آشنايي با پوست بدن
پوست يک ارگان حياتی است که بدون آن
هيچ موجودی قادر به ادامه حيات نيست. پوست بعنوان وسيعترين عضو زنده بدن، درحقيقت يكي
ار پيچيده ترين، جالبترين و پركارترين اعضاء نيز به شمارمي آيد. دستاوردها و تحقيقات
انجام شده در زمينه شناخت ساختار و عملكرد پوست در بدن طي دهه گذشته از مجموعه مطالعات
دو قرن اخير بيشتر و مؤثر تر بوده است .
وظايف پوست :
- بدن را در مقابل آسيبهاي مكانيكي
، حرارت وتابش شديد نور محافظت مي كند(سيستم دفاع مکانيکی).
- از نفوذ مواد شيميايي و ورود ميكروبها
و ميكرو ارگانيسمها به بدن جلوگيري مي نمايد(سيستم دفاع ايمونولوژيکی) .
- برخي از مواد مضر حاصل از فعاليتهاي
متابوليسمي در سيستم گوارشي و كبد را دفع ميكند.- هورمونها و آنزيمها را درداخل بدن
حفظ مي كند.
- به عنوان يك عضو لامسه خارجي ، پيامهاي
حسي را از طريق اعصاب به مغز و مراكز عصبي منتقل مي كند .
- به كمك سلولهاي لانگرهانس ، نقش مهمي
را در سيستم ايمني بدن ايفا مي نمايد .
- نشان دادن نژاد هر فرد (سياه پوست-سفيد
پوست و غيره)
-
نشان دادن جنسيت هر فرد (مرد و زن
(
-
مانع از تبخير شدن آب بدن.
تنظيم حرارت بدن و سدی در برابر
از دست دادن دمای داخلی بدن.
اجزا و ساختمان پوست :
در هر اينچ مربع از پوست ، با ضخامت
متغير بين 1mm
تا 4mm
، اجزا ي متعددي را مي توان مشاهده نمود كه با تعداد شگفت آوري در كنار هم به ايفاي
نقش خود مي پردازند. 650 غده مترشحه عرق, 65 فوليكول مو, ، 19 يارد مويرگهاي ظريف خوني
، هزاران سلول لامسه ، پايانه عصبي و سلولهاي لانگرهانس در هر اينچ مربع از پوست در
كنار هم قرار دارند كه علاوه بر آنها سلولها ي ملانو سيت و آنزيمهاي تيروزيناز ( سازنده
ملانين ) را نيز بايد اضافه نمود .
به طور كلي دو نوع غده در داخل پوست
وجود دارند :
1- غدد مترشحه چربي
2- غدد مترشحه عرق
معمولا دهانه هر كدام از غدد چربي به
يك فوليكول مو باز مي شود ، اما در بعضي از موارد در پاي هر فوليكول مو چند غده چربي
وجود دارد كه سبب تجمع چربي) (sebum
بر روي پوست مي گردد.
غدد عرق عميقا “ در داخل لايه هاي زيرين
پوست ( دوم) به صورت پايانه هاي فنري شكل ريشه دوانده اند كه توسط يك لوله تو خالي
جهت دفع عرق از لايه هاي بالاتر (اپيدرم ) عبور كرده و دهانه كوچك آن در سطح پوست باز
مي شود .
شايان ذكر است تعريق سبب پاكسازي پوست
كه همانا خروج آلودگيها از خلال دهانه كوچك مزبور مي باشد ، نمي گردد.
لايه هاي پوست :
سطح پوست از تجمع سلولهاي مرده تشكيل
شده است . زير اين سطح، سه لايه جداگانه بسيار نازك به شرح ذيل وجود دارند :
1) اپيدرم
2) درم
3) هيپودرم
اپيدرم
:
اپيدرم كه ضخامتش از 0.04 تا 1.6 ميلي
متر متغيير مي باشد ،لايه مهمي است .سلولهاي لانگرهانس كه ايمني پوست را برعهده دارد
، ملانوسيتها و آنزيم تيروزيناز كه عهده دار توليد رنگدانه هاي ملانين و تنظيم رنگ
پوست است ،در اين لايه قرار دارند.
