• ارسال کننده: میترا نامجو
  • تاریخ انتشار: 2018 / 03 / 04

برچیدن زمینه فساد و انحراف در فرزندان

دوران بازسازی شخصیت فرزند
برچیدن زمینه فساد و انحراف در فرزندان

یکی از مهم ترین و مشکل ترین وظایف اخلاقی پدران و مادران از بین بردن زمینه های انحراف و فساد اخلاق در فرزندان است، زیرا هیچ آتشی سوزنده تر از فساد اخلاقی و انحراف، یک محیط سالم را متلاشی نمی سازد و از بین نمی برد، و از آن جایی که زمینه فساد و انحراف در همگان وجود دارد و فرزندان به دلیل کم تجربگی و ناآگاهی و روحیه خاص نوجوانی و جوانی، پیوسته در آستانه لغزش و انحراف هستند، پدران و مادران آگاه و هوشمند باید بکوشند موانع زندگی سالم را از پیش پای آنها بردارند و نگذارند فطرت های پاک و دست نخورده فرزندان به رذایل اخلاقی و مفاسد اجتماعی آلوده گردد.

برچیدن زمینه فساد و انحراف در فرزندان

بدین منظور علاوه بر این که باید از امور گوناگون به ویژه مشکلات جسمی و روحی نیازهای فرزندان آگاه باشند، بلکه چنان رفتارهای ارشادی و تربیتی و سعۀ صدر خوبی داشته باشند تا دوست و همدم کودکان و نوجوانان تلقی شوند و آنان هیچ گونه جدایی بین خود و والدین احساس نکنند و مشکلات خود را پیش از آن که خسارتی جسمی و روحی به بار آید با والدین خود در میان بگذارند و در صدد گره گشایی برآیند. طبیعی است که والدین نیز باید از مطالعه کتاب های تربیتی و اخلاقی غافل نمانند و همیشه چند قدم جلوتر از نیازهای جاری فرزندان حرکت کنند و پشتیبان و پناهگاه واقعی نونهالان زندگی خود باشند.

اکنون به برخی از باریک بینی های تربیتی اسلام در جهت اهداف یاد شده اشاره می شود:

الف) جداسازی محل خواب و اجازه گرفتن برای ورود

یکی از مسائل تربیتی ظریف و مهمی که گاهی مورد بی توجهی خانواده ها قرار می گیرد مساله اجازه گرفتن فرزندان از پدر و مادر به هنگام ورود به اتاق شخصی آنهاست.

فرزند در دوران کودکی در کنار پدر و مادر به سر می برد و احساس می کند محدودیتی برای بسیاری از کارها ندارد و چون انس و الفت و وابستگی زیادی بین او و والدین است میل دارد بی اجازه به اتاق آنان برود و در کنار آنها بماند، اما به تدریج باید تمرین داده شوند و عادت کنند که در اتاق مخصوص خود بخوابند و برای رفتن به اتاق والدین اجازه بگیرند. طبیعی است که این کار باید با ملایمت صورت گیرد و والدین با تقویت احساس استقلال روانی و عزت نفس کودکان و تمرین دادن آنها به این کار پیش بروند، به طوری که پیش از آن که به سن بلوغ برسند، به الزامی بودن این امر پی ببرند.

ب) از بین بردن زمینه عاق والدین

پیامبر بزرگوار اسلام ضمن سفارشی به علی (ع) فرمود:

ای علی! خدا لعنت کند پدر و مادری را که فرزندانشان را به عاق کردن خویش وادار نمایند، ای علی! همان گونه که فرزند عاق والدین می شود، والدین نیز متقابلا (در صورت عدم رعایت وظایف خود) عاق فرزندان خود خواهند شد.

