• ارسال کننده: سمیه مظفری
  • تاریخ انتشار: 2018 / 04 / 26

چرا آموزش کلاسیک کسب و کار در دنیای واقعی جواب نمی دهد؟

بنده قبلا در این زمینه و اینکه چرا آموزش های دانشگاهی شما را ثروتمند نمی کنند مطلب نوشته ام (دانشگاه را فراموش کنید تا میلیونر شوید) اما در این مقاله می خواهم کمی تخصصی تر در زمینه کسب و کار صحبت کنم که فکر می کنم برای آنها که می خواهند کسب و کار خود را ارتقا دهند مفید واقع شود.

چرا آموزش کلاسیک کسب و کار در دنیای واقعی جواب نمی دهد؟

بهترین آموزگار کسب و کار

تجربه بهترین آموزگار برای رشته کسب و کار است و متاسفانه حتی بسیاری از بزرگترین اساتید دانشگاه تجربه راه اندازی یک کسب و کار موفق را ندارند چه برسد به اینکه به این روش ثروتمند شده باشند. البته تعدادی استاد دانشگاه هستند که از رانت های مختلف استفاده می کنند و به این ترتیب پول خوبی هم به جیب زده اند که راه شرافتمندانه ای نیست و آنها را کنار می گذاریم. اما بیشتر اساتیدی که بنده می شناسم دانش قدیمی دارند که حداقل 10 سال است کارایی ندارند.

بنابراین آنها چون تجربه واقعی ندارند در عمل نمی توانند کمک بزرگی به شما بکنند. ولی اگر استادی که هم سواد لازم را دارد و هم تجربه راه اندازی و اداره یک کسب و کار بزرگ را دارد پیدا کردید باید بگویم یک جواهر پیدا کرده اید. از او بیاموزید اما فراموش نکنید بزرگترین استاد برای شما تجربه است و دیگر هیچ.

خلاف آموزه های دانشگاهی عمل کنید موفق خواهید شد!

این جمله در نظر اول احمقانه به نظر می رسد اما با یک مثال آنرا برای شما روشن می کنم. اگر از یک استاد دانشگاه بپرسید چگونه برای شروع کارم سرمایه فراهم کنم به شما دو راه را پیشنهاد خواهد کرد. یا سرمایه گذار پیدا کن یا از بانک وام بگیر.

اما چه کسی روی یک جوان تازه کار سرمایه گذاری می کند یا به او وام می دهد؟ آیا در دنیای امروز وام گرفتن کار درستی است؟ البته که نه، بانک چه موقع به شما پول می دهد؟ وقتی که پول زیادی داشته باشید و حساب شما پر پول باشد و چه موقع به شما وام نمی دهد؟ وقتی که بی پول باشید! بانک ها واقعا فلج کننده کسب و کارها هستند وقتی به آنها نیاز دارید بی رحم ترین موجودات دنیا هستند و وقتی به آنها نیاز ندارید مهربان ترین موجودات دنیا خواهند شد.

اما در سیستم دانشگاهی این چیزها را به شما نمی آموزند. برای اداره یک کسب و کار و راه انداختن آن بیش از هر چیزی نیاز به تحمل بالای استرس و مدیریت همه این فشارها دارید نیاز دارید بارها و بارها غرور خود را زیر پا بگذارید تا رمز کار بزرگان بازار را دریابید نیاز دارید خود را برای شکست های پی در پی آماده کنید و باز هم ادامه دهید. نیاز دارید روابط عمومی خود را بهبود ببخشید. نیاز دارید احساسات خود را کنترل کنید و … اما در دانشگاه هیچگاه این مهارت ها را نمی آموزید.

بزرگترین مانع در برابر کار آفرین ها آموختن مهارت تحمل استرس و کنار نکشیدن است. که فقط در دنیای واقعی می توانید آن را تجربه کنید.

بارزترین خصوصیت یک کارآفرین موفق توانایی او در تحمل سختی ها برای مدت طولانی است.

واقعیت این است که وقتی شما موفق می شوید هیچ کس شکست ها و سختی های شما را نمی بیند بلکه آنها گمان می کنند این یک موفقیت یک شبه است یا شما را خوش اقبال می پندارند.

