• ارسال کننده: میترا نامجو
  • تاریخ انتشار: 2017 / 10 / 19

آشنایی با حضرت داوود (ع)

امام صادق(ع) به نقل از پیامبر(ص) می فرمایند: داود در روز شنبه به مرگ ناگهانی از دنیا رفت و پرندگان بسیاری با بالهای خویش بر جنازه او سایه افکندند. در کتاب معانی الاخبار آمده است داوود به معنای کسی است که زخم دل خویش را با داروی محبت التیام بخشد و بعضی گفتند داوود کسیست که عشق و سوز خود را با اطاعت و فرمانبرداری از خداوند شفا بخشید.

امام محمد باقر فرمودند: بعد از نوح چهار تن از پیامبران به حکومت و پادشاهی رسیدند آنها عبارتند از عیاش یا ذوالقرنین که بر شرق و غرب عالم حکم راند، داوود و سلیمان که منطقه حکومتی آنها از شامات تا سرزمینهای اصطخر بود و یوسف که بر مصر و واحی آن حکومت می کرد.

داوود (ع) هنگام گذر از بیابان ها به قرائت زبور خویش می پرداخت و به همراه او کوهها و پرندگان و وحوش، خداوند را تسبیح و ستایش می کردند، باری تعالی آهن را به مانند موم برایش نرم کرده بود تا بتواند هر آنچه را که اراده می کند از آن بسازد.

آشنایی با حضرت داود (ع)

امام صادق (ع) می فرمایند: روز سه شنبه به دنبال خواسته های خویش حرکت نمایید زیرا که در آن روز خداوند آهن را برای داود (ع) نرم نمود تا بتواند از آن برای خود و سربازانش زره های جنگی بسازد و گیره هایی از میخ را بطور مساوی درون حلقه های فلزی قرار دهد.

در قصص النبیاء راوندی به نقل از امام صادق (ع) آمده است: داود بارها از خداوند خواست تا او را به منصب قضاوت و دادرسی در میان مردم منصوب نماید اما هر بار خطیر بودن این مساله را به وی گوشزد می کرد و می فرمود که مردم تحمل قضاوت عادلانه را ندارند اما با این حال پروردگار این شغل را به او واگذار نمود تا آنکه روزی دو مرد برای دادخواهی نزد او آمدند. داود بدون آنکه از خواهان بینه ای بخواهد دستور داد تا گردن او زده شود. اینکار داود باعث گشت تا بنی اسرائیل  قضاوت او را ظالمانه تلقی نمایند. داود که از برخورد مردم نگران گشته بود از خداوند خواست تا او را از ورطه ای که در آن گرفتار آمده نجات بخشد پروردگار نیز بدو وحی فرستاد: یا داود حکم تو بر حق بوده است چرا که آن مدعی و خواهان پدر خوانده مدعی علیه را کشته بود و تو او را به قصاص جنایتش رساندی اما چون از او بینه و شاهدی نخواستی مردم تو را ظالم قلمداد کردند. هم اینک پدر مدعی علیه در فلان مکان مدفونست مردم را بدان مکان منتقل ساز و راز قتل او را از زبان خودش شنو. داود با خوشحالی به همراه بنی اسرائیل به مکان موعود رفت و با آنکه میت همه چیز را اقرار نمود و دادرسی داود صحیح تشخیص داده شد اما باز مردم حکم او را مورد تایید و ابرام قرار ندادند، در اینجا خداوند به داود وحی فرستاد که مردم تاب تحمل قضاوت را ندارند و بهتر است بعد از این در دادرسیهای خود از مدعی بینه خواسته و او را قسم دهی.

امام محمد باقر(ع) می فرمایند: هنگامی که آدم در وادی روحاء میان مکه و طائف ساکن بود خداوند فوجی از فرشتگان را بر او نازل گردانید آنگاه فرمان داد تا ذریه او بسان مورچه گان از لانه هایشان بیرون آیند سپس از آنها بر وحدانیت خویش و نبوت پیامبر(ص) میثاق گرفت و از آن جمع خواست تا برای او شریکی قرار ندهند تا بهشت خداوند جایگاهشان گردد. اما آدم می دانست که اکثریت آنها از طریق اطاعت و فرمانبرداری خارج خواهند شد کمی بعد نام تمامی پیامبران و مدت عمر آنها به اطلاع آدم رسانده شد اما همینکه به اسم داود رسیدند آدم از عمر بسیار کوتاه او که قریب چهل سال بود اظهار تعجب کرد و تعهد نمود که خداوند شصت سال از عمر وی کاسته و بر دوران زندگی داود بیافزاید خداوند نیز پیشنهاد او را پذیرفت. (سوره رعد – آیه 39)

روزها گذشت تا آنکه روزی ملک الموت برای قبض روح نزد آدم آمد. اما آدم با اعتراض به او گفت که هنوز شصت سال از عمرش باقی مانده است در این لحظه ملک الموت تعهد او را در سرزمین روحاء در مورد داود بوی متذکر شد اما آدم ابدا به خاطرش نیامد که چنین وعده ای کرده باشد و به همین خاطر است که خداوند مقرر کرده است هرگاه قراردادی میان دو نفر بسته می شود حتما کاتبی آن را ثبت نماید. (تفسیر عیاشی – ج2- ص 218)

