چه كسي دوست دارد شكست بخورد؟

براي بيشتر ما شكست مايه شرمساري، آشفتگي و حتي ترسناك است. ممكن است به اين معنا باشد كه ابزار مناسب را در اختيار نداشته ايد. شايد هدف شما فقط يك رويا و خيال بوده است. شايد اكنون عده ای در حال مسخره كردن و خنديدن به شما هستند!

  هميشه بعد از شكست افكار منفي اين چنيني به سراغ ما مي آيند. اما اگر از افراد بسيار موفق بپرسيد آنها داستان ديگري تعریف خواهند کرد. آنها خواهند گفت كه شكست نه تنها بد نيست بلكه به اين دلايل براي موفقيت لازم است.

دليل اول:

شكست به اين معناست كه شما در حال تلاش هستيد. كسي كه تلاش نمي كند شكست هم نمي خورد! اگر كار شما با شكست و مشكل مواجه شد بدانيد كه در مسير درستي قرار گرفته ايد. شما آغاز سفري هستيد كه انتهاي آن موفقيت است شايد بايد كمي مسير را تغيير دهيد يا ابزار متفاوتي استفاده كنيد يا توانايي هاي خود را تفويت كنيد اما اين يك نشانه است كه مي گويد مي توانيد از افراد موفق آينده باشيد.

ممكن است مسيري پر از فراز و نشيب در مقابل شما باشد، اما براي رسيدن به هدف گام برداشته ايد و بخشي از مسيري را كه بايد طي كرده ايد. بله اگر متوقف شويد ديگر شكست نمي خوريد. البته موفق هم نمي شويد.

دليل دوم

شكست شما را به موفقيت نزديكتر مي كند.

متاسفانه هيچ ميانبري وجود ندارد. اما اين سفر سخت تر يا ترسناكتر از آن بوده كه فكرش را مي كرده ايد. ممكن است بيشتر از آنچه كه فكر مي كرده ايد طول بكشد.

هر مرحله اي را كه پشت سر گذاشته ايد به خاطر بياوريد مهم نيست كه چقدر سخت بوده است، مهم اين است كه چقدر به هدف خود نزديكتر شده ايد. در مسير خود به سمت هدف باقي بمانيد. با هر دشواري كه مواجه مي شويد شايد سرعت شما کم شود اما مهم این است که هنوز می توانید پیش بروید. وقتی با مشکلات بزرگ مواجه می شوید که مانع کار شما می شوند، در حال آموختن هستيد. در حال بزرگ شدن هستيد. همچون كوه يخي هستيد كه در زير آب در حال شكل گرفتن است و كمتر كسي متوجه اين قابليت هاي شما خواهد شد مگر زمانيكه قله كوه سر از آب بيرون مي آورد.

دليل سوم

شكست ها شما را قوي تر مي كنند.

آيا تا به حال كسي را ديده ايد كه هم موفق باشد و هم دمدمي مزاج باشد؟ من كه نديده ام. اين بدان معني نيست كه افراد موفق سخت و زمخت و لجباز هستند. بلكه افراد موفق در عين حال كه انعطاف پذير هستند، براي رسيدن به هدف خود با اراده اي قوي مداومت می کنند. آنها يا راهي پيدا مي كنند يا مي سازند. ابزار لازم را بدست مي آورند، توانايي هاي خود را تقويت مي كنند، سرمايه لازم را تهيه مي كنند و از شكست خود درس مي گيرند. بدون اراده قوي دست يابي به موفيت غير ممكن است. اراده قوي همان قدرتمند شدن است و شكست ها شما را قدرتمند تر مي كنند.

دليل چهارم

شكست ها به شما درس هاي بزرگ زندگي را مي آموزند

افسوس كه در بيشتر مواقع راه ديگري براي درس گرفتن وجود ندارد. بدون تلاش كردن چگونه متوجه شويم چكاري بايد انجام دهيم؟ توجه داشته باشيد كه نباید خطا را با شكست اشتباه بگيريد. اين ها درس هايي هستند. اينها تابلو هايي هستند كه در مسير شما نصب شده اند موفق ها به راه طي شده نگاه مي كنند و با توان بيشتر به مسير خود ادامه مي دهند و بدبين ها و افراد ناموفق مسير را دست نيافتني مي يابند و از ادامه مسير دلسرد مي شوند.

دليل پنجم

شكست بهتر از افسوس خوردن است

دنيا پر است از انسان هايي كه تسليم شده اند. و همه آنها به همين دليل يك درد مشترك دارند. ممكن است مشكلات زيادي داشته باشند و تحمل آن ساده نباشد. يا ممكن است زمان زيادي از عمر خود را صرف كرده باشند. حتي برخي يك جمله نااميد كنند شنيده اند، آنرا به دل گرفته اند و دست از كار و تلاش كشيده اند.

اگر با آنها صحبت كني يك ميليون دليل براي شما مي آورند كه انصراف خود را توجيه كنند. اما معمولا فقط يك دليل براي ادامه حركت وجود دارد. و آن مهمترين دليل است. اگر به كار و تلاش ادامه دهيد زندگي شادتر و پرمعناتري خواهيد داشت. حتي وقتي كه به مشكل برخورد مي كنيد به جاي حس درد و قرباني بودن، با كار و تلاش احساس غرور و قدرت خواهيد داشت.

دليل ششم

شكست ها به شما يادآوري مي كنند عاشق چه هستيد

در روياي خود مي خواهيد به چه چيزهايي دست يابيد؟ من اين درس سخت را از نوشتن آموختم. اجازه دهيد بيشتر توضيح دهم. براي هر قطره از انگيزه يك اقيانوس بي انگيزگي وجود دارد. و برخي مردم تصميم مي گيرند كار يا ايده خود را بي ارزش انگارند. آنها آنقدر فكر و ايده خود را بي ارزش مي پندارند كه فكر مي كنند حتي ارزش تلاش كردن را هم ندارد. و من هم چنين كسي بودم.

اما هميشه اين فكر مرا آزار مي داد كه چه كسي مي تواند بگويد كه آيا ايده من ارزش كار كردن دارد يا خير! اين تبديل به فكري آزار دهنده شده بود كه چه كسي چنين لياقتي دارد؟ تا اينكه فكر كردم خودم تنها كسي هستم كه تصميم مي گيرم آيا اين كار ارزش نوشتن دارد يا خير. و شروع به كار كردم، نوشتم و نوشتم. متوجه شدم كه وقت زيادي در اختيار دارم كه مي خواهم از آن بهترين استفاده را ببرم و اثري خلق كنم كه ارزشش را داشته باشد. متوجه شدم بیش از اینکه ایده ام ارزش داشته باشد کیفیت کارم ارزشمند است. خدايان نويسندگي بايد درباره كارهاي من نظر مي دادند اما من نگران آنها نبودم. اگر لازم مي شد دوