تبليغات

       

  

قدرتی که خریدنی نیست

در این مقاله نویسنده درباره تجربه خود صحبت می کند زمانیکه احساس کرده بود نمی تواند احساس مثبتی در دیگران ایجاد کند ولی درست در همان لحظه بود که ...

چه کسی می تواند بگوید که هر کس چقدر قدرت دارد؟ شاید افراد زیادی را بشناسید که مدیران موفق بزرگ و معروفی باشند و شرکت های بزرگ چند ملیتی را به خوبی اداره می کنند و میلیون ها دلار درآمد و سود فراوان برای شرکت خود فراهم کرده اند یا کسانی را بشناسید که در خرید فروش ملک بسیار موفق هستند و از این راه ثروت زیادی به هم زده اند. یا سیاستمدارانی را بشناسید که کشور خود را در رفاه، آرامش و امنیت از تنگنا ها عبور داده اند. همه آنها یک قدرت مشترک و بزرگ دارند: تاثیر گذاری! ولی آنها این موفقیت را از کجا بدست آورده اند؟ و از این تاثیر گذاری چگونه استفاده می کنند؟

 

اجازه دهید برای شما داستان کوتاهی را تعریف کنم

چندی پیش فرصتی دست داد تا سمیناری درباره موفقیت برپا کنم. در این سمینار درباره ایجاد انگیزه و ایجاد تغییر در زندگی آموزش هایی ترتیب داده بودیم. و راه حل هایی برای مقابله با موانع پیش رو ارائه داده بودیم.

 بعضی از شرکت کنندگان در سمینار نمی توانستند صبر کنند تا سخنرانی شروع شود بعضی ها برای پولی که خرج کرده بودند شک تردید داشتند و این را می توانستید در قیافه آنها ببینید و گروه آخر کسانی بودند که فامیل و دوستانشان آنها را مجبور کرده بودند در این سمینار شرکت کنند. و با اخم و نگاه سنگینی به من خیره شده بودند. به هیجان آوردن این افراد واقعاً چالش بزرگی بود آنها دست به سینه و بدون هیچ عکس العملی نشسته بودند و در تمرین ها هم به سختی شرکت می کردند. این قسمتی از عادت های منفی آنها بود که من باید تبدیل به عادت های مثبت می کردم.

و بلاخره این سمینار نفس گیر تمام شد و طبق معمول فرم هایی به شرکت کنندگان برای نظر خواهی بین آنها تقسیم شد پس از جمع آوری فرم ها من به دنبال فرم کسی بودم که کمترین شرکت را در سمینار داشت و در تمام طول سمینار با من می جنگید. ولی هیچ فرمی از او پیدا نکردم و حتی یک نظر منفی هم برای من ننوشته بود. من فکر کردم نتوانسته ام روی او هیچ تاثیر مثبتی بگذارم و کمی دلخور بودم و احساس خوبی نداشتم.

چند هفته بعد وقتی که در حال آماده کردن سمینار بعدی خودم بودم تلفنم زنگ خورد وقتی شروع به صحبت کردم او را نشناختم ولی احساس کردم صدایی آشنا می شنوم وقتی که او خود را معرفی کرد بسیار شگفت زده شدم او همان کسی بود که فرم خود را پر نکرده بود نام او را به خوبی به خاطر داشتم فکر کردم اکنون شروع به شکایت و بدگویی می کند و می گوید پول مرا پس بده و خود را برای شنیدن هر حرفی آماده کرده بودم.

اما شنیدن حرف های او مرا بسیار شگفت زده کرد چون او وقت خود را برای این صرف کرده بود تا برای من توضیح دهد که در آن لحظه نمی توانسته با من صحبت کند چون محو اشتباهاتی بوده که تا کنون مرتکب می شده و از آن غافل بوده است و اکنون در مسیری مثبت قرار گرفته است. او می گفت که چقدر این سمینار برایش ارزش داشته است. او می گفت که زندگیش چقدر عوض شده است و اکنون چقدر آرامش دارد. او درباره موفقیت حرفه ای و شخصی صحبت می کرد وای من واقعاً شگفت زده شده بودم.

نکته در این است: همه ما این قدرت را داریم که روی رفتار دیگران تاثیر بگذاریم و این قدرتی است که خریدنی نیست نمی توانید آنرا به امانت بگیرید یا از دیگران بربایید. این قدرت در کلمات و رفتار شما نهفته است. این قدرت می تواند تاثیر منفی هم بر دیگران بگذارد اگر از آن به درستی استفاده نکنید. این قدرتی است که با استفاده از آن می توانید به سادگی فقط با یک سلام  به بی خانمانی که در خیابان زندگی می کند احساس محترم بودن بدهید. این همان قدرتی است که با استفاده از آن به کسی که کار دشواری را انجام می دهد انگیزه دو چندان برای ادامه مسیر بدهید چون شما به آنها اعتقاد دارید و این را به آنها می گویید. این قدرتی است که با استفاده از آن به کسی که در یک رابطه عشقی دچار مشکل شده است آرامش می دهید چون ارزش عشق را می دانید. و این قدرتی است که به کمک آن می توانید بی پرده صحبت کنید برای کسانیکه نمی توانند خود و توانایی هایشان را ببینند.

قدرت - همه شما این قدرت را دارید - از آن با درایت استفاده کنید چون حتی با تفکر خود می توانید بر دیگران تاثیر بگذارید.

نوشته: بایرن پالسفر

ترجمه: علی یزدی مقدم

  اين مقاله اختصاصاً براي ياد بگير دات كام تهيه شده است و استفاده از آن فقط با ذكر نام نويسنده يا مترجم و نام ياد بگير دات كام همراه با لينك آن مجاز  است

مطالب مرتبط: