نسخه صوتی

من کسی را نمی شناسم که به آن چه دارد قانع باشد! و بیشتر از آن نخواهد، یا حداقل تعداد کمی هستند که چنین قناعتی داشته باشند و آن تعداد کمی هم که می گویند آن چه دارند کافیست، معمولا افرادی هستند که عمری زندگی کرده اند و به مقدار کافی پس انداز کرده اند و نگرانی از بابت هزینه های زندگی خود ندارند. اما آیا این واقعا همان قناعت است؟ آیا این افراد همان کسی که ادعا می کنند هستند؟ آیا واقعا به آن چه دارند راضی هستند؟

افرادی هستند که به نظر می رسد هیچ گاه به آن چه دارند راضی نمی شوند. گویی آن ها هیچ وقت احساس خوشحالی نمی کنند، انگار هیچ وقت از آن چه دارند راضی نیستند، همیشه ناله می کنند که فلانی پول بیشتری دارد یا خودروی مدل بالاتری سوار می شود، خانه بزرگ تری نسبت به من دارد، به سفر های رویایی می رود و مدام افسوس زندگی دیگران را می خورند. من برای چنین افرادی واقعا متاسفم. آن ها یک فرصت بزرگ را که زندگی در اختیار آن ها قرار داده است، از دست داده اند. زندگی امکانات و موقعیت هایی در اختیار آن ها قرار داده است که شاد تر زندگی کنند، اما افرادی هستند که هر چه بیشتر از این فرصت ها به دست می آورند، بیشتر از شادی زندگی دور می شوند.

برای عده ای هم کافی، به معنی زندگی راحت است. آن ها به مقداری از امکانات مادی راضی هستند که در شَان زندگی شان باشد و مشکلاتشان را حل کند. این نوع افراد گران ترین و بهترین هر چیزی را نمی خواهند، آن ها با یک اتومبیل مناسب و حتی دست دوم راضی هستند، همین قدر که این خودرو آن ها را بدون مشکل جابجا و نیاز آن ها را برطرف می کند خوشحال هستند. آن ها از یک گردش خانوادگی لذت می برند، مهم نیست که در گران ترین رستوران غذا بخورند یا از این که نمی توانند به سفری هیجان انگیز بروند غمگین نمی شوند. آن ها لحظات با ارزشی را در کنار خانواده خود می گذرانند و از رفاقتی که با خانواده خود دارند و سر و صدایی که با هم راه می اندازند لذت می برند. آن ها شب ها با رضایت از آن چه دارند، به راحتی به خواب می روند.

همین طور عده ای هم هستند که احساس می کنند پول کافی دارند ولی از آن چه دارند راضی نیستند و فکر می کنند آن چه دارند واقعا آن چیزی نیست که آن ها می خواهند امکاناتی که دارند آن ها را خوشحال نمی کند و مدام در حال خرید کردن و تعویض امکانات زندگی خود هستند. آن ها افرادی هستند که حقوق های آن چنانی می گیرند و سوار اتومبیل شرکتی می شوند، هر آن چه دارند خرج می کنند. این نوع زندگی هم برای انسان رضایت بخش نیست چون آن ها همیشه درگیر کار هستند. در این سبک زندگی افراد هیچ گاه وقت کافی ندارند گویی همیشه تنها هستند فرصتی برای دوست یا فامیل ندارند.

حال در سمت دیگر افرادی هستند که این انسان های به ظاهر موفق را می بینند البته از دور و فقط ظاهر خوب آن ها را مشاهده می کنند. سعی می کنند مانند آن ها باشند گمان می کنند این خود موفقیت و خوشبختی است و قدم در راهی می گذارند که پول کافی به دست آورند ولی نمی دانند که این مسیری بی پایان است هر چه پول بیشتری به دست می آورند بیشتر خرج می کنند، همین طور این دور باطل ادامه می یابد تا وقتی که متوجه می شوند عمر خود را فقط برای کمی پول بیشتر از دست داده اند. همه آن لحظه های با ارزش، دوستان و فامیل خود را از دست داده اند از بزرگ شدن فرزندان خود لذت نبرده اند، آن وقت است که احساس می کنند موفق نبوده اند.

نکته در این جاست: کفایت از هر چیزی را فقط خودتان می توانید تعیین کنید. هیچ کس دیگر نمی تواند بگوید آن چه دارید برای شما کافیست یا نه! رضایت را باید در درون خود بیابید و نه در جای دیگر. باید خودتان تصمیم بگیرید چه چیزی شما را خوشحال می کند پول، زندگی، سلامتی، خانواده و بسیاری چیزهای دیگر، فقط خودتان می دانید. اما وقتی که با آن چه دارید نمی توانید احساس خوشبختی کنید و احساس می کنید هیچ گاه از زندگی و داشته های خود احساس رضایت نکرده اید، وقت آن است که در خواسته و دیدگاه های خود تجدید نظر کنید. شاید این تغییر باعث شود که شما در جهتی دیگر گام بردارید، روش کار خود را تغییر دهید دست به کار تازه ای بزنید. شاید وقت آن باشد با نگاه عمیق تری به ارزش های خود نگاه کنید و ببینید آیا عمر و زندگی شما باید به این شکل بگذرد؟ آیا به خود و خانواده خود آن گونه که لایق آن هستند ارزش داده اید؟

اکنون تصمیم بگیرید قبل از این که در چرخه باطل به دست آوردن بیفتید، چرخه ای که عمر شما را تمام می کند و دوستان خوب و خانواده تان را از شما دور می کند، سلامتی شما را با مقداری پول و گاه مقدار زیادی پول عوض می کند. اکنون فکر کنید آیا کافی نیست؟! اگر نه، آیا وقت آن نیست که این چرخه را کمی کُند کنید؟ آیا سلامتی شما از پول ارزشمند تر نیست؟ آیا می توان خلاء دور شدن از فرزندان را با ثروت جایگزین کرد؟ اکنون تصمیم بگیرید. شاید فردا این فرصت را نداشته باشید.

نوشته: بایرِن پالسیفِر

ترجمه: علی یزدی مقدم

مطالب مرتبط:

• به مغز خود فرصت نفس کشیدن بدهید
• به خانواده خود فرصت بدهید
• سریع پولدار شو!
• با مشکلات مثبت برخورد کنیم (داستان کوتاه)
• هر روز چه از دست می دهیم؟
• افراد مسن الهام بخش