در دنیای واقعی تقلب جواب می دهد!

فرض کنید در حال امتحان دادن در دانشگاه هستید اگر پاسخ پرسشی را ندانید و آنرا از نفر کناری خود بپرسید به این کار تقلب می گویند و برای شما عواقب بدی خواهد داشت. اما در دنیای کسب و کار شما باید هر روز و گاه هر لحظه از وضعیت رقبا خبر داشته باشید باید با همکاران خود به صورت تیمی کار کنید تقلب در دانشگاه می شود کار تیمی در دنیای واقعی.

اشتباهات آموزنده اند

در دانشگاه غلط نوشتن منجر به جریمه می شود اما در دنیای واقعی از اشتباهات خود درس های ارزشمندی خواهید گرفت و دیگر آنها را تکرار نخواهید کرد. در دنیای واقعی برای بازاریابی روش های مختلف را امتحان می کنید و آنها را که جواب نمی دهند کنار می گذارید تا به بهترین پاسخ برسید و همیشه راه بهتری هم از بهترین هست اما در دنیای تئوری اینگونه نیست.

خوب دانشجویانی که به صورت غریزه آموخته اند نباید اشتباه کنند چگونه می خواهند شروع کنند به اشتباه کردن و آموختن! چگونه می خواهند تجربه کنند؟! به همین دلیل است که گاهی می بینید شاگرد تنبل کلاس میلیاردر می شود و دانشجوی زبر و زرنگ ما که نمره های خوبی داشت یک کارمند ساده می شود! چون اشتباه کردن را متوقف می کنند و به سادگی پیشرفت کردن و بزرگ شدن را متوقف می کنند و ایمان می آورند که نمی شود و نمی توانند و …

دانشگاهها شما را پرورش می دهند تا کارمند خوبی باشید، اشتباه نکنید و ریسک نکنید به عبارت دیگر کارگر یا کارمند خوبی پرورش می دهند اما برای کسی که کسب و کاری را اداره می کند باید خلاف آن عمل کند ریسک پذیر باشد، تجربه کند و بیاموزد و بزرگ شود.

هوش محدود دانشگاهی

دانشگاهها چهارچوب بسیار محدودی دارند و هوش انسان ها را بر مبنای چهارچوب های بسیار محدودی چون قدرت حافظه و محاسبات ریاضی آنها اندازه گیری می کنند و طبیعی است که افراد بسیاری در این چهارچوب محدود نمی گنجند.

اما در دنیای واقعی هوش مهارتی ماست که کار می کند واقعا جنبه های نامحدودی از هوش افراد وجود دارد که شمردن آن هم ساده نیست چون باز هم آنها را محدود خواهد کرد هوش خلاقیت، هوش حرکات موزون بدن، هوش اجتماعی، هوش رفتاری، هوش موسیقیایی، هوش منبع یابی و … که در نتیجه آن هر کسی می تواند یک ورزشکار موفق یا مدیر روابط عمومی موفق یا نوازند یا خواننده موفق و هر چیز دیگری باشد هر چند دانشگاه ها محصولات خود را به جامعه تحویل می دهند که بیشتر آنها برای کارمند، کارگر، مهندس، وکیل، حسابدار و … شدن خوب هستند و البته جامعه هم به آنها نیاز دارد اما کارآفرین های خوبی تربیت نمی کنند اما محصولاتشان برای ما کارآفرین ها مفید هستند.

آموزه های بی مصرف

بنده شخصا در زمینه مهندسی برق تحصیل کرده ام و در رشته خود به عنوان یک مهندس تا حدی موفق هم بوده ام اما بیشتر ثروتی که به دست آورده ام از خود آموزی بدست آمده است چون به کسب و کار و سرمایه گذاری علاقه داشتم در این زمینه مطالعه کرده ام ولی فقط آن بخشی که به نظرم جالب بود و لازم می دانستم. وقتی فکر میکنم چقدر از عمرم را صرف آموختن شیمی در دبیرستان کردم حالم بد می شود! ولی هنوز بعد از 15 سال در این زمینه هر روز مطالعه می کنم، می آموزم، امتحان می کنم و از آن سود می برم.

