در یک جمع فامیلی برای گرفتن عکسی زیبا یک مهارت کلیدی لازم است که مهمتر از همه است. در جمعی که می خواهید از آنها عکس بگیرید فردی را بیابید که شخصیت تاثیر گذاری دارد به کمک او می توانید بر کل جمع تاثیر بگذارید عکاس حرفه ای جیک چیسام یکی از افرادی است که بهترین عکس ها را از افراد می گیرید و عکس های او از افراد معروف زبانزد هستند در این مقاله برخی از اسرار او را در اختیار شما قرار می دهیم
من با جیک تلفنی صحبت کردم حتی از پشت تلفن هم او مرا به خنده انداخت این کاری بود که جیک در آن استاد بود که به موفقیت شغلی اش هم کمک بسیار می کرد. او به معنای واقعی یک انسان است همانطور که انتظار داشتم! اما چه عامل دیگری او را به یکی از بهترین عکاسان پرتره دنیا تبدیل کرده بود؟
جیک اخیرا تولد 70 سالگی پدرش را جشن گرفته بود و از گروهی در حدود 50 نفر عکس گرفته بود. با پیدا کردن بذله گو ترین فرد در گروه و ارتباط یک به یک با افراد توانسته بود به همه جمع آرامش بدهد و در موقع مناسب عکس خود را قبل از اینکه کسی احساس کسالت کند بگیرد.
همیشه برای من سوال بوده است که چگونه به سرعت اینکار را انجام دهم حتی با دوستان و فامیل! هر چه عکاسی از افراد بیشتر طول بکشد کار سخت تر می شود. بنابراین با صحبت کردن با افراد فضا آرام تر خواهد شد. به یاد داشته باشید بعضی افراد خیلی دوست ندارند از آنها عکس بگیرید و به خصوص از معطل شدن برای عکاسی هم بیزار هستند. به یاد داشته باشید که قرار نیست بلافاصله به آنها پاداش بدهید. آنها باید مدتی شما را تحمل کنند.
وقتی از گروه بزرگی از افراد عکس می گیرید چند نکته هست که باید در نظر داشته باشید، به یاد داشته باشید مهمترین فرد گروه باید در مرکز عکس قرار داشته باشد و فامیل و دوستان نزدیک هم در کنارش باشند. در عکس شما همه چهره ها باید به وضوح دیده شوند. جیک می گوید بسیار حیاتی است که وقتی از گروهی از افراد عکس می گیرید به تک تک آنها توجه داشته باشید گویی می خواهید از هر کدام از آنها یک عکس تکی بگیرید. او هنگام عکاسی فضایی ایجاد می کند که تمام جمع خود را با آن درگیر بدانند این کار نیاز به روابط عمومی بالا و نفوذ کلام دارد مهارتی که بسیاری فکر نمی کنند یک عکاس پرتره به آن نیاز دارد! جیک راه برقراری ارتباط با افرادی را که می خواهد از آنها عکس بگیرد را آموخته است. وقتی که افرادی را ملاقات می کنید که قرار است از آنها عکس بگیرید احتمالا اولین بار است که با آنها برخورد می کنید یک پنجره کوچک و محدود برای برقراری ارتباط در اختیار شماست و شما باید از این فرصت بهترین استفاده را ببرید تا بتوانید بهترین عکس ممکن را بگیرید.
« یکبار به من پیشنهاد شد از یک خانم هنرپیشه که پس از موفقیتی بزرگ مدتی از صحنه دور مانده بود عکس بگیرم حالا او قرار بود دوباره به صحنه بازگردد و من باید عکسی تعیین کننده می گرفتم. کمی با هم صحبت کردیم. بسیار عصبی بود، از او چندین عکس با عینک دودی گرفتم عکس ها وحشتناک بودند مخصوصا با آن حالت اضطرابی که داشت عکس ها را به او نشان دادم و او اعتمادش را به من از دست داد. من از این ماجرا درس بزرگی گرفتم: هیچ چیز را به مشتری نشان نده مگر این که مطمئن باشی آنها از دیدن آن خوشحال می شوند و همیشه بهترین عکس را اول نشان بده.»