صاحب کتاب کامل می گوید: داود بن آشی از فرزندان یهودا می باشد که بعد از طالوت به قدرت رسید او در کنار شغل پیامبری به حکمرانی نیز می پرداخت خداوند زبور را بر او نازل ساخت و دستور داد تا کوهها و پرندگان با او هم نوا شوند و درروایاتی چند آمده است هیچکس در زیبایی صوت به داود نمی رسید. او هنگامی که زبور می خواند وحوش بیابانها بدون خوف نزد او جمع می شدند داود (ع) شبها را به بیداری و روزها را به روزه داری می گذراند و از دسترنج خویش امرار معاش می کرد.

گفته می شود در زمان داود مردم به طاعونی فراگیر مبتلا گشتند و آن حضرت برای مناجات و رفع بلا به بیت المقدس رفت و با دعای داود، طاعون از آن مردم مرتفع گردید آنگاه آنحضرت تصمیم گرفت در محل تخته سنگی که دعای او به اجابت رسید مسجدی را بنا نماید مدت یازده سال از دوران زندگی او بر این کار اختصاص یافت اما اجل به او مهلت نداد و قبل از اتمام کار ساختمان مسجد از دنیا رحلت نمود بعد از او سلیمان کار ناتمام وی را ادامه داد.

می گویند داود کنیزکی داشت که هر شب مامور بود درب ورودی خانه را قفل نماید و بعد از آن به عبادت خداوند مشغول می گشت شبی آن کنیزک مردی غریبه را درون خانه اربابش دید و وقتی از او پرسید که چه کسی می باشد آن شخص پاسخ داد من کسی هستم که بدون اجازه حکمرانان وارد منزل آنها می شوم. داود که صدای وی را شنید متوجه شد که ملک الموت به سراغش آمده است. گفته می شود داود از خود هجده فرزند برجای گذاشت او یکصد سال عمر نمود که چهل سال آن به حکمفرمایی سپری گشت.

حضرت علی (ع) فرمودند: داود کسیست که «مزمار» و «نی» می نواخت، او قاری اهل بهشت است آن حضرت پارچه های عریضی از برگ درختان خرما می بافت و آنرا به کمک دوستانش به فروش می رسانید و با درآمد های حاصله از آنها نانی جوین تهیه کرده و تناول می نمود.

ابن ابی احدید می گوید: داود صدایی زیبا داشت و ترجیع صوت او باعث می گشت تا پرندگان از شوق در محراب عبادت او فرود آیند و حیوانات وحشی بدون ترسی از مردم نزد او بشتابند.

امام صادق (ع) می فرمایند: هنگامی که داود در موقف عرفات بسر می برد از کثرت جمعیت و صدای آنها به دامنه کوهی پناه برد تا مناجاتش به همهمه مردم در نیامیزد، در این لحظه جبرئیل از آسمان فرود آمده و او را با خود به جده برد و از آنجا به مسافت چهل شبانه روز داخل دریای سرخ گردید. در عمق دریا صخره ای وجود داشت و در زیر آن کرمی زندگی می کرد جبرئیل این منظره را به داود نشان داده و به وی گفت: بدان که خداوند صدای این کرم را در اعماق دریاها خواهد شنید پس تو گمان مبر که مناجاتت در میان همهمه حاجیان گم خواهد گشت.

جعفربن محمد(ع) در حدیثی دیگر فرمودند: روزی داود با خود گفت فکر نمی کنم کسی در کثرت عبادت و زیبایی صوت بسان من باشد او هنگامی که از نمازش فارغ گشت قورباغه ای را دید که به درون محرابش آمده است آن حیوان رو به داود کرده و گفت: قرائت زیبایت را شنیدم و شاهد نحوه عبادتت بودم اما اینها نباید باعث اعجاب تو گردد زیرا که من خداوند را در هر شب هزار بار تسبیح می گویم.

برگرفته از کتاب “قصص الانبیا” نویسنده: آیت الله سید نعمت الله جزایری، مترجم: یوسف عزیزی، انتشارات هاد می باشد.

تنظیم: میترا نامجو

این محتوا اختصاصاً برای یاد بگیر دات کام تهیه شده است استفاده از آن با ذکر منبع همراه با لینک آن و نام نویسنده یا مترجم مجاز است
برچسب ها:



 

در یاد بگیر دات کام مشترک شوید و آخرین مطالب را در ایمیل خود دریافت نمایید

نظر شما چیست؟

پرسش های خود را در بخش پرسش و پاسخ مطرح کنید

محدودیت زمانی مجاز به پایان رسید. لطفا کد امنیتی را دوباره تکمیل کنید.




بستن تبلیغات

تبلیغات اینترنتی در یاد بگیر دات کام



صفحه ما را در فیس بوک دنبال کنید صفحه ما را در توییتر دنبال کنید صفحه ما را در  اینستاگرام دنبال کنید صفحه ما را در لینکداین دنبال کنید