هر چيزي كه من از كسب و كار آموخته ام مديون آموزگار زبان انگليسي خود هستم!

از روزي كه كار خود را به عنوان يك مدير اجرايي شروع كردم هر روز بيش از گذشته خود را در برابر اين پرسش ساده ديدم: « يك مرد كسب و كار (مدير اجرايي) موفق چگونه تعريف مي شود؟»

آموزگار زبان معلم کسب و کار

و ويژگي هايي كه بيش از همه اهميت داشت خيلي ساده بودند. و من در حقيقت آنرا از آموزگار انگليسي خود در دوره دبيرستان خانم ميلر آموخته بودم. اين از خوش شانسي من بود كه چنين معلمي در طول دوره تحصيلي داشتم او نقشي اساسي در شكل گيري عادت های خوب كاري من داشت و البته روي شخصيت من هم تاثير مثبتي داشت. خانم ميلر بسيار سخت گير و البته مهربان بود و انتظارات بالايي كه از من داشت به همراه دانش فراوانش در اين فرايند تعيين كننده بودند. او مرا تشويق كرد تا:

سر سخت باشم.

براي دوره اي طولاني هر انشايي كه مي نوشتم را با دقت و بدون چشم داشت مي خواند و آنها را همراه با توضيحات و نظرات خودش به من باز مي گرداند و از من مي خواست كه انها را رفع كنم. هر چند برخي از اين نظرات مانند « شواهد ناكافي» ، «ساختار عمومي ضعيف» يا «استفاده بيش از حد از برخي كلمات» احساس خوبي در من القا نمي كرد اما هر از چند گاهي نشستي داشتيم و او جزييات بيشتري ارائه مي كرد مرا تشويق و ترغيب مي كرد و به جاي اينكه اشتباهاتم را مرتب گوشزد كند، بحث و گفتگوي سازنده اي داشتيم.

هر مدير موفقي اعم از اينكه كسب و كار كوچكي را اداره مي كند تا اينكه سازماني چند مليتي را مي گرداند يا كارآفرينان با تجربه و امثال آنها همه و همه شكست را تجربه كرده اند. و كليد موفقيت بلند مدت در سر سختی و بلند شدن بعد از شكست و ادامه دادن است.

هوشمندي

متاسفانه بعد از هر ويرايش من باز هم نمره كمتري دريافت مي كردم. معلم انگليسي من باور داشت كه بهتر شدن ساده نيست و از تكرار مكررات و به صورت خودكار حاصل نمي شود بلكه اگر مي خواستم بهتر شوم بايد از هوش خودم استفاده مي كردم و البته عملکرد هوشمندانه در كنار كار زياد و سخت است كه به بهتر شدن و افزايش كارايي شما كمك مي كند.

همه مردان بزرگ كسب و كار كه من آنها را مي شناسم اين گونه هستند: آنها سر سخت و سخت كوش هستند و در عين حال باهوش و با چشم باز انرژي خود را صرف مي كنند.

توانايي متقاعد كردن

هيچ توانايي بيش از اين ارزش ندارد كه بتوانيد ديدگاه هاي خود را به مردم بفروشيد. فرقي نمي كند كه در تقابل با يك مشتري، كارمند، مدير، تامين كننده مواد اوليه، روزنامه نگار يا سرمايه گذار بزرگ باشيد موفقيت شما در ارتباط با آنها بستگي به يك شايستگي بسيار مهم شما بر مي گردد كه من آنرا از خانم ميلر سر كلاس انگليسي آموختم. و آن چيزي نبود جز توانايي ساخت يك روايت منطقي و داراي ساختار درست كه بتواند ديگران را وادار كند يك عبارت منطقي را به درستي استدلال كنند و بفهمند. این چیزی نیست جز توانایی متقاعد کردن دیگران که من از انشاهای متعددی که نوشتم این مهارت را بدست آوردم.

موثرتين افراد كسب و كار كه من با آنها كار كرده ام كساني بوده اند كه توانايي تحليل عميق مشكلات را داشته باشند و زماني به ابراز عقيده بپردازند كه حقايق متناسب، آمار ها، سوابق و اطلاعاتي براي مقايسه داشته باشند و بتوانند در نهايت به صورت منطقي طرف مقابل خود را متقاعد نمايند. چنين رهبران متفكر و متقاعد كننده اي در حقيقت كساني هستند كه مي توانند كار ها را به سمت جلو هدايت كنند، چون افرادي كه در اطراف آنها هستند متقاعد شده اند و او را الهام بخش مي دانند.

باز كردن ذهن براي پذيرفتن ايده هاي ديگران و شنيدن نظرات آنها

من در دوران دبيرستان تئوري هاي قدرتمندي داشتم كه هنوز هم به آنها اعتقاد دارم. اما خانم ميلر به من يك حقيقت پايه و اساسي درباره ادبيات انگليسي، زندگي و كسب و كار آموخت: به ندرت مي توان براي يك مشكل يا پرسش فقط يك پاسخ مناسب پيدا كرد.

ساخت يك كسب و كار در حقيقت يك فرايند اكتشاف است! بله بسيار مهم است كه ديد بازي داشته باشيد و به ديگران هم كمك كنيد مانند شما ببينند، اما بهترين مردان كسب و كار با افكار و اميال خود كور نشده اند. آنها مي خواهند دنيا را در جهتي مثبت تغيير دهند و در اين راه از تجربه كردن افكار و نظرات ديگران هراسي به خود راه نمي دهند و از ايجاد تغيير هر جا كه لازم است باكي به خود راه نمي دهند.

براي اينكه در كسب و كار خود موفق باشيد نياز به محدوده وسيعي از مهارت ها داريد و نمي توانيد با كمي خوش شانسي به موفقيت دست پيدا كنيد. اما من وقتي كه مي خواهم اصول را مرور كنم هميشه خانم ميلر و چيزهايي را كه او به من آموخته بود بخاطر مي آورم.

نوشته: نورث مريت

ترجمه: علي يزدي مقدم

مطالب مرتبط: