• ارسال کننده: علی یزدی مقدم
  • تاریخ انتشار: 2017 / 01 / 30

کسب موفقیت و ثروت را از علف هرز آموختم

نسخه صوتی

چندی پیش روی پروژه ای کار می کردم که نام آنرا برمودا گذاشتم. کار من از بین بردن و جایگزین کردن نوعی علف هرز بسیار مقاوم بود که محصولات کشاورزی منطقه را از بین می برد بنابراین تمام روش های ممکن و تجربه های گذشته ام را به کار بستم می دانستم که با تجربه ای که در این زمینه دارم می توانم این کار را با موفقیت انجام دهم و از این پروژه موفقیت بزرگی کسب کنم!

علف هرز

یک سال روی پروژه کار کردم و همزمان از تحقیق ها و مطالعاتی که در این زمینه انجام شده بود هم استفاده می کردم کلونی های مختلفی ایجاد کردم تا ببنیم این علف هرز به چه روشی مهار می شود و کدام روش موفقتر عمل خواهد کرد. بعد از یک سال کار و تلاش متوجه شدم هیچ کدام از این روش ها پاسخگو نبودند و آن علف هرز همچنان مقاومت می کند و می روید در حالیکه من بیشتر پول خود را خرج آن کرده بودم!

این نتیجه بعد از یک سال تلاش، مطالعه و کار طاقت فرسا به نظر ناامید کننده می آمد اما وقتی کمی بیشتر در مورد آن فکر کردم با خود گفتم باید در مورد آن بنویسم واقعاً که چه موجود مقاومی است. با خود فکر کردم چرا من چون این علف، سر سخت نباشم و حتی بهتر از آن نباشم! چرا از این گونه ی گیاهی نیاموزم که چگونه در بدترین شرایط مبارزه کنم و به هدف خود برسم! و این گونه شد که توانستم با موفقیت و درس گرفتن از خودش، آنرا مغلوب کنم. افکاری که به من کمک کرد تا مانند آن علف هرز باشم را در این چند خط به صورت خلاصه سازماندهی کرده ام و با شما به اشتراک می گذارم به این امید که شما هم مانند من با سر سختی به هدف خود برسید:

  • اولین درسی که گرفتم این بود که این پروژه بسیار بزرگتر از آن است که بتوانم به تنهایی آنرا به پیش ببرم پس باید از افراد مناسبی کمک می گرفتم. و البته برای موفقیت در هر کار بزرگی باید به صورت گروهی عمل کرد.
  • برای از بین بردن این گیاه سخت جان از گیاه سخت جان دیگری استفاده کردم تا به من در نابودی علف ها کمک کند. چون متوجه شدم به جای اینکه انرژی یا هزینه زیادی بکنم هوشمندانه عمل کنم و در جای مناسب هزینه کنم. توصیه می کنم داستان کوتاه هیزم شکن را مطالعه کنید.
  • این پروژه را با اعتقادی راسخ و راهی برای موفقیت انتخاب کردم و به خود اطمینان دادم که این پروژه مرا به موفقیت های بزرگتر خواهد رسانید. بنابراین هر روز با شور و اشتیاقی دو چندان به کار خود ادامه می دادم. و این تلاش، خود احساس بسیار خوبی به من می داد. حس مثبت بودن، زنده بودن و گام برداشتن به سوی موفقیت وصف ناشدنی است.
  • هر شب بخشی از وقت خود را به مطالعه کتاب ها، مقالات انگیزشی و آموزش موفقیت چون کتاب بیندیش و ثروتمند شو اختصاص دادم و هر روز با انگیزه ای قوی تر تلاش می کردم مسیرم را اصلاح کنم.
  • و البته سر سختی و پافشاری! که از این گیاه ارزشمند (علف هرز) آموختم و با خود می گفتم تا زمانی که ادامه می دهم و تلاش می کنم در مسیر درستی قرار دارم. و بدون شک باید بگویم که بخش بزرگی از موفقیت خود را مدیون آن سر سختی هستم.
  • و طبق بخشی از مطلبی انگیزشی که در اینترنت خواندم آموختم هر کسی مسئول وضعیت خودش است و به این نتیجه رسیدم که خودم باید مشکل خودم را حل کنم و برای مشکلاتم به دنبال مقصر نگردم ناکامی های من تقصیر هیچ کس نبود بلکه از هر ناکامی، هر اشتباه و هر سرخوردگی، یک ایراد کارم را متوجه شده بودم و هر بار آنرا اصلاح می کردم و به خوبی احساس می کردم که چقدر از آن روز های اول جلوتر هستم. تا اینکه موفق شدم.
  • آن گیاه خیلی آهسته تر از آنچه که من فکر می کردم رشد می کرد و تکثیر می شد ولی ریشه ای فراگیر داشت که تکه ای کوچک از آن برای ادامه حیات نسلش کافی بود. و من هم آموختم که صبور باشم و به شیوه خودش ایستادم و نابودش کردم.

نوشته: گاس

ترجمه: علی یزدی مقدم

این محتوا اختصاصاً برای یاد بگیر دات کام تهیه شده است استفاده از آن با ذکر منبع همراه با لینک آن و نام نویسنده یا مترجم مجاز است
برچسب ها:



نظر شما چیست؟

پرسش های خود را در بخش پرسش و پاسخ مطرح کنید

لطفا جای خالی را پر کنید







صفحه ما را در فیس بوک دنبال کنید صفحه ما را در توییتر دنبال کنید صفحه ما را در  اینستاگرام دنبال کنید صفحه ما را در لینکداین دنبال کنید