• ارسال کننده: علی یزدی مقدم
  • تاریخ انتشار: 2020 / 03 / 19

4 دلیلی که من عاشق شکستم

چه کسی دوست دارد شکست بخورد؟ من دوست دارم و عاشق شکستم!

درست است، شما این جمله را صحیح خوانده اید. می دانم باور کردنش شاید سخت باشد اما درست است. شکست و عدم موفقیت، ناراحت کننده و باعث حقارت است و شما را به عنوان یک بازنده در معرض دید همه افرادی که می شناسید قرار می دهد. بله، من کسی هستم که عاشق شکستم! من افتخار می کنم که شکست بخورم، وقتی این اتفاق می افتد، لذت می برم و نمی توانم منتظر بمانم تا دوباره شروع کنم و شکست بخورم!

4 دلیلی که من عاشق شکستم

من نیز همین طور هستم، همان طور که در مواجهه با حادثه وحشتناک شکست شوکه می شوید و حس می کنید آن، دروغ و باور نکردنی است.

همه از شرم آور بودن و وحشتناکی شکست متنفرند. همه ما شکست می خوریم و جای تعجب نیست در چه شغلی و یا در چه  فرصت فروشی، شکست بخوریم.

وقتی ناكامی و شکست می آید، ما را مجبور می کند با دو چیز روبرو شویم یا دو کار را انجام دهیم که در حالت عادی کسی تمایلی به انجامش ندارد: یکی روبرو شدن با اشتباه و خطا، و دیگری عبرت گرفتن از آن.

از این رو، بیایید صادق باشیم، ما هیچ چیزی از پیروزی های خود نمی آموزیم. چرا که ما معمولاً تمایل نداریم آن ها را دوباره بررسی کنیم و به همان شکل قبول می کنیم. با سعادت به جلو پیش می رویم، بدون شک نسبت به درخشش و شکست ناپذیری خود اعتماد به نفس پیدا می کنیم.

اما هنگام شکست همه گیر می کنند و متوقف خواهند شد. به شکست با تعجب و ترس خیره می شوند، قبل از این که شروع به تحلیل عواملی که می توانست منجر به چنین شکستی شود، لحظه ای حیرت زده می شویید. احتمالا سه بار جزییات و نقاط عملکرد را بررسی خواهید کرد. چطور چنین چیزی اتفاق افتاده است؟ می دانید چرا موفق نشده ایم؟

من هنوز هم نمی توانم این را بگویم.

اما وقتی به شکست های گذشته نگاه می کنید، اگر چه دندان ها را از ناراحتی به هم می فشارید اما باید شکست را بپذیرید، همان طور که من آموخته ام که “عاشق” شکستم.

1. عدم موفقیت شخص را مجبور می کند تا بررسی کند دقیقا چه اشتباهی رخ داده و به چه دلیل است

البته، این هرگز کار سرگرم کننده ای نیست. اگر بلند همت باشید، شرط می بندم که این کار را همیشه انجام دهید. اما لازم نیست با فشار جسمی و روحی به خود آسیب برسانید. حتی ممکن است متوجه شوید که نتیجه نهایی به هیچ وجه تقصیر شما نبوده است. این که شکست خورده اید مهم نیست؛ مهم این است که چه انجام داده اید.

2. شکست وادار می کند که تصمیمات مهم زندگی را بگیرید

گاهی اوقات تجزیه و تحلیل نشان می دهد که شکست خورده اید، چون شاید موفقیت را به اندازه کافی نمی خواستید. یا این که مایل به صرف نیرو و انرژی بیشتری نداشتید پس دیگران نسبت به شما انرژی بیشتری برای رسیدن به پیروزی صرف کرده اند. اگر موفقیت و پیروزی را با تمام وجود نخواهید، عالَم به شما می گفت که این شغل واقعی شما نبوده است و شاید به این نتیجه برسید که این موضوع برای شما عجیب و ناشناس است.