شاید در مقالات دیگر یاد بگیر دات کام هم برای شما بارها گفته باشم اما باز هم می گویم این درآمد شما نیست که شما را ثروتمند می کند بلکه مهارت های سرمایه گذاری شماست.

وقتی فکر می کنم به اینکه اگر این زمان هایی را که روی برخی درسهای بی مصرف دانشگاه تلف کردم روی مهارت های خود در زمینه سرمایه گذاری صرف می کردم اکنون چه می شد هر چند آن هم تجربه ای بود اما از خواندن کتاب، دیدن فیلم های آموزشی، مقالات صوتی، ترجمه مقالات متعدد با هدف یادگیری و صحبت کردن با افراد موفق چیزهای با ارزشی بدست آوردم و تمام تلاشم این بود که آنها را با شما خوانندگان عزیز در میان بگذارم و تجربه خوبی داشتم از آموزش دادن هر چیزی را که سعی کردم آموزش دهم خودم بهتر یاد گرفتم توصیه می کنم آنرا تجربه کنید آموزش دهید تا خودتان بهتر شوید این یکی از اسرار کار بنده است که با شما در میان می گذارم. بیاموزید تا با تمام وجود یاد بگیرید.

سخن آخر

کشور ما امروز بیش از هر زمان دیگری نیاز به کارآفرین دارد. بنده احترام زیادی برای تمام اساتید و دانشگاهیان قائلم و بدون شک آنها را یکی از مفیدترین اقشار جامعه می دانم اما به عنوان یک برادر کوچک تر از آنها می خواهم که دانشجویان را آزادتر بگذارند، به آنها فرصت اشتباه کردن بدهند، مهارت های ارتباطی را به آنها بیاموزند، کلاس ها را به صورت پویا و دو طرفه برگزار کنند، قرار نیست استاد تمام ساعت صحبت کند و دانشجویان چرت بزنند یا جزوه بنویسند! به آنها مهارت سخنرانی در جمع را بیاموزند دانشگاه ها دانشجویان خجالتی تحویل بازار کار می دهند که به عدم موفقیت بسیاری از آنها منجر می شود. مهارت های سرمایه گذاری و رفتار با پول باید به آنها آموزش داده شود.

و سخن من با دانشجویان عزیزم این است که بدون غرور، بدون چشم داشت و بدون ترس وارد بازار کار شوند و با افراد موفق در زمینه کاری خود ارتباط نزدیک برقرار کنند از آنها پول نخواهید به آنها کمک کنید شما هم مانند آنها ثروتمند و موفق خواهید بود!

توصیه می کنم بیشتر سفر کنید فرهنگ های مختلف و افراد بیشتری را ببینید با آنها ارتباط برقرار کنید بیشتر از مردم سوال کنید و کمتر حرف بزنید روزی خواهد رسید که همه منتظر شنیدن سخنان شما خواهند بود.

توصیه می کنم به دیگران کمک کنید و بخشی از فشار کاری آنها را بدون چشم داشت قبول کنید تا توان خود را در تحمل شرایط سخت در آینده بالا ببرید. برای کارهای اداری، حسابداری، حقوقی و … در هر زمینه ای برای کمک داوطلب شوید این تجربیات، کمک شما در آینده برای راه اندازی کسب و کارهای جدید خواهد بود.

بازار به ازای ارزش به شما پول می دهد! مهارت های شما ارزشتان را تعیین می کند.

با آرزوی موفقیت

علی یزدی مقدم

 

این محتوا اختصاصاً برای یاد بگیر دات کام تهیه شده است استفاده از آن با ذکر منبع همراه با لینک آن و نام نویسنده یا مترجم مجاز است
برچسب ها:



نظر شما چیست؟

پرسش های خود را در بخش پرسش و پاسخ مطرح کنید

لطفا جای خالی را پر کنید







صفحه ما را در فیس بوک دنبال کنید صفحه ما را در توییتر دنبال کنید صفحه ما را در  اینستاگرام دنبال کنید صفحه ما را در لینکداین دنبال کنید