زن غير قابل توقف

به هر چه مي خواست رسيد (خانم ها بخوانند)

عمل غير قابل توقف: قبول ريسك، آماده شدن و آنگاه عمل كردن

لورينا مك كنيت به خاطر موفقيتش در صنعت موسيقي كاملاً شناخته شده است، البته او براي موفقيت به چيزي بيش از استعداد و علاقه احتياج داشت.

او بايد خود را براي اين حرفه آموزش مي داد.

لورينا براي خود برنامه اي ترتيب داده بود و طبق آن مرحله به مرحله پيشرفت مي كرد و در صنعت موسيقي تبديل به فردي با تجربه شده بود. او حتي مي دانست به عنوان يك تازه وارد چگونه اولين اثر مثبت را در اذهان عمومي و رسانه ها ايجاد كند. حتي درباره عوارض و ماليات وكلا و قراردادها هم برنامه داشت.

او براي هر كاري مرحله و زماني مشخص كرده بود. بنابراين خطر شكست و بر باد رفتن زحماتش را به شدت كاهش داده بود.

آيا او هيچوقت دچار ترس و استرس نشده بود؟ البته كه شده بود. ترس و استرس يك واكنش طبيعي به تغيير است. و اولين دليلي كه افراد نسبت به شروع كار يا راهي جديد شك مي كنند و به جاي آن راحتي، آرامش و شناخته ها را انتخاب ميكنند.

بسيار مهم است كه بدانيد هر كسي هنگام وارد شدن به قلمرويي ناشناخته ترس را تجربه مي كند. اين يك واكنش طبيعي است. تفاوت افرادي كه نااميد مي شوند و افراد غير قابل توقف در عكس العمل آنها به اين ترس نمايان مي شود.

معمولاً خانم ها در برابر شرايط پرخطر ناراحت تر از آقايان هستند براي اين گفته دو دليل وجود دارد اول اينكه سطح هورمون تستسترون در خانم ها پايين تر است هورموني كه در جسارت طلبي، رقابت طلبي، ريسك پذيري و البته فعاليت جنسي زياد تاثير پذير است. ديگر اينكه خانم هاي از گدشته هاي دور به گونه آموزش داده شده اند كه بيشتر به دنبال امنيت هستند تا ريسك كردن كارول داوك استاد دانشگاه كلمبيا يكي از محققين پيشرو در زمينه تكامل رواني مي گويد: «خانم ها از خطر كردن مي ترسند چون از اشتباه كردن مي ترسند.» «خانم ها كمتر ريسك مي كنند چون نمي خواهند از خود بي كفايتي به نمايش بگذارند. آنها بي كفايتي را به عنوان يك نقص دائمي مي بينند تا اينكه بخواهند آن ضعف را به يك مهارت يا قوت تبديل نمايد.»

مثلاً زماني كه از خانم ها در يك مصاحبه شغلي سؤالي پرسيده مي شود كه آيا فلان كار را بلدي يا خير؟ و او اطلاعات كمي در مورد آن دارد مي گويد خير. دكتر داوك مي گويد: «در حالي كه مردان مي گويند «البته» يعني «البته مي توانم بياموزم» آنها نمي خواهند بي كفايتي شان را لو دهند.»

با احترام به خانم ها اجازه دهيد درسي از آقايان بياموزيم. اگر شما به عنوان يك خانم بخواهيد به قلمرو جديدي وارد شويد و در زندگي خود تغييري ايجاد كنيد، بسيار مهم است كه بدانيد نمي توانيد همه چيز را از همان ابتدا بياموزيد. اين كار واقع بينانه نيست و سبب مي شود از كارها عقب بيفتيد.

