• ارسال کننده: زهرا صانعی
  • تاریخ انتشار: 2017 / 02 / 08

چرا برخی افراد خودکشی می کنند؟

واژه خودکشی به عملی اشاره دارد که موجب مرگِ عمدی یک انسان می شود. هر سال یک میلیون نفر، جان خود را با خودکشی از دست می دهند. عوامل جسمی و روانی بسیاری در این امر دخیل اند که فردی تصمیم بگیرد خود را بکُشد. تقریبا همه مردم برای لحظاتی و یا برخی در مقاطعی از عمر خود در گذر از سختی های زمانه، به این واژه فکر کرده اند. بعضی افراد، قدرت و مهارت کنترلِ چنین افکاری را دارند، اما برخی دیگر، بلد نیستند خیلی مثبت اندیش باشند.

خودکشی

چنانچه افرادی در اطرافتان هستند که نشانه هایی از افسردگی یا خودکشی دارند، مطمئن باشید، شما می توانید کمکشان کنید تا این کار را نکنند. برای اینکه بتوانید یاری شان کنید، باید بدانید به چه دلایلی، یک فرد تصمیم می گیرد به زندگی خود خاتمه دهد.

در اینجا، برخی دلایل رایج و موثر در ارتکاب خودکشی، عنوان می شوند:

افسردگی

افسردگی شایع ترین علت خودکشی است. حدود 90 درصد افرادی که خودکشی می کنند، افسرده اند. افراد مبتلا به افسردگیِ شدید احساساتی عذاب آور را تجربه می کنند و بر این باورند که امیدی به پایان عذابشان نیست. افرادِ افسرده، دردها را بسیار فراتر از حدّ تحمل خود می یابند. آنها فکر می کنند، دنیا بدون آنها بهتر است و با چنین افکاری، احساس واقع بینی به آنها دست می دهد. آنها مبتلا به یک بیماری هستند همچون هر بیمار دیگری مثل یک بیمار قلبی، لذا نباید به خاطر این افکار خود را سرزنش کنند و به جای آن باید به فکر درمان افسردگی خود باشند.

بیماری های روانی مثل: اسکیزوفِرنی

برخی بیماران، صداهای خصمانه ای (توهمات شنیداری) را در درون خود تجربه می کنند که آنها را به دلایلی غیرمنطقی، به خود تخریبی سوق می دهد. مخفی کردن جنون یا روان پریشی، بسیار سخت تر از افسردگی و بسیار غم انگیز تر از آن است. احتمال بروز اسکیزوفرنی در جهان، چیزی حدود 1درصد است. اسکیزوفرنی (حاد) معمولا افرادی را که پیشتر سالم و کارآمد بودند، درگیر می کند. این افراد می توانند با دارو درمانی، امورات زندگی خود را بگذرانند اما به کلی، خوب نمی شوند. اسکیزوفرنی ها، خیلی راحت در مورد صداهای درونی که به آنها فرمان خودکشی می دهد، صحبت می کنند و درباره افکارشان در خصوص خودکشی، صادق اند. مبتلایان به اسکیزوفرنی، نیازمند درمان هایی مناسب و موثر در مقوله روان پریشی هستند. اگر روان پریشی درمان نشود یا ضعیف و ناقص درمان شود، در نهایت ممکن است این بیماران در بخش های خاصی از بیمارستان ها به منظور مراقبت های ویژه درمانی، پذیرش تا میزان این صداهای درونی کاسته شوند.

روشی برای جلب توجه و درخواست کمک

بعضی افراد اقدام به خودکشی می کنند تا به اطرافیان خود بگویند؛ به کمک نیاز دارند. آنها نمی خواهند بمیرند و اغلب بر این باورند که نمی میرند. بر این اساس، روش هایی را که فکر می کنند موجب مرگشان نمی شود و دوباره می توانند نزد آنان که موجب آزارشان شده اند، بازگردند، انتخاب می نمایند. اما، اکثرا به دلیل دریافت اطلاعات اشتباه، گمراهانه عمل می کنند. مثلا یک نوجوان ممکن است به خاطر رابطه ای ناخوشایند، یک بطری شربت Tylenol (شربت سرماخوردگی کودکان) را بی توجه به اینکه دوزهای بالای چنین داروئی می تواند موجب صدمات کبدی غیر قابل جبران شود، سر بکشد.

