• ارسال کننده: زهرا صانعی
  • تاریخ انتشار: 2016 / 06 / 08

بخت و اقبال شجاعان را دوست دارد

تا كنون درباره موفقيت در ياد بگير دات كام از سخت كوشي، اراده پولادين، برنامه ريزي، تعيين هدف و بسياري مطالب ديگر صحبت هاي بسياري كرده ايم. اما بحث امروز ما يك پيش نياز براي موفقيت است كه در گام هاي اوليه اهميت بالايي دارد. احتمالا داستان هاي زيادي در زمينه موفقيت و تلاش خستگي ناپذير افراد موفق شنيده ايد.

ریسک کردن و موفقیت

همه اين ها يك دليل دارد آنها به كاري كه انجام مي دهند عشق مي ورزند و به آن ايمان دارند. اما به يك دليل و هزار بهانه از انجام دادن كاري كه به آن عشق مي ورزند خودداري مي كنند و ميدان را به افراد ريسك پذيرتر واگذار مي كنند.

اما آنچه مرا به نوشتن اين چند خط واداشت مقاله اي بسيار جالبی بود كه در وب سايت دانشكده كسب و كار هارواد خواندم در این مقاله از هنر مديريت نجيب زاده هاي قديمي صحبت شده بود ولي بخشي از اين مقاله برايم جالبتر بود كه رشته MBA در اين دانشگاه را زير سوال برده بود و اذعان مي كرد كه فارغ التحصيلان اين رشته وقتي وارد بازار كار مي شوند، خيلي درباره موفقيت نمي آموزند! و اين جمله بيش از همه عميق و پر معنا بود:

 فارغ التحصيلان كاري را انجام مي دهند كه فكر مي كنند مي توانند انجام دهند نه كاري كه به آن عشق مي ورزند!

براي انجام دادن كاري كه به آن عشق مي ورزيد بيش از هر چيزي در قدم اول به دل و جرأت نياز داريد. به همين دليل مي توانيد مشاهده كنيد كه افرادي كه به موفقيت هاي بزرگ دست يافته اند داراي بالاترين آي كيو هاي دنيا نيستند، بلكه افرادي اهل ريسك هستند كه به اندازه كافي شجاعت دارند تا كشتي امن خود را به آب بزنند و تا ساحل روياها پارو بزنند.

ریسک کردن و موفقیت

كاري كه به موفقيت بزرگ ختم مي شود كاري نيست كه ديگران آنرا تجربه كرده اند يا كاري نيست كه نسخه آماده اي از آن در اختيار شما باشد. حتي كاري نيست كه فكر كنيد به راحتي از عهده آن بر مي آييد بلکه بايد هزينه كنيد نه فقط هزينه مادي بلكه از زمان، موقعيت شغلي و بسياري امتيازاتي كه اكنون در اختيار داريد بگذريد.

آيا اينقدر شجاعت داريد؟ هيچ ضمانتي براي پيروزي شما نيست مگر پشتكار شما! آيا اين شجاعت را داريد؟ آيا براي شكست هاي قبل از پيروزي خود را آماده كرده ايد؟ اگر شكست نخوريد موفقيت بزرگي بدست نمي آوريد.

توصيه مي كنم مقاله دلايلي براي استقبال از شكست ها را مطالعه نماييد.

در بخش ديگري از مقاله، نويسنده درباره ماكياولي (سياستمدار و نويسنده 1469-1527 ميلادي) و اينكه چگونه او به عنوان يك نجيب زاده مورد احترام افراد و خدمتكاران خود بود و مانند يك رهبر معنوي بر دل هاي آنها فرمان مي راند صحبت شده بود. خدمتكارش حقوق بالايي دريافت نمي كرد زمان زيادي براي استراحت در اختيار نداشت. اما از كارش راضي بود و نمي خواست هيچ كار ديگري انجام دهد او به اين ايمان دست يافته بود كه كاري ارزشمند انجام مي دهد چون اعتقاد داشت به فرد ارزشمندي خدمت مي كند و سعي داشت وظايفش را به بهترين شكل انجام دهد.

دانش آموختگان رشته MBA مي آموزند كه چگونه كسب و كار هاي مختلف را اداره كنند ولي طبق ادعاي نويسنده به اندازه كافي درباره قدرت رهبري نمي آموزند و نجيب زاده اي كه چندين قرن پيش زندگي مي كرده است بهتر از يك فارغ التحصيل چنين دانشگاه معتبري هنر رهبري را آموخته است.