فرقی نمی کند از یک هنرپیشه، کارگردان، مدل لباس یا کسی که اولین بار است مقابل دوربین قرار گرفته است عکس می گیرید باید به خاطر داشته باشید که آنها خود را در معرض نمایش قرار داده اند و بسیار حساس هستند. این شغل عکاس است که آنها را به گونه ای نمایش دهد که آنها دوست دارند دیده شوند. این یک همکاری دوطرفه بین سوژه و عکاس است.
جیک می گوید:« بعضی مواقع به آنها می گویم کسل به نظر می رسی. و واکنش آنها این است که لبخند می زنند چون تمایل دارند در عکس خوب به نظر برسند و به این ترتیب آنها را از این حالت خارج می کنم. در عکس های خانوادگی سعی می کنم هر کسی را که می تواند به راحتی بلند شود و بنشیند را ترغیب کنم تا روی زمین بشیند. این کار شاید برای بعضی افراد سالخورده حالت کنایه داشته باشد ولی نتیجه خوبی حاصل می شود.» جیک با نام های بزرگی در صنعت سینما و موسیقی کار کرده است از رابرت دنیرو، میکی رورکی و ناتالی پورتمن گرفته تا گروه کولدپلی. او از صحنه هایی از استودیو ها تا سقف خانه ها و پارکینگ خودرو ها عکس گرفته است. یکی از برجسته ترین تصاویر او عکسی است که از گروه موسیقی آمریکایی استروکس گرفته است. عکس در اتاقی وصف ناشدنی در هتل گرفته شده است و جیک تصمیم گرفت از این سادگی حداکثر استفاده را ببرد.
جیک می گوید:« من نمی خواستم طراحی اتاق را از دوباره انجام دهم یا جای چیزی را عوض کنم در عوض تصمیم گرفتم از آن اتاق به همان شکلی که بود استفاده کنم و عکس بگیرم، بنابراین تصمیم گرفتم از عمق اتاق برای عکس خودم استفاده کنم. من سعی کردم اتاق را همان قدر که کسل کننده بود نشان دهم و برای این منظور از خطوطی با طول متفاوت برای احساس دوری و نزدیکی استفاده کردم. هیچ کس در مرکز خطوط قرار نداشت و هیچ کس روی خطوطی که در مرکز بودند نبود. با این عکس بسیاری می گویند تو عمق تصویر را نشان داده ای اما زیاد مهم نبود اگر تصویر کسی که در پشت زمینه عکس قرار دارد مات به نظر می رسید. چیزی که بیشتر مهم است این است که ترکیبی جالب و سرگرم کننده ارائه دهید تا اینکه یک تصویر با کیفیت بالا و با تمام جزئیات ارائه دهید.»
او ادامه می دهد: « من اعتقاد دارم چیزی که افراد را در یک عکس جمع می کند یاد بود یک رویداد است بنابراین باید به اندازه کافی فضایی متناسب با این رویداد ایجاد کنید، اما چیزی که بیش از همه مهم است این است که به افراد اجازه دهید شخصیت خود را بروز دهند و ابراز وجود نمایند. به همه افراد گروه اجازه دهید با یکدیگر در ارتباط باشند. اجازه دهید تا در این فرایند شرکت کنند.»
دو راه برای عکاسی به این شکل وجود دارد. یا عکسی با فضایی رویایی می خواهید بگیرید یا اینکه عکس کاملا واقع گرایانه بگیرید و از فضا به صورت غیر طبیعی استفاده کنید. اگر از یک اتاق خواب عکس می گیرید تصور کنید افراد در حال بالا و پایین پریدن روی رختخواب ها هستند. الویت این است که افراد از پوسته خود بیرون بیایند. چیزی که مهم است این است که نمی دانید واکنش افراد در این لحظه چگونه خواهد بود. بعضی افراد اصلا دوست ندارند در چنین شرایطی از آنها عکس بگیرید و در این لحظه است که ارتباطی که با آنها برقرار می کنید وارد بازی می شود. صحبت کردن با آنها در این شرایط به آنها کمک می کند تا راحتتر باشند و اجازه دهند عکس مورد نظر خود را بگیرید و در عین حال به تفاهمی برسید باید بدانید که آنها چه عکسی دوست دارند می خواهند مانند یک مدیر موفق به نظر برسند یا انسانی سر زنده و پر شور. این دقیقا کاری است که جیک می کند او از هر چیزی که به ذهنش می رسد با آنها صحبت می کند تا به این تفاهم نهایی دست یابد.
