حكايتي از گلستان سعدي

 

  بنياد ظلم از اندك شروع شود

روايت كرده اند: براى انوشيروان عادل در شكارگاهى ، گوشت شكارى را كباب كردند، نمك در آنجا نبود، يكى از غلامان به روستايى رفت تا نمك بياورد.انوشيروان به آن غلام گفت : ((نمك را به قيمت روزانه (نه كمتر )خريدارى كن ، تا آيين نادرستى را بنيانگذارى و در نتيجه روستا خراب نگردد.))
به انوشيروان گفتند: اندكى كمتر از قيمت خريدن ، چه آسيبى مى رساند؟))

انوشيروان پاسخ داد: ((بنياد ظلم در آغاز، از اندك شروع شده و سپس به طور مكرر بر آن افزوده شده و زياد گشته است .))
 

اگر ز باغ رعيت ملك خورد سيبى
 
برآورند غلامان او درخت از بيخ
 
به پنج بيضه  كه سلطان ستم روا دارد
 
زنند لشكريانش هزار مرغ به سيخ

مطالب مرتبط:

آشنايي مختصر با سعدي

برتر بودن مرگ ظالم بر زندگي او (از گلستان سعدي)

آنكس كه مصيبت ديد قدر عاقيت مي داند. (از گلستان سعدي)