تحمل ضربه های شدید روحی- روانی

متحمل شدن ضربه های شدید روحی و احساسی، اغلب موجب بروز احساساتی چون گناه و یا خجلت و درماندگی می شود. بسیاری از قربانیان سوء استفاده های جنسی، لطمات ناشی از جنگ و آزارهای جسمی، با ریسک بالاتری در معرض ابتلا به اختلال استرس پس از ضربه روحی هستند و این اختلال اغلب باعث بروز افکار خودکشی می شود. بیماران مبتلا به اختلال استرس پس از ضربه روحی، گاهی گریزی به خاطراتشان از ضربات روحی که خورده اند، می زنند و گاهی به کلی آنها را کنار می گذارند. آنها در اضطرابی به شدت ناتوان کننده و اغلب توأم با ترس، به سر می برند که در روند زندگی طبیعی شان، اختلال ایجاد می کند. آنها وقتی دائما زیر ضربات روحی قرار می گیرند، وامانده در وضعیتشان خودکشی را انتخاب می کنند.

قُلدری (زورگویی /ستیزه جویی/ آزار و اذیت)

روبرو شدن با قلدری، بخشی اجتناب ناپذیر در زندگی است و بیشتر افراد حین بزرگ شدن، آن را تجربه کرده اند. چرا وقتی برخی افراد مورد آزار و اذیت قرار می گیرند، اقدام به خودکشی می کنند؟ چگونگی مواجهه با قلدری، نحوه تفکر افراد و احساس شان را نسب به خود، نشان می دهد. با مورد قلدری واقع شدن، احساس بی ارزشی، افسردگیِ بیش از حد و نا امیدی به فرد قربانی دست می دهد. بسیاری از موارد آزار و اذیت و قلدری، وقتی شناسایی شده اند که قربانیان تصمیم گرفتند برای رهایی از درد خود، خودکشی کنند. در همه انواع قلدری ها ازجمله: قلدری های سایبری، وقتی قربانیان قادر به مقابله با قلدرِ آزار دهنده نباشند، دچار احساس ضعف و ناتوانی می شوند.

اختلالات شخصیتی

بنا به تعریف، اختلالات شخصیتی، صفات و ویژگی هایی هستند که تعاملات اجتماعی افراد را دچار چالش می کنند. این افراد، مشکلات زیادی در حفظ شغل، ارتباطات و کنار آمدن با مسائل زندگی خود دارند. فردی که اختلالِ شخصیت وابسته دارد، ممکن است از خاتمه دادن به یک رابطه آزاردهنده واهمه داشته باشد و خودکشی را به عنوان تنها راه خلاصی، انتخاب کنند. فرد دیگری با اختلال شخصیتِ اجتنابی، از برقراری ارتباطات اجتماعی به دلیلِ ترس از طرد شدن، اجتناب می کند. افراد مبتلا به اختلال شخصیتِ مرزی هم بالاترین ریسک خودکشی را دارند.

جمع گریزی

اعتیاد به مواد مخدر

معتادان مواد مخدر و مواد افیونی، ریسک بالایی برای ابتلا به افسردگی دارند. آنها مواد استفاده می کنند تا درگیر حلّ مسائل ناشی از نا امیدی ها و افسردگی های خود، نباشند. اعتیاد به مواد مخدر، اگر چه یک تسکین موقت ایجاد می کند اما در دازمدت، بر عملکرد پیام رسان های عصبی و مغز تاثیر منفی می گذارد. معتادان مواد مخدر، تحمل مصرف خود را تا آنجا بالا می برند که دیگر تاثیری روی آنها و خلق و خوی شان ندارد (مواد، دیگر اثر نعشه کنندگی برآنان ندارد). اعتیاد به مواد، افسردگی عمیق را تشدید می کند. آنها هنگام تلاش برای غلبه بر اعتیادشان، احساس درماندگی می کنند. برخی معتادان، خودکشی را تنها راه حل می بینند.