جیک می گوید: « در سال های اخیر دریافته ام بسیاری از فضاهایی که به نظر ما عکاسان زیبا می آید می تواند سوژه عکاسی را به هم بریزد یا باعث استرس و تشویش او شود. آنها می توانند جالب باشند اما نه بیشتر از فرد یا افرادی که می خواهید از آنها عکس بگیرید چون در این صورت در تصویر شما بیشتر اثاثیه و اشیا جلب توجه خواهد کرد تا افراد. خوب راستش را بخواهید من در چنین شرایطی بسیار هیجان زده می شوم چون باید دو سوژه متفاوت را در تصویر جا دهم یا به یکی الویت بیشتر دهم و به کمک فوکوس مشکل را حل کنم تا مرکز توجه تصویر از کنترل خارج نشود. خوب به جای اینکه فقط شخصیت سوژه مد نظر شما باشد اگر فرد از شما بخواهد با سلیقه خودش از او عکس بگیرید مانند کلیشه همیشگی نشسته روی صندلی و یک پشت زمینه بخصوص مشکلی نیست چند عکس به این شکل بگیرید سپس نوبت شماست حالا می توانید عکس های خودتان را بگیرید.»
برای عکس گروه موسیقی استروکس جیک فقط از چراغ های موجود استفاده کرد که نور نارنجی تولید می کرد و این چیزی نیست که همه عکاسان از آن خوششان بیاید اما جیک اهمیتی نمی داد و ترجیح می داد از فضای موجود و توانایی های خود حداکثر استفاده را ببرد.
جیک می گوید: « به نظر گرم می رسید، عالی بود این همان چیزی بود که من می خواستم. از آنچه وجود دارد به عنوان یک برتری استفاده کنید چون عکاسان دیگر به احتمال زیاد می خواهند آن را حذف کنند. نگذارید آنچه در عکس وجود دارد شما را به هراس بیندازد در عوض سعی کنید به آن با دید مثبت نگاه کنید از نور روز و شرایط آب و هوایی نترسید. خوب اگر پشت زمینه شما شلوغ است سعی کنید از این شلوغی برای نشان دادن برتری سوژه بر گوناگونی موجود در تصویر استفاده کنید.»
جیک معمولا در محیطی عکس می گیرد که کنترلی بر آن ندارد. در عکسی که از یک شوی تلوزیونی از مجری معروف اپراه وینفری گرفته بود می خواست مطمئن شود که تعداد زیادی از جوایز امی که در پشت او قرار داشت و سگی که باندی به پایش بسته شده بود را در عکس بگنجاند. و به همین دلیل است که وقتی او می خواهد از گروهی از افراد عکس بگیرد سعی می کند از لنز واید استفاده کند تا هر چه را می خواهد در تصویر جا دهد. اپراه می دانست که جیک می خواهد عکس بگیرد و خیالش راحت بود و به او اجازه می داد بچرخد و بهترین موقعیت را برای عکاسی انتخاب نماید.
برای عکس کونان او برین هم این چنین بود. جیک اجازه داشت میزبان را در تونایت شو برای جهار یا پنج ساعت دنبال کند. او در تمام لحظات بدنبال بهترین پشت زمینه بود و در نهایت عکسی از او و دستیارانش گرفت در حالیکه آنها درباره متن یک قسمت از برنامه شوی تلوزیونی صحبت می کردند.
جیک می گوید: « بعضی ها به من می گویند که هنگام عکاسی جسارت کافی در من نمی بینند طوری رفتار می کنی که کسی احساس نمی کند یک عکاس با تجهیزات زیاد آنجاست و خیلی بی سر صدا هستی. خوب باید بگویم وقتی مدتی به دیواری تکیه میدهید گویی ناپدید می شوید دیگر مردم به شما توجه نمی کنند. این اتفاق می افتد ولی کاملا کنترل شده است. نمی خواهم وقتی از افراد عکس می گیرم آنها حواسشان به من باشد باید حساسیت و سنگینی نگاه دوربین برای آنها عادی شود من همینطور پرسه میزنم و سعی می کنم با این محیط کار کنم و همینطور که همه فکر می کنند و در یک صحنه معمولی بهترین موقعیت و زاویه را برای عکاسی پیدا می کنم.»