ج) پرهیز از غذای حرام

از مواردی که بی تردید در از بین بردن زمینه فساد و انحراف فرزندان نقش اساسی دارد، دور نگه داشتن فرزندان از خوردن مال حرام است. در این زمینه به دو نکته-که در روایات مطرح است-اشاره می کنیم:

یک: گاهی اصل چیزی مانند شراب حرام است، از این رو خوراندنش به فرزند نیز حرام می باشد عجلان گوید:

به امام صادق عرض کردم: چون نوزاد به دنیا می آید به او شراب می خورانیم حضرت فرمود: چنین نکنید، هر کس به نوزادی چیز مست کننده بدهد، خداوند از آب جوشان (جهنم) به او می خوراند، گر چه مورد آمرزش و عفو هم قرار می گیرد.

دو: گاهی خود آن چیز ذاتا حرام نیست، ولی به دلایلی خوردنش حرام می باشد. مثلا کسی به مهمانی دعوت می شود و فرد دیگری جز او مورد دعوت نیست. با این حال او فرزند خود را نیز بی اذن میزبان به همراه می برد. در این جا چون میزبان آمادگی پذیرایی از فرزند او را نداشته و پیش بینی های لازم را نکرده، چه بسا مورد اذیت قرار گیرد و اسباب آبروریزی او پیش دیگران فراهم آید. از این رو، چنین کاری مجاز نیست که در آن ناخشنودی خدا و خلق او نهفته است.

رابطه غذای حرام با دین فروشی

در احوال قاضی، شریک بن عبدالله نخعی نوشته اند که او در عبادت و زهد و تقوا معروف بود. روزی مهدی عباسی او را دعوت کرد و از او استدعا کرد که یکی از سه امر را بپذیرد:

قضاوت، معلمی فرزند خلیفه یا ضیافت و مهمانی خلیفه.

شریک اول هیچ کدام را قبول نکرد، ولی با اصرار خلیفه مهمانی را کم ضررتر و موافق احتیاط دانست و آن را قبول کرد. خلیفه به آشپز دستور داد از آن غذاهای حرامی که خود خوب می دانست در زدودن روح تقوا چقدر اثر دارد، تهیه کند.

شریک وقتی از آن غذا خورد، هم قضاوت و هم معلمی کودکان خلیفه را قبول کرد. یک روز می خواست حواله حقوق خود را از صراف بگیرد،  صراف کمی دیر کرد. شریک گفت: زود باش. صراف گفت: مگر روغن فروخته ای که این قدر عتاب می کنی؟! شریک گفت: روغن چیست؟ من در مقابل این پول دینم را فروخته ام که از هر چیزی عزیز تر است!

د) ایجاد زمینه صلاح و نیکی

یکی از راه های زدودن زمینه های فساد و انحراف در فرزندان، تقویت زمینه های مثبت اخلاقی در شخصیت آنهاست. باید استعدادهای مثبت و صفات ارزشمند اخلاقی را در وجود کودکان احیا کرد و با تقویت و تحکیم آنها، راه کجروی و فساد را مسدود نمود.

یادآوری بزرگی گناه به فرزندان

آلوده شدن به جرم و گناه از هیچ انسانی پذیرفته نیست به ویژه اگر سمت پدری یا مادری و در حقیقت مربیگری بر فرزندان را داشته و اسوه و الگوی آنان باشد.

گناه در تلقی اولیای دین امری بسیار خطیر و بزرگ است و این وظیفه والدین و مربیان کودک است که خطیر بودن گناه را به او تذکر دهند و آثار منفی آن را به او بیان کنند.

طبیعی است که تا پدر و مادر خود از گناه فاصله نگیرند، نمی توانند در فرزندان خود تاثیر سودمندی بگذارند، زیرا فرزندان تحت تاثیر دائمی اعمال و رفتار والدین و مربیان و ناظر گفتار و عمل اولیای خود هستند و آن دو را با هم مقایسه می کنند و به نتیجه می رسند که چه کاری را باید بکنند و چه کاری را نباید بکنند، مثلا، هرگاه نهیب پدر یا مادری را بشنوند که خود به گناه و انحراف آلوده اند و با این حال پی در پی نصیحت و اندرز می کنند، با خود می گویند: این یک شوخی است نه جدی؛ زیرا اگر چنین کارهایی بد و زشت است چرا خود از آن دست برنمی دارند.