بیکاری

چرا برخی افراد به خاطر بیکاری خودکشی می کنند؟ بیکاری می تواند احساس تنهایی ایجاد کند. یافتن کاری جدید، بعد از دست دادن یک کار، آن هم در این شرایط بد اقتصادی به دلیل وجود رقابت، دشوار است. احساس بی هدفی در زندگی و نداشتن درآمد، اغلب موجب افسردگی است. افراد بیکار، در زمان پرداخت صورتحساب های شان دچار اضطراب می شوند. عدم توانایی تامین خود یا خانواده تان، ممکن است شما را به سمت اضطراب و افسردگی سوق دهد. نفرت از شغل فعلی تان هم می تواند دلیلی برای داشتن افکار (تمایلات)خودکشی باشد.

 انزوای اجتماعی

تعاملات اجتماعی نیازهایی پایه ای هستند که وقتی محقق نشوند، منجر به تنهایی، افسردگی و نهایتا بروز افکار خودکشی می شوند. تنهایی، یک احساس غم و اندوه است که وقتی فردی تنها یا منزوی از سایرین است، بروز می کند. انزوا یعنی منفک شدن از مردمی که در اطرافتان هستند. مردم به دلایل مختلفی، احساس انزوا می کنند از جمله: از دست دادن یک عشق، بیماری های روانی، شخصیت درون گرا، تنها زندگی کردن و ترس از طرد شدن. انروا باعث ظهور احساسات منفی، کاهش انرژی، شرایط خاص روانی ( اختلالات روانی) و اختلالات خواب می شود و در همین راستا، احتمال دارد منجر به بروز افکار خودکشی هم بشود.

 وجود مشکلات در رابطه

برخی از مسائلی که افراد در روابط شان با آنها روبرو  می شوند عبارت اند از:عدم قدردانی، سو ء استفاده و آزار و فروپاشیدگی در روابط و احساسات که باعث ایجاد افکار خودکشی می شوند. بعضی از مردم، در پیداکردن دوستان جدید و ماندن در یک گروه اجتماعی، مشکل دارند. برخی دیگر، ترجیح می دهند هم چنان در یک رابطه آزاردهنده بمانند مبادا که، احساس تنهایی یا انزوا کنند. برخی افراد، مشتاقند به یک گروه تبهکار بپیوندند تا احساس تعلق و اعتبار کنند. فروپاشیدگیِ روابط عاشقانه، منجر به بروز احساس ترس شدید، افسردگی، احساس گناه و نگرانی می شود. مشکلات مرتبط با رابطه جنسی بین زوجین نیز می تواند باعث بروز چنین مشکلاتی شود.

بیماری های لاعلاج

بیماری لاعلاج، پاسخی است به این سوال که چرا برخی، خودکشی می کنند؟ بیماری لاعلاج، باعث ایجاد حس ناتوانی می شود که ممکن است به افسردگی شدید منجرشود. بسیاری از بیماران، به خاطر بروز اختلالات ناشی از وضعیت شان تحت کنترل اند. بیماری لاعلاج، حس ناامیدی به مریض می دهد، حسِ در شوک بودن و سرخوردگی. بعضی از بیماری ها باعث بروز برخی معلولیت ها یا ناتوانی های جسمی می شوند که موجب تخلیه سطحِ انرژی، کاهش توان و عزم و اراده در این افراد می گردد. اکثر بیماران مبتلا به امراض لاعلاج، اُتانازی (مرگ خوب یا مرگ اختیاری به درخواست بیمار، برای کاهش آلامِ بیماری) را برمی گزینند و به مناطقی می روند که این کار در آنجا قانونی محسوب می شود.

ترجمه: فیروزه بابائی

این محتوا اختصاصاً برای یاد بگیر دات کام تهیه شده است استفاده از آن با ذکر منبع همراه با لینک آن و نام نویسنده یا مترجم مجاز است
برچسب ها:



نظر شما چیست؟

پرسش های خود را در بخش پرسش و پاسخ مطرح کنید

لطفا جای خالی را پر کنید







صفحه ما را در فیس بوک دنبال کنید صفحه ما را در توییتر دنبال کنید صفحه ما را در  اینستاگرام دنبال کنید صفحه ما را در لینکداین دنبال کنید