عکاس بودن در حقیقت هنرپیشگی است. این کار باید مرتب مقابل سوژه ادامه پیدا کند و همینطور در طول فرایند عکاسی ارتباط دو سویه با سوژه باید ادامه یابد تا او را علاقه مند نگه دارید. جیک واقعا انسان خوش شانسی است چون استعداد بالایی در ایجاد این ارتباط دارد. او فهمیده است هر چه سوژه احساس راحتی بیشتری داشته باشد کمتر در باره عکس خود نگران است و این نگرانی هم کمتر در چهره او نمایان خواهد شد و همینطور عکاس فرصت بیشتری برای گرفتن عکس های بیشتر و در موقعیت های بهتر خواهد داشت. خوشحال نگه داشتن سوژه عکاسی به این معنی است که می توانید عکس های بهتری بگیرید.
جیک می گوید: « همیشه بهتر است صادق باشید و شک و تردید خود را ابراز کنید، آنها را در فرایند عکاسی سهیم کنید تا این که سعی کنید به آنها دستور دهید یا همه چیز را به آنها دیکته کنید همچنین باید کاملا با نزاکت با سوژه برخورد کنید. این که به افراد بگویید آنها اشتباه می کنند تاثیر خوبی بر آنها ندارد. همانطور که گفتم پنجاه درصد کار عکاسی از افراد ارتباط برقرار کردن با آنهاست. برای آن قسمت دیگر که تکنیک های عکاسی را استفاده می کنید خیلی از شما قدر دانی نخواهد شد. این کار غریزی است همین که راه ارتباط با سوژه را بیابید کار تمام است او در اختیار شماست تا عکس مورد نظر را از او بگیرید.
از افرادی که در جمع وجود دارند استفاده کنید از آنها بخواهید با شما همکاری کنند. در نهایت می بینید که در حالیکه دکمه شاتر دوربین را فشار می دهید همه در حال همکاری با شما هستند تا بهترین نتیجه را بگیرید. این یک تلاش جمعی است. به خاطر داشته باشید هر چه افراد بیشتری وجود داشته باشند باید با افراد بیشتری ارتباط برقرار کنید تا از آنها عکس بگیرید.
جیک از نظرات دیگران خیلی خوشحال نمی شد و قبلاً از این برخورد ها عصبی می شد که افراد دیگر را در فرایند عکاسی او دخالت کنند اما این زمانی بود که او عکاسی کم تجربه بود و اعتماد به نفس کافی نداشت و می خواست فقط در چهارچوبی مشخص حرکت نماید. اما امروزه او به افرادی که با او در فرایند عکاسی همکاری می کنند با دید مثبت می نگرد. و اگر کسی نظر خوبی بدهد از به کار بستن آن خوشحال خواهد شد. وقتی که می خواهید افراد را غافلگیر کنید خوب نیازی به کمک از دیگران شاید نباشد اما برای این کار هم باید تعداد زیادی عکس بگیرید شاید یکی از آنها خوب از آب در آید.
دفعه بعد که می خواهید عکس پرتره بگیرید چه سوژه یک نفر باشد و چه گروهی از افراد باشد به خاطر داشته باشید باید آنها را به شور و شوق بیاورید. سعی کنید آنها را بشناسید بفهمید چطور آدمی هستند و چگونه می توانید آنها را بخندانید. شما کارگردان هستند و باید بدانید چطور از هنرپیشه ها استفاده کنید. سوژه را در نقطه مناسب قرار دهید کاری کنید که احساس راحتی کند تا زمان کافی داشته باشید تا عکسی را که می خواهید بگیرید که این بدان معناست آنها از این تجربه لذت خواهند برد و دفعه بعد آنها مشتری شما خواهند بود و بخاطر داشته باشید زیباترین عکس ها با کار تیمی بدست می آیند.
جیک چیسام یک عکاس حرفه ای است که در نیویورک کار می کند. او در جنوب لندن متولد شده است و عکاسی را در کالج هنر و طراحی مرکزی سنت مارتینز آموخته است و پس از آن برای مجلات مد مانند: فیس و ارنا و الی مشغول به کار شده است. سپس به نیویورک نقل مکان کرده است تا از افراد مشهور عکس بگیرد و برای مجلات و سینمای آمریکا کار کند.
نوشته: شان ساموئل
ترجمه: علی یزدی مقدم