با مشکلات مثبت برخورد کنیم
داستان عبرت آموز
این حکایت درباره مرد کشاورزی بود که یک قاطر پیر داشت.
قاطر در گودال آبی افتاد مرد کشاورز سر و صدای قاطر را شنید و متوجه قضیه شد. کشاورز بالای سر او رسید و پس از اینکه خوب همه چیز را ارزیابی
کرد فکر کرد نه قاطر و نه گودال آب هیچکدام آنقدر ارزش ندارند که بخواهد
برای آنها هزینه زیادی بکند.
بنابراین همسایه خود را خبر کرد و به کمک هم تصمیم گرفتند قاطر بیچاره
را در همان گودال آب دفن کنند.
وقتی که آنها برای پر کردن گودال آمده بودند قاطر بیچاره
از هوش رفته بود. اما همینکه آنها مشغول بیل زدن بودند و خاک داخل گودال می
ریختند مقداری از آن خاک پشت حیوان می ریخت و نا خود آگاه تکان می خورد. این صحنه چیزی را به فکر کشاورز
انداخت هر وقت که از قاطر برای جمع آوری فضولات استفاده می کرد و مقداری از
آن پشت او می ریخت قاطر خود را تکان می داد و یک قدم به جلو بر می داشت.
ناگهان چشمانش برق زد و فریاد زد: اون خودشو تکون می ده و یک قدم میاد
بالا!
سپس یک بیل خاک برداشت و پشت قاطر ریخت قاطر به عادت
همیشه خود را تکان داد و یک قدم بالا آمد یک بیل دیگر و قاطر قدمی دیگر
همینطور این کار تکرار شد این کار به نظر مانند شکنجه می آمد و می شد خستگی
و ناتوانی جیوان بیجاره را در حرکاتش دید. اما فاطر پیر به حرکات خود ادامه
می داد خود را تکان می داد و قدم بر می داشت. و خاکی که برای دفن کردنش
آورده بودند حالا تبدیل شده بود به تکیه گاهی تا قدمی بالاتر بردارد.
خیلی طول نکشید که قاطر پیر خسته و ناتوان شد ولی این
وقتی بود که از دیواره گودال بالا آمده بود. آنچه که به نظر می رسید برای
دفن کردن او به کار می رود به کمک او آمد و جانش را نجات داد. و فقط به
خاطر روشی که با مصیبت روبرو شده بود توانست نجات پیدا کند.
زندگی این است اگر با مشکلات خود روبرو شویم و به آنها به
صورتی مثبت پاسخ دهیم، و در برابر سختی ها، تلخی ها تسلیم نشویم یا خود را
سرزنش نکنیم و بدنبال مقصر نگردیم آنگاه است متوجه می شویم چه توانایی برای
برداشتن مشکلات در وجود ما هست توانایی که تا به حال به آن بی توجه بوده
ایم.
ترجمه: علی یزدی مقدم
اين مقاله
اختصاصاً براي ياد بگير دات كام تهيه شده است و استفاده از آن فقط با ذكر نام
نويسنده يا مترجم و نام ياد بگير دات كام همراه با لينك آن مجاز است
مطالب مرتبط:
|