محصولات آرايشي و بهداشتي نظير پاك
كننده ها ،لايه بردار ها ، ترميم كنند ه ها يا مرطوب كننده ها نيز بر اين لايه تاثير
مي گذارد .
چرا اپيدرم مهم است ؟
- اپيدرم مسئول زيبايي و شادابي ظاهري
پوست است .
- پوست را در مقابل خشك شدن ( از دست
دادن رطوبت ) ، نفوذ مواد شيميايي مضر وميكروبها حفاظت مي نمايد .
- اپيدرم يك لايه فعال متابوليكي است
كه سنتز چربيها (ليپيدها ) را برعهده دارد .
- اولين سد دفاعي در مقابل حمله مواد
اكسيد كننده در بدن به شمـار مي رود.
- عوامـل مقـابله كننـده با راديـكالـهاي
آزاد نظـيـر ويـتامـين
E
وC و
Superoxide Dismutase
در اين لايه رار دارند.
- قابليت نگهداري مقادير متنابهي از
سراميدها و glycosaminoglycons
را دارا مي باشد .
- اپيدرم حاوي مقدار زيادي آب است .
هرچه بدن جوانتر باشد ، آب بيشتري در پوست وجود دارد .با افزايش سن ظرفيت نگهداري آب
در پوست كاهش مي يابد و در نتيجه پوست به سمت خشك و چروك شدن متمايل مي گردد .
- اپيدرم ، علاوه بر اين ، اولين سد
دفاعي بدن در مقابل هجوم ميكروبي محيط اطراف بدن به شمار مي آيد كه در اين ميان عملكرد
خود را مديون حضور سلولهاي لانگر هانس مي باشند .
سلولهاي لانگرهانس بسيار به تابش اشعه
ماوراء بنفش حساسند .حتي تابش خفيفي از اشعه ماوراء بنفش قادر است سلولهاي لانگرهانس
را از بين ببرد كه اين مسئله مي تواند به كاهش ايمني سطح بدن منجر شود .همچنين با افزايش
سن ، به طور طبيعي تعداد اين سلولها كاهش مي يابد كه اين خود مي تواند دليلي براي افزايش
شيوع سرطان در افراد مسن نسبت به جوانان باشد .
در سطوح تحـتاني لايه اپيـدرم ، سلولـها
از طريق تقسيم ميتـوزي ، تكثير مي يابند . هر سلول ، با حفظ سلول والد توانايي توليد
يك سلول جديد را نيز دارا مي باشد . سلول جوانتـر در جاي خـود باقي مانده و سلول پيـرتر
از لايـه هاي اپيدرم رد شده و به سطح مي رسد . اين سلولها ضمن حركت خود به سطوح بالاتر
با ماده اي به نام كراتين پرمي شوند وآب و چربي خود را از دست مي دهند .فسفوليپيد موجود
در آنها به گليكـو ليپيد ، كلستـرول و سراميدها تبديل مي شود .در پايان حركت به صورت
لايه اي از سلولها ي مرده روي سطح پوست قرار مي گيرند .
از سوي ديگر سلولهاي جايگزين، سلولهاي
بزرگ ، جوان ونرم هستند كه حاوي مقدار زيادي آب مي باشند .با افزايش سن ، اين لايه
نازك شده و نگهداري رطوبت را براي پوست دچار مشكل مي كند .
سراميدها يك نقش حياتي در قابليت نگهداري
رطوبت توسط پوست بازي ميكنند كه اين مسئله مي تواند در سنين كهولت و نيز در مقابل تابش
مستقيم خورشيد ، پوست را محافظت نمايد .
در لايه اپيدرم يك عامل مرطوب كننده
طبيعي به نام NMF
وجود دارد . تماس طولاني مدت با مواد پاك كننـده قوي و تغيير شرايط آب و هوايي مي تواند
به كاهش ميزان NMF
منجر شده و پوست را شكننده و خشك كند .