موفقیت مستلزم از بین بردن آسایش و رضایت کوتاه مدت است. این بدان معناست که نتیجه ی خوشایند در بلند مدت، ارزش آن فداکاری را دارد. عدم موفقیت باعث شفافیت می شود. و اگر راه درستی انتخاب نکرده باشید باید مسیر خود را تغییر دهید. هر چه در مدت بیشتر روی آن تمرکز کنید، راه درست را بهتر می یابید و اشکالات را شناسایی می کنید.

3. شکست، وادار می کند بهتر شوید

از طرف دیگر، مقاومت در برابر موانع بزرگ دلسرد کننده باعث می شود به اراده ای به سختی عنصر تیتانیوم دست یابید که این توانایی را می دهد که برای رسیدن به هدف نهایی چه باید کنید.

عدم موفقیت در چنین مواردی معمولاً بیشتر به دلیل عدم مهارت کافی انجام می شود تا عدم تعهد. شکست می تواند زمان قابل توجهی را به شما دهد تا بر مهارت های لازم برای موفقیت تسلط یابید. اما این جایی است که درد شکست و زیان دیدن، دوست و همراه شما می شود.

روی پای خود ایستادن برای شما دردناک است اما باعث می شود بهتر شوید. یاد آوری این بی رحمی ها و حقارت گذشته باعث می شود مهارت هایی را به دست آورید که برای موفقیت نیاز دارید. این که تسلیم نشوید و رویاهای خود را سرکوب نکنید، در نهایت طعم پیروزی را خواهید چشید.

4- شکست کمک می کند تا ریسک و خطر بیشتری را بپذیرید

با توجه به تجربه من، اگر می خواهید چیز جدیدی را با دانسته های خود شروع کنید، در نهایت یا از اوج پایین می افتید یا به خاطر آن چه از این تجربه به دست آورده اید، بهتر می شوید، آن گاه عدم تمایل و بیزاری شما به ادامه کار را کاهش می دهد و این باعث تشویق بیشتر شما می شود تا خطرات بزرگ و بیشتری را بپذیرید. شما را به پذیرش بیشتر – و حتی از این فراتر – خطراتی در آینده تشویق کند. به علاوه، این موضوع را فهمیدم که مقاومت در برابر شکست های ابتدایی ناگزیر با چشیدن شیرینی پیروزی نهایی همراه است.

مایکل جردن گفت، “من بارها و بارها در زندگی خودم شکست خورده ام. و به همین دلیل است که من موفق می شوم.”

من اعتقاد دارم که موفقیت ما در نهایت به این مسئله بستگی دارد که چگونه به خوبی بر مشکلاتی که می آیند غلبه کرده ایم. همه ما شنیده ایم “ناسازگاری و بد بختی شخصیت را می سازد” ، اما من این را باور نمی کنم. سختی، شخصیت را نمی سازد بلکه آن را آشکار می کند.

و شما را آشکار خواهد کرد. به همین دلیل من از شما دعوت می کنم ارزش هایی را که شکست می تواند به ارمغان بیاورد، بپذیرید. شاید روزی شما به من بپیوندید چون من به درد و شکست لبخند می زنم و اعلام می کنم:

من عاشق شکست هستم.

نویسنده: بی.تی. لینگ

ترجمه: سمیه مظفری

 

 

 

 

این محتوا اختصاصاً برای یاد بگیر دات کام تهیه شده است استفاده از آن با ذکر منبع همراه با لینک آن و نام نویسنده یا مترجم مجاز است
برچسب ها: - -



 

در یاد بگیر دات کام مشترک شوید و آخرین مطالب را در ایمیل خود دریافت نمایید

نظر شما چیست؟

پرسش های خود را در بخش پرسش و پاسخ مطرح کنید

محدودیت زمانی مجاز به پایان رسید. لطفا کد امنیتی را دوباره تکمیل کنید.




بستن تبلیغات

تبلیغات اینترنتی در یاد بگیر دات کام



صفحه ما را در فیس بوک دنبال کنید صفحه ما را در توییتر دنبال کنید صفحه ما را در  اینستاگرام دنبال کنید صفحه ما را در لینکداین دنبال کنید