• هر موجود زنده ای در نهایت می تواند نژاد خود را به وسیله یک باکتری که میلیاردها سال پیش زندگی می کرده، ردیابی کند.

•خرس ها، فُک ها و سگ ها به لحاظ گوشتخواری بهم شباهت زیادی دارند اما در مقایسه با گربه ها و کفتارها، در شاخه های مختلفی از درخت تکاملی قرار می گیرند.

• برخی از مارها استخوان خاصره دارند که این نشان می دهد آنها قبلا همانند اجدادشان شان مارمولک ها، چهار پا داشته اند.

• در بدن برخی از نهنگ ها و دلفین ها استخوانهای کوچکی وجود دارد که نشان می دهد آنها قبلا در ناحیه کمرشان پا داشته و اجدادشان هم روی زمین راه می رفته اند. این استخوانها گاهی به شکل باله های کوچک عقبی دوباره ظاهر می شوند.

• پرندگان شکل تکامل یافته دایناسورها هستند و هر دوی اینها از خزندگان نشات گرفته اند. تمساح جاندار خزنده ای است که نزدیک ترین خویشاوندی را با پرندگان دارد.

• تکامل، به ندرت یک خط مستقیم را از گونه ای به گونه ای دیگر دنبال کرده است و بیشتر شبیه درختی با شاخه های فراوان است. برخی از شاخه ها به شاخه های جدیدتری منشعب می شوند، در حالی که برخی دیگر از بین می روند.

 همه مردم چشم آبی، می توانند در نهایت از یک جد منشعب شده باشند.

• در حدود 10000 سال پیش، اکثر مردم چشمان قهوه ای داشتند تا اینکه یک جهش ژنتیکی تک ژنی در منطقه دریای سیاه رخ داد و باعث شد رنگ چشم ها به جای قهوه ای، آبی باشد. حدود 8 درصد از جمعیت جهان در حال حاضر چشمان آبی دارند.

• بالا تنه فیل یک نمونه شگفت انگیز از مراحل تکاملی رشد است. فیل با ترکیبی از بینی و لب بالایی که در حین تکامل اجدادش و قد کشیدن شان، درازتر شده و عاج هایی که بزرگتر شده اند و با سر سنگینی که دارد، باید بتواند به آسانی خود را روی زمین نگاه دارد.

• به نظر می رسد بدن انسان از لحاظ فیزیکی، طی 50،000 سال گذشته تاکنون تغییرات بسیار کمی داشته است. با وجود پیشرفت در رژیم های غذایی، افزایش طول عمر و بروز تحولات در بیوتکنولوژی این احتمال هست که روند تکامل به سرعت شروع به افزایش کند.

• همه انسان ها در رحم مادرشان یک دم دارند که در نهایت از بین می رود.

• آلت تناسلی اجداد بشر از خارهای سفتی پوشیده شده بود. نظریه پردازان معتقدند که این وضعیت احتمالا کمک میکرد اسپرم مرد از رقبایش پیشی بگیرد. از آنجایی که بشریت به تدریج بیشتر به سمت تک همسری رفت، این وضعیت هم از بین رفت.

• این داروین (1809-1882) نبود که خلاصه ای از نظریه اش را با عبارت “بقای اصلح” مطرح نمود بلکه این واژه توسط فیلسوف هربرت اسپنسر (1820-1903) ابداع گردید.

• داروین ادعا نمی کند که انسان از میمون به وجود آمده است بلکه او صرفا می نویسد که میمون، شامپانزه و انسان یک جد مشترک دارند.

 آدمیزاد از یک موجود چهار پای پشمالوی دم دار پدید آمده است، احتمالا و بر حسب عادت در میان درختان.
– چارلز داروین

• حدود 550 میلیون سال پیش، نوع بشر یک جد مشترک با نیزه ماهی داشت، یک جانور دریایی میله مانند.

• یک پدر و مادر می بایست 1،000،000،000،000،000 (یک کوادریلیون) بچه به دنیا میآوردند تا احتمالا بتوانند فرزندی به دنیا بیاورند که همه ژنهایی را که سایر فرزندانشان دارند، داشته باشد. این تغییر ژنتیکی بین افراد نکته کلیدی است که چگونگی تکامل یافتن گونه های مختلف را نشان می دهد.

• براساس بررسی های مرکز تحقیقات پیو، 6 نفر از هر 10 آمریکایی موافقند که انسان و سایر حیوانات در طول زمان تکامل یافته اند یک سوم افراد هم نظریه تکامل را رد میکنند.

• حدود 43 درصد از جمهوری خواهان و 67 درصد از دموکراتها  نظریه تکامل را باور دارند.

• با توجه به تحقیقات پیو، مردان تا حدودی نسبت به زنان، تمایل بیشتری دارند که بگویند: انسان و حیوانات در طول زمان تکامل یافته اند. جوانتر ها نسبت به نسل های قدیمی تر، بیشتر با نظریه تکامل موافقند. افزون بر این، کسانی که سنوات تحصیلات رسمی بیشتری دارند نسبت به افرادی که تحصیلاتی ندارند، بیشتر با این نظریه موافقند.

حدود 31٪ از ژنهای مخمر، مشابه ژن های انسان است.

• انسان ها حدودا در 31٪ از ژن های خود با مخمرها که موجوداتی تک سلولی اند، مشترک هستند، یک موجود زنده تک سلولی که هر 90 دقیقه بازسازی می شود. آنها درحدود 50 درصد از ژن های خود با موز شریکند.

• حنجره ای که داریم و به کمک  آن می توانیم صحبت کنیم، چیزی حدود 350،000 سال پیش تکامل یافته است. انسان هم چنین دارای استخوان لامی است که به وی اجازه می دهد کلمات را بیان کند. در مقابل و به عنوان مثال؛ حنجره یک شامپانزه، درمکان بالاتری نسبت به انسان قرار گرفته است.

ترجمه: فیروزه بابائی