براي پوستهاي مسن و آسيب ديده ، موادي
نظير آلفا هيدروكسي اسيدها(AHA)
، مي تواند ظاهرسالمتر و شادابتر ي به آن ببخشد .
درم
:
لايه دوم يا درم 5 تا 7 برابر ضخيمتر
از اپيدرم است و به وسيله يك غشاءپيوندي پايه به آن متصل شده است.درم از يك غشاء ضخيم
ارتباطي تشكيل شده است كه در حقيقت شبكه بهم بافته اي است از مويرگها ي خوني و لنفي
، رشته ها وپايانه هاي عصبي وحسي ، كلاژن و فيبرهاي پروتئيني الاستيني كه وظيفه آنها
نگهداري و حفظ رشته هاي عصبي مي باشد .فوليكول هاي مو ، مويرگهاي خوني ، غده هاي چربي
و عرق نيز در اين لايه قرار دارند . وظيفه اصلي اين لايه حفظ استحكام و ارتجاع پوست
مي باشد .
چرا درم مهم است
؟
- اپيدرم را به كمك شبكه وسيع وظريف
مويرگها ي خوني خود ، تغذيه مي كند .
- به كمك شبكه محكمي از كلاژن و رشته
هاي پروتئيني الاستين، سبب استحكام بافت پوست مي شود .
- خاصيت ارتجاعي و كشساني پوست را تامين
مي كند .
- به عنوان يك منبع دخيره آب عمل مي
كند .
- پوست را در مقابل آسبهاي مكانيكي
محافظت مي كند .
- نقش مهمي به عنوان يك گيرنده حسي
ويك تنظيم كننده داخلي بازي مي كند .
هيپودرم
:
هيپودرم ،سومين و آخرين لايه پوست ،پوست
را به بافتهاي ماهيچه اي متصل مي نمايد.
اين لايه به دليل فراواني سلولهاي چربي،
خاصيت ارتجاعي بسيار داشته و به عنوان ضربه گير (مثل عملكرد فنرها در اتومبيل ) عمل
مي كند . ضربه گيري اين لايه ، نقش بسيار مهمي در حفظ و نگهداري مويرگهاي خوني و پايانه
هاي عصبي دارد .
تفاوت پوست مر دان و زنان :
بدن انسانها عموما“ شباهت زيادي بهم
داشته و تنها در موارد جزئي با هم متفاوت مي باشد .پوست نيز از اين مقوله مستثني نمي
باشد . جنسيت، مهمترين عامل ايجاد تفاوت در پوست است.
- ترشحات غدد جنسي مردانه ، بر ضخامت
پوست و استحكام لايه هاي درم مي افزايد .
- پوست مردان پر موتر و زبرتر از پوست
زنان است.
- غدد عرق ريز مردان بيشتر از زنان
است .
- ملانين بيشتري در سلولهاي پوست مردان
وجود دارد كه به همين دليل ، پوست مردان غالبا“ تيره تر از پوست زنان است .
- پوست مردان به علت توليد بيشتر مواد
مترشحه غدد چربي ، چربتر است .
- مواد شيميايي مترشحه از غدد زنانه
، پوست را صافتر و لطيفتر مي كند.
- موي بدن زنان كمتر ونازكتر از مردان
است اما موي سرشان از نظر طول قابليت رشد بيشتري دارد .
- مردان به نسبت زنان ريزش موي بيشتري
دارند . در سنين كهولت ، قسمتهايي از موي مردان كم پشت شده و بقيه به سفيد يا خاكستري
مي گرايد.
- نژاد ، اثر بسيار اندكي بر روي پوست
انسانها دارد و تنها تفاوت آن به پراكندگي غدد داخل پوست منحصر مي شود .رنگ تيره بر
سلولهاي خاصي در پوست باز مي گردد كه تقريبا“ تعداد آنها در تمامي انسانها مشابه است
در بعضي از نژادها ، سلولها بزرگتر بوده و توليد ملانين بيشتري مي نمايد.
- ساير عوامل نظير رنگ مو و ميزان لطافت
پوست موروثي است .
ترجمه: مسعود ولي زاده
|