست باشد درس غم

عشق در هر گوشه‌ای افسانه‌ای خواند ز من