همه ما دوست داریم باور کنیم که افرادی با افکار مستقل و دارای ثبات فکری هستیم. به خودمان افتخار می کنیم چون در دنیایی زندگی می کنیم که فناوری به نهایت پیشرفت رسیده و فکر می کنیم از نظر فرهنگی در بالاترین سطح هستیم. آخرین فیلم ها را تماشا می کنیم، در اجتماعات اینترنتی مطالب، فیلم ها و صحبت های زیبای دیگران را به اشتراک می گذاریم، سعی می کنیم از بهترین نوع قهوه بنوشیم و بهترین لباس ها را بپوشیم، ادکلنی را که در رسانه ها تبلیغ می کنند مصرف می کنیم و…
بله نکته در اینجاست. چون اجتماعی که در آن زندگی می کنیم به گونه ای وحشتناک تمایل دارد ما را به روزرسانی کند و دنباله روی آخرین مد ها قرار دهد. باید زمانی رو که جوونک ها شلوار جینی می پوشیدن که از زیرش خط بالای لباس زیرشون پیدا بود رو یادتون باشه. برای من خیلی پیش میومد که رو پله برقی پشت سر یکی از این ها باشم و تمام مدت مجبور بودم سرم رو به سمت دیگری برگردانم تا این منظره زننده رو نبینم. اما اگر همین سبک لباس پوشیدن مد نبود و از او می خواستند اینگونه لباس بپوشد بدون شک با این سر و وضع جرات نمی کرد از خانه خارج شود اما اکنون این جین را می پوشد چون به قول خودش با حال است. و دختر خانم ها حتی فکر نمی کنند که کفش پاشته بلند چه بلایی ممکن است به سر پاها و کمرشان بیاورد و حتی با این کفش ها در صورت آتش سوزی شانسی برای فرار از معرکه هم ندارند.
در دنیای مدرنی که ما ساخته ایم امپراتوری های لباس افکار مردم را کنترل می کنند. هیچکدام از ما آنقدر قوی نبوده ایم تا صادقانه همان چیزی را که دوست داریم بپوشیم نه آن چیزی را که این امپراتوری ها سعی در القای آن دارند.
شاید فکر کنید چه اشکالی دارد اگر من هم مانند همه همان راهی را بروم که دیگران می روند؟ آیا واقعا مشکل بزرگی است؟ و اگر واقعا این گونه است باید چه کار کنم؟
می خواهم بگویم که خیلی بیشتر از آنکه فکر می کنید مهم است، این موضوع کم اهمیت نیست چون اگر کورکورانه دنبال رو باشیم در حقیقت نظرات و افکار خودمان را در درون خود خفه کرده ایم. و حتی جامعه به سمتی رفته است که با افرادی که طبق مد لباس نمی پوشند و گوشی موبایل قدیمی استفاده می کنند یا شغل شیک و با کلاسی ندارند برخورد مناسبی نمی کند!
این گونه زندگی کردن برای خودمان هم مضر است، چون ما انرژی زیادی صرف می کنیم تا بفهمیم مردم چه می پسندند! و حتی بیشتر از توان مالی خود خرج می کنیم تا به روز باشیم ولی در حقیقت در حال پر کردن جیب همان امپراتوری ها هستیم. حال فکر کنید اگر همین قدر انرژی و سرمایه را برای خود هزینه کنیم و روی پیشرفت خودمان سرمایه گذاری کنیم اکنون کجا بودیم؟ و اگر می توانستیم بدون توجه به این چیزها زندگی کنیم چقدر شادتر بودیم چقدر راحت تر بودیم اگر همان گونه زندگی می کردیم که دوست داشتیم چقدر دنیا زیباتر بود. فکر کنید در دنیایی زندگی کنید که هیچ کس عجله ندارد. کسی نمی خواهد به شما صدمه بزند کسی نمی خواهد از شما سواستفاده کند و بخاطر منافع شخصی و گروهی سعی نمی کند یک سری باور های غلط را در شما القا کند و در یک کلام در آرامش زندگی می کردید.
خوشبختانه تعداد زیادی انسان آن بیرون هستند که می توانند مستقل فکر کنند و آنگونه زندگی کنند که دوست دارند و فکر می کنند راه درست زندگی این است. اجازه دهید به خودمان فرصت دهیم تا مانند آن افراد زندگی کنیم خودمان برای زندگی مان تصمیم بگیریم و بفهمیم ما که هستیم برای چه کاری ساخته شده ایم ببینیم در این دنیا چه چیزی هست که می توانیم آنرا تغییر دهیم. بیایید آن کسی باشیم که می تواند تاثیری مثبت در زندگی اطرافیانش داشته باشد. ما انسان هستیم و آفریده شده ایم تا مثبت و مفید باشیم ساخته شده ایم تا فکر کنیم و انتخاب کنیم تصمیم بگیریم تلاش کنیم و سرنوشت خود را تعیین کنیم این راه موفقیت، آرامش و شادی است.
نوشته: مارگارت کرانفورد
ترجمه: علی یزدی مقدم
مطالب مرتبط:
- چند روش برای اینکه محدودیت های خلاقیت خود را از میان بردارید
- آخر هفته ای فوق العاده بدون تلوزیون!
- طناب نازک – طنابی که به پایه شما بسته شده است آیا به همان محکمی است که فکر می کنید؟
- از غرور خود انرژی بگیرید
- موفقیت را بنویسید!
- کفش های قرمز بپوشید!