استراتژي شخصي من وقتي كه مسئوليت يا كار جديدي را به عهده مي گيرم يك آمادگي سرتاسري است. حتي زماني كه مي خواهم كنفرانسي مهم براي محصولات ارائه دهم يا زماني كه قرار است در مقابل مخاطبان زيادي صحبت كنم هرگز هول نمي شوم. در ابتدا ممكن است اين كار ترسناك به نظر برسد اما هر چه بيشتر خود را آماده كرده باشم اعتماد به نفسم هم بيشتر مي شود. (يعني ابتدا بايد كار جديد را شروع كنيد و در حين كار اطلاعات و مهارت هاي خود را افزايش دهيد - مترجم)

براي غلبه بر ترس بايد تا مي توانيم آمادگي خود را بالا ببريم. آنگاه بايد خود را با آن چيزي كه بيشتر ازهمه ما را مي ترساند درگير كنيم. فقط با قبول خطر مي توانيم اعتماد به نفس خود را تقويت كنيم.

و در پايان بايد بگويم اگر در شروع هر كاري وقتي كه مي خواهيد ريسك كنيد آنگاه هيچ كس از شما پشتيباني نكرد اصلاً تعجب نكنيد.

«آرتور اشپنهائر» فيلسوف گفته است:«هر چيزي كه امروز بديهي است در گذشته سه مرحله را طي كرده است. اول، مورد تمسخر واقع شده است. دوم، به شدت با آن مخالفت شده است. سوم، به عنوان يك حقيقت آشكار پذيرفته شده است.

به اعتقاد اشپنهائر تنها 3 درصد از افراد حاضرند براي اثبات حقيقت از دو مرحله اول استقبال مي كنند. تا زندگي خود را متحول نمايند و 97 درصد ديگر صبر مي كنند تا مرحله سوم توسط  ديگران طي شود و خود را در موقعيتي امن و راحت كه مورد قبول اجتماع است محبوس مي كنند. و متاسفانه وقتي كه ديگري به اين مرحله رسيد يك فرصت واقعي را از دست داده اند.

در حقيقت با ريسك كردن شما به ترس اجازه نمي دهيد به شما غلبه كند. و در عوض دنيايي جديد و هيجان انگيز از فرصت ها در برابر خودخواهيد گشود.

 

آيا ريسك كردن به پاداش آن مي ارزد؟

آيا تاكنون ترس و دلشوره ناشي از عدم فعاليت در زمينه اي كه به توانايي هاي خود شك داريد را تجربه كرده ايد؟ آيا تا به حال شده است در حالي كه فقط چند روز مانده به هدف خود برسيد از طي كردن يكي از مراحل پاياني سرباز زنيد؟

كمي فكر كنيد چه چيزي در اين مرحله بسيار جلب توجه مي كند. ترس هاي خود را بشناسيد اما همينطور در جاي خود نايستيد. چند راه براي خود مشخص كنيد و آماده شويد تا با اين مرحله روبرو شويد.

افزايش آمادگي كليد خارج شدن از دنياي ترسناك ناشناخته هاست. البته هيچگاه نخواهيد توانست هر چيزي را كه در آينده اتفاق مي افتد پيش بيني كنيد ولي مي توانيد براي تمام سناريوهايي كه احتمال رخ دادن آنها زياد است آماده باشيد. در اين صورت بيشتر احساس راحتي مي كنيد.

آنگاه پيش برويد و با آنچه باعث ترس شما شده بود روبرو شويد. به خاطر داشته باشيد اولين مرحله سخت ترين مرحله است. و زماني كه قبول خطر كرديد آنگاه در مسيري قرار مي گيريد كه پاداش زحمات خود را دريافت كنيد.

ريسك سوخت پنهان هر پيشرفتي و هر عظمتي است.

اگر بتوانيم هرف خود را به طور واضح مشخص كنيم و براي رسيدن به آن عمل كنيم، اين موفقيت است چون آموخته ايم از فرايند سعي و تلاش و ريسك كردن بهره ببريم و برنده شدن هم همين است.

نوشته: سينسيا كرسي       

ترجمه: علي يزدي مقدم 

مطالب مرتبط: