افسردگی چیست؟
همه ما در زندگی از نظر روانی شرایط بد و خوب را تجربه می
کنیم. اندوهگین شدن واکنشی طبیعی به نا امیدی ها، موانع، مشکلات و برخورد
هایی است که در زندگی پیش می آیند. بسیاری از مردم از واژه "افسردگی" برای
بیان این گونه از احساسات استفاده می کنند، اما افسردگی بسیار عمیق تر از
احساس غم و اندوه است.
بعضی ها افسردگی را "زندگی در سیاه چال" توصیف کرده اند
یا احساسی مانند اینکه هم اکنون قیامت خواهد شد و همه چیز فنا خواهد شد
آنرا بیان می کنند. حتی بعضی از افراد که دچار افسردگی شده اند حتی احساس
غم و اندوه هم ندارند، و در عوض احساس پوچی و بی تفاوتی می کنند احساس
افرادی را دارند که اختیار هیچ چیز را ندارند.
افسردگی هر نشانه و عوارضی که داشته باشد چیزی بیش از غم
و اندوهی است که همه ما در زندگی معمولی خود با آن روبرو می شویم و گاه در
توانایی کار کردن، مطالعه کردن، خوردن خوابیدن و تفریح کردن ما اختلالاتی
ایجاد می کند. در افسردگی احساس بیچارگی، نا امیدی و بی ارزشی بسیار شدید
است و با کمترین فشاری این احساسات بی رحمانه حمله می کنند.
آیا شما افسرده هستید؟
اگر شما چند تا از این علائم را داشته باشید و
این
علائم هم رفع نشدند، ممکن است دچار افسردگی باشید.
-
نمی توانید بخوابید یا بیش از حد می خوابید.
-
کاری را که قبلاً به سادگی انجام می دادید اکنون
برایتان مشکل است و نمی توانید روی آن تمرکز کنید.
-
احساس نا امیدی و بیچارگی می کنید.
-
هر چه سعی می کنید نمی توانید جلوی هجوم افکار منفی
را بگیرید.
-
اشتهای خود را از دست داده اید یا نمی توانید جلوی پر
خوری خود را بگیرید.
-
نسبت به حالت معمولی خود زود رنج تر و تندخوتر شده
اید.
-
فکر می کنید دنیا ارزش زندگی کردن ندارد. ( اگر این
مورد را در خود می بینید هر چه زودتر از فردی متخصص و توانا کمک
بگیرید.)
نشانه ها و علائم افسردگی
افسردگی از فردی به فرد دیگر متفاوت است، اما علائم و
نشانه های مشترکی هم وجود دارند. بسیار مهم است که بخاطر داشته باشید هر یک
از این علائم ممکن است در یک فرد معمولی در طول زندگی پیش آید، اما هر چه
این علائم در شما بیشتر باشد و هر چه مدت طولانی تری با آنها درگیر باشید
احتمال اینکه دچار افسردگی باشید بیشتر است. هر گاه این علائم به حد طاقت
فرسایی رسید و شما را ناتوان ساخت آنوقت است که باید به دنبال کمک باشید.
نشانه ها و علائم معمول افسردگی
-
احساس درماندگی و نا امیدی. فرد دیدگاهی تاریک
به آینده خواهد داشت احساس می کند هیچ چیز هیچگاه درست نخواهد
شد. هیچ کاری نخواهد بود که انجام دهد تا موقعیتش را بهبود بخشد.
-
از دست دادن علاقه به فعالیت های روزانه.
سرگرمی های سابق، گذشته ها، فعالیت های اجتماعی، یا حتی رابطه جنسی
برایش جالب نخواهد بود. فرد علاقه اش را به لذت ها و علاقه مندی های
گذشته از دست می دهد.
-
تغییرات اشتها و وزن. تغییرات شدید وزن و
اشتها در بیمار بروز می کند تغییر بیش از 5 درصد در وزن بدن در هر ماه از این
علائم است.
-
اختلال خواب. بی خوابی، به خصوص بیدار شدن در
ساعات اولیه صبح، یا خواب بیش از حد می توانند از این علائم باشند.
-
زودرنج شدن و تند خویی. فرد احساس آشفتگی و بی
قراری می کند یا لحظه نمی تواند آرام بگیرد. محدوده آرامش فرد آنقدر کم
می شود که هر کسی می تواند او را تحریک کند و به راحتی از کوره در می
رود.
-
احساس کمبود انرژی. احساس خستگی، سستی دارد و
احساس می کند بدن او تخلیه شده است. شخص افسرده گاه احساس می کند بدنش
سنگین شده است و حتی کار های بسیار ساده را نمی تواند انجام دهد یا
انجام این کار ها برایش بسیار زمان بر است.
-
بیزاری از خود. فرد افسرده احساس گناه و بی
ارزشی شدیدی دارد. فرد برای اشتباهاتی که مرتکب می شود خود را به شدت
سرزنش می کند.
-
مشکل تمرکز. مشکلات تمرکزی، تصمیم گیری، یا به
خاطر آوردن چیزها وجود دارد
-
دردها و ناراحتی هایی که نمی توان برای آنها توضیح
خاصی پیدا کرد. این بیماران از درد های فیزیکی مانند سر درد،
پشت درد، دردهای عضلانی و شکم درد بسیار شکایت می کنند.
ترجمه: علی یزدی مقدم
اين مقاله
اختصاصاً براي
ياد بگير دات كام تهيه شده
است و استفاده از آن فقط با ذكر نام نويسنده يا مترجم و نام
ياد بگير دات كام همراه با لينك آن مجاز است
مطالب مرتبط:
|