تربیت فرزندان

واکسینه کردن فرزندان

سومین اصلی که در بازسازی شخصیت فرزند مطرح است مساله واکسینه کردن فکر و مغز کودک است و در روایات نیز به این اصل مهم اشاره شده که امروزه در بهداشت و درمان هم بر آن تاکید زیادی می شود. این اصل مهم پیشگیری از بروز بیماری است.

الف)تربیت فرزندان بر محبت اهل بیت

روایات فراوانی رسیده که پیامبر(ص) به پدران و مادران سفارش فرموده فرزندان خود را بر محبت اهل بیت پیامبر به ویژه علی بن ابی طالب (ع) تربیت کنید.

امام علی (ع) از پیامبر(ص) نقل می کند که فرمود:

فرزندان خود را بر سه خصلت تربیت کنید: محبت پیامبرتان و محبت اهل بیت او و خواندن قرآن؛ زیرا حاملان قرآن -در آن روز که هیچ سایه ای جز سایه خدا نخواهد بود-در سایه خدا همنشین انبیا و برگزیدگان او خواهند بود.

ب)مسلح کردن فرزند در برابر افکار انحرافی

یکی دیگر از سفارش های مهم اهل بیت (ع) تسریع در امر آموزش احادیث و علوم اهل بیت (ع) به فرزندان است تا در سنین جوانی آمادگی لازم برای رویارویی و مقابله با افکار انحرافی و الحادی را داشته باشند و با درک درست و روشن و عمیقی که از معارف اسلامی پیدا می کنند هرگز تحت تاثیر این گونه اندیشه ها قرار نگیرند.

ج) بحث و پرس و جو از معارف اسلامی با فرزندان

روزی امیرمومنان (ع) از دو فرزند خود امام حسن و امام حسین (ع) پرسید:

مرز بین ایمان و یقین چیست؟ پس هر دو سکوت اختیار کردند.

به امام حسن فرمود: ای ابو محمد! تو جواب بده.

امام حسن عرض کرد: بین ایمان و یقین یک وجب فاصله است.

علی فرمود: چگونه؟

امام حسن پاسخ داد: زیرا ایمان آن است که با گوش هایمان آن را شنیده و با قلب آن را تصدیق کرده باشیم، ولی یقین آن است که با چشمان خود دیده ایم و به وسیله آن به وجود چیزهایی که از ما پنهان است استدلال کنیم.

دوست، آینه تمام نما

علی (ع) فرمود: هر گاه وضعیت شخصی بر شما نامعلوم شد و دین و آیین او را نشناختید، به دوستانش بنگرید، اگر اهل دین و آیین الهی اند، او نیز پیرو آیین خداست.

دوستی های ممنوع

الف) دروغگو

ب) فاسق

ج) بخیل

د) احمق

ه) قاطع رحم

و) فاجر

ز) بد زبان

ح) جاهل

ط) فرومایگان

ی) اشرار

برگرفته از کتاب “حقوق فرزندان در مکتب اهل بیت (ع)” از محمد جواد مروجی طبسی، از انتشارات بوستان کتاب.

تنظیم: میترا نامجو

این محتوا اختصاصاً برای یاد بگیر دات کام تهیه شده است استفاده از آن با ذکر منبع همراه با لینک آن و نام نویسنده یا مترجم مجاز است
برچسب ها:



  1. به نام الله
    شما نوشتید زمینه انحراف در فرزندان و به معارف اسلامی اشاره کردید اما از تصاویری استفاده کردید که مغایر با احکام اسلامی می باشد از زنان بدحجاب استفاده کردید. الان مهمترین زمینه انحراف همین زنان و دختران بدحجاب هستند .
    لطفا در عنوان مطالب و محتوای مطالب دقت کنید و از تصاویر متناسب استفاده کنید

نظر شما چیست؟

پرسش های خود را در بخش پرسش و پاسخ مطرح کنید

لطفا جای خالی را پر کنید







صفحه ما را در فیس بوک دنبال کنید صفحه ما را در توییتر دنبال کنید صفحه ما را در  اینستاگرام دنبال کنید صفحه ما را در لینکداین دنبال کنید