بخل
خور و پوش و بخشای و راحت رسان نگه می چه داری زبهر کسان
زر و نعمت اکنون به دکان تست که بعد از تو بیرون زفرمان تست
تو با خود ببر توشه خویشتن که شفقت نیاید زفرزند و زن
غم خویش در زندگی خور که خویش به مرده نپردازد از حرص خویش
به غم خوارگی جز سر انگشت تو نخارد کسی در جهان پشت تو
دانایان گفته اند که دو کس مردند و حسرت بردند، یکی آن که داشت و نخورد و دیگر آن که دانست و نکرد.
بزرگان گفته اند که سیم و زر بخیل از خاک وقتی در آید که به خاک فرو رود. و بخیل را بعد از مرگ کسی یاد نکند چرا که هر کس را در زندگی نانش نخورند، در مردگی نامش نبرند. پس بخیل بیچاره در دنیا خوار و در عقبی گرفتار است.
امیرالمؤمنین علی (ع) فرمودند: برای هر شخصی در مال او دو شریک است، یکی وارث، که مال او را می برد و دیگری حوادث روزگار که اموالش را تلف می سازد.
طمع
از حضرت علی بن الحسین (ع) منقول است که فرمودند: دیدم که تمامی خیر سعادت جمع شده است در بریدن طمع از آن چه در دست مردم است.
از سعدان منقول است که از حضرت صادق (ع) پرسیدم: که چه چیز است آن که ایمان را در عبد ثابت می دارد؟ فرمود: ورع و پارسائی و پرسیدم چیست آن چه ایمان را از عبد بیرون می برد فرمود: طمع.
حرص
کاسه چشم حریصان پر نشد تا صدف قانع نشد پر در نشد
صفت حرص، آدمی را از نماز و یاد خدا و آخرت غافل می سازد شخص حریص هر چه بیشتر به دست می آورد و جمع کند حرصش بیشتر می شود مانند آب شوری است که هر چه بیاشامد تشنه تر می شود.
از حضرت صادق (ع) منقول است که نبی اکرم (ص) فرمود: بی نیازترین مردم کسی است که اسیر حرص نباشد.
امام صادق (ع) فرمودند: دو طائفه هرگز سیر نمی شود گرسنه علم و گرسنه مال.
حضرت عل (ع) فرمودند: حریص از دو خصلت محروم است و در نتیجه دو خصلت دامن گیر اوست از قناعت محروم است از این جهت راحتی ندارد و از رضا به داده الهی محروم است و از این جهت یقین ندارد.
امام صادق (ع) فرمودند: پنج چیز است که اگر در کسی نباشد زندگی برای او گوارا نیست صحت، امنیت، بی نیازی، قناعت و انیس.
عجب و خود بینی
یکی از علل و عوامل گناه عجب و خود بینی و خود پسندی است و دارای اقسامی است: 1- عمل خوبی را که انجام می دهد بزرگ شمارد و به آن مغرور باشد. 2- در ایمان و عمل نیک بر خدا منت گذارد. 3- عمل بد در نظرش جلوه کند و آن را خوب و درست پندارد. 4- خود را بی تقصیر و بی گناه به حساب آورد.
رسول خدا (ص) فرمودند: روزی موسی (ع) نشسته بود که شیطان بر او وارد شد و کلاهی رنگارنگ بر سرش بود چون نزدیک شد کلاه را برداشت و نزد موسی (ع) ایستاد و سلام کرد موسی (ع) پرسید تو کیستی گفت شیطانم. موسی (ع) فرمود: خداوند خانه تو را نزدیک کسی قرار ندهد، گفت: آمده ام بر تو سلام کنم چون نزد خدای تعالی مقامی بلند داری.
حضرت موسی (ع) فرمود: این کلاه چیست گفت دلهای بنی آدم را با این جلب می کنم. موسی (ع) فرمود: به من خبر بده انسان چه گناهی اگر مرتکب شود بر او تسلط پیدا می کنی. گفت: وقتی که انسان خود را بپسندد و عملش را زیاد محسوب کند و گناهش در نظرش کوچک آید.
بدخلقی
رسول خدا (ص) فرمودند: اگر ناسازگاری دیده می شد (در شکل ظاهری تجسم می شد) هیچ مخلوقی از آن زشت تر نبود.
امام صادق (ع) فرمودند: همانا بدخلقی عمل را فاسد می کند همچنان که سرکه عسل را فاسد می سازد.
امام صادق (ع) فرمودند: چهار خصلت است که هر دارای آنها باشد دارای ایمان کامل است اگر فرق سر تا قدمش گناه باشد ایمانش را ناقص نمی کند: راستگویی، اداء امانت، حیاء، خوش خویی.
رسول خدا (ص) فرمودند: بیشترین چیزی که امت من به سبب آن داخل بهشت می شوند پرهیزکاری و حسن خلق است.
همچنین فرمودند: خوش خویی خطاها را محو می کند همچنان که آفتاب یخ را آب می نماید.
نیکوکاری و حسن خلق شهرها را آباد می کند و بر عمرها می افزایند.
رسول خدا (ص) فرمودند: سه خصلت است که اگر کسی خدای تعالی را به این سه صفت ملاقات کند داخل بهشت خواهد شد، از هر دری که بخواهد، کسی که خلقش نیکو باشد، و در آَشکار و نهان از خدای تعالی بترسد، و نزاع و مراء را ترک کند هر چن حق با او باشد.
اینا همه درست، اما،
کیه که گوش بده . . . .
موافقم