آشنایی با شیوه های مختلف مدیریت
در بسیاری از کتاب های مدیریتی بیشتر به سه شیوه مدیریت
اشاره شده است: دموتراتیک، استبدادی و مشاوره ای. انتخاب شیوه مدیریت صحیح
منجر به افزایش انگیزه و کارایی بهتر پرسنل می شود. اگر چه انتخاب شیوه
صحیح مدیریت فقط به راحتی انتخاب یک روش نیست. و حتی خصوصیات شخصیتی یک مدیر در
انتخاب شیوه مدیریت تاثیر گذار است. به عنوان مثال برای یک مدیر کم رو و
خجالتی مدیریت به روش استبدادی کار سختی است.
روش دموکراتیک
یک مدیر دموکرات تفویض اختیار می کند، به پرسنل خود مسئولیت می
دهد تا وظیفه شان را تمام و کمال به اتمام برساند. به عبارت دیگر به اندازه ای
که به آنها قدرت می دهد از آنها کار می خواهد. پرسنل وظایفشان را به روش
خودشان انجام می دهند. اگر چه کار ها باید سر وقت به نتیجه برسد. کارمندان
در تصمیم گیری دخالت داده می شوند آنها احساس تعلق به سیستم خواهند داشت و
انگیزه بیشتری در فعالیت ها از خود نشان خواهند داد. چون کارمندان احساس
تعلق بیشتری به سیستم می کنند. سعی می کنند در تصمیم گیری و کار به بهترین
روش عمل کنند. البته امروزه به این نتیجه رسیده اند که مدیریت دموکراتیک در
تصمیم گیری کند است و سرعت عمل لازم در شرایط بحرانی را ندارد. چون در این روش باید با کارمندان هم مشورت شود
و با توجه به نظر آنها تصمیم گیری شود و سپس اقدام شود. و البته
این مسئله وجود دارد که بعضی از کارمندان از مدیریت دموکراتیک سوء استفاده
کرده و به اندازه کافی تلاش نکنند و فشار کاری خود را روی دوش دیگر اعضای
گروه بیندازند.
سبک مدیریت استبدادی
در مقابل روش بالا یک مدیر استبدادی به کارمندان خود
دستور می دهد و خود تصمیم می گیرد بدون اینکه با کسی مشورت کرده باشد یا از
آنها نظر خواهی کرده باشد. این
چنین رهبری تمایل دارد موقعیت هایی را که در آنها قرار می گیرد کنترل کند.
تصمیمات سریعا اتخاذ می شوند چون کارمندان در تصمیم گیری دخالت داده نمی
شوند و معمولا کار ها به موقع انجام می شوند. اگر چه این نوع مدیریت انگیزه
پرسنل را کاهش می دهد و برون رفت پرسنل از شرکت بیشتر می شود و دلیل آن هم
ساده است چون نظر پرسنل اهمیتی ندارد و احساس ارزشمند بودن ندارند. چنین
مدیری سبب کاهش احساس تعلق کارکنان به سیستم می شود.
سبک مدیریت مشورتی
روشد مدیریت مشورتی را می توان ترکیبی از دو روش بالا
دانست. مدیر نظرات و عقاید دیگران را می پرسد و به آنها اجازه می دهد تا
احساس تعلق به سیستم داشته باشد اما تصمیم نهایی را خودش می گیرد.
سبک مدیریت آزاد
چنین مدیری وظایف را به کارمندان محول می کند و به آنها
اجازه می دهد با آزادی کامل کار را به بهترین شکل ممکن و به سلیقه خود انجام دهند. کمترین
دخالت توسط مدیر اعمال می شود. هر چند مدیر سرجای خود نمی نشیند و تماشاگر
آنها نیست! او برای پاسخگویی، راهنمایی و تامین اطلاعات مورد نیاز آنها
همیشه آماده است و در حال پشتیبانی آنهاست. از مزایای بزرگ این روش این است
که افراد مسئولیت بیشتری قبول خواهند کرد و این می تواند به افزایش انگیزه
کارکنان منجر شود. اگر چه در این روش در صورتی که مدیر مستقیما راهنمایی
های خود را اعمال کند ممکن است انگیزه پرسنل از بین برود و هدف در زمان
مورد نظر تحقق نیابد.
کدام روش بهتر است؟!
متخصصین علم مدیریت معتقدند که بهترین مدیران انعطاف
پذیرترین آنها هستند که با توجه به شرایطی مانند: روحیه کاکنان، بحران های
داخل سازمان و خارج سازمان، شرایط مالی سازمان و... از ترکیبی از این روش
ها و سبک ها می توانند استفاده کنند. آنها کارمندان خود را درک می کنند با
آنها همدردی می کنند به آنها اختیار می دهند و در عین حال نتیجه هم می
خواهند در مسیر رشد و ارتقای پرسنل خود گام برمی دارند آنها می دانند که
باید برای هر کارمند و هر کارگاه یا اداره ای به روش خاص خود ایجاد انگیزه
کنند و در صورت لزوم با قاطعیت برخورد می کنند و نمی گذارند پایه های
سازمان سست شود. همچنین یک مدیر زیرک سبک های مختلف مدیریتی را در شرایط و
مکان های مختلف امتحان می کندتا مهارت های مدیریتی خود را ارتقا بخشد.
ترجمه و تحقیق: علی یزدی مقدم
اين مقاله
اختصاصاً براي
ياد بگير دات كام تهيه شده است و استفاده از آن فقط با ذكر نام
نويسنده يا مترجم و نام ياد بگير دات كام همراه با لينك آن مجاز است
مطالب مرتبط:
|