نكته جالب در اين مقاله اين است كه در بخشي از آن به قدرت ريسك پذيري اشاره مي كند در ادامه درباره توانايي فرد در رهبري افراد صحبت مي شود كه بسيار اهميت دارد من به شخصه افراد مستعد و سخت كوش بسياري را ديده ام كه چون توانايي هاي رهبري بالايي ندارند نتوانسته اند در كسب و كار خود موفق باشند.

آنها مي خواهند همه كار ها را خودشان انجام دهند كه امكان پذير نيست و به همين دليل نمي توانند، هميشه وقت كم دارند در انجام تعهدات خود ناتوان هستند و از كيفيت كارشان كاسته مي شود. و در مقابل آنها، افرادي قرار دارند كه توان رهبري دارند و هنرمندانه با پرسنل و همكاران خود ارتباط برقرار مي كنند. آنها مدير نيستند بلكه بسيار برتر از يك مدير معمولي هستند آنها ليدر يا رهبر سازمان خود هستند آنها براي اينكه كاركنانشان با بالاترين توان كار كنند، نيازي نيست مانند يك سركارگر مراقبش باشند بلكه با رفتار خود احساس مسئوليت و وفاداري را در آنها تقويت مي كنند.

اين يعني يك موفقيت بزرگ در كسب و كار است. اگر مدير يا صاحب كسب و كاري به چنين قدرت و کاریزمایی دست يابد بدون شك از ابر موفق هاي دوران خواهد بود.

براي اينكه كسب و كاري را رونق دهيد ابتدا باید ريسك پذير باشيد و در مرحله بعد از كمك ديگر افراد استفاده كنيد هيچ كس جز خداوند متعال نمي تواند به تنهايي در همه زمينه ها برتر باشد. انسان ها در عين حال كه بسيار توانمند هستند داراي ضعف هاي بسياري هستند و هنر رهبري يك سازمان اين است كه:

 افرادي را كه هر كدام توانايي ها و ضعف هاي خاص خود را دارند، در كنار يكديگر براي خلق ارزشي والاتر هدايت كند.

چرا رهبري معنوي قدرت بيشتري دارد؟ پاسخ ساده است چون او بر دل هاي افراد سازمان خود حكومت مي كند و اين افراد بالاترين مسئوليت پذيري را خواهند داشت. چنين كاركناني كه به مدير خود اين گونه نگاه مي كنند واقعا ارزش آفريني مي كنند.

ریسک کردن و موفقیت

سخن آخر

در گام اول ريسك پذير باشيد و در گام بعدي با استفاده از تجربه و توانايي هاي ديگران مي توانيد از كوتاه ترين مسير به ارزشمندترين اهداف دست يابيد. مهم نيست هدف شما چقدر بزرگ باشد، مهم نيست به چه كسب و كاري علاقه مند هستيد و مي خواهيد در چه زمينه اي كار كنيد. ضريب هوشي شما آنقدر اهميت ندارد كه توان رهبري و کاریزمایی شما اهميت دارد مهم اين است كه از توانايي هايي كه در اطراف شما وجود دارد استفاده كنيد. بزرگترين موفقيت ها در اطراف شما هستند همان محدوديت هايي كه با ديد منفي به آنها نگاه مي كنيد هر كدام مي تواند به يك مزيت براي شما تبديل شوند.

رسيدن به پول زياد و ثروت آخرين بخش موفقيت است. راه درست رسيدن به موفقيت راهي نيست كه يك شبه طي شود اما به كمك قابليت هاي شما در همكاري با اطرافيان خيلي سريعتر به ثمر خواهد نشست و البته امكان پذيرتر هم خواهد شد.

علي يزدي مقدم

مطالب مرتبط:

این محتوا اختصاصاً برای یاد بگیر دات کام تهیه شده است استفاده از آن با ذکر منبع همراه با لینک آن و نام نویسنده یا مترجم مجاز است
برچسب ها: - -



در یاد بگیر دات کام مشترک شوید و آخرین مطالب را در ایمیل خود دریافت نمایید

نظر شما چیست؟

پرسش های خود را در بخش پرسش و پاسخ مطرح کنید

لطفا جای خالی را پر کنید







صفحه ما را در فیس بوک دنبال کنید صفحه ما را در توییتر دنبال کنید صفحه ما را در  اینستاگرام دنبال کنید صفحه ما را در لینکداین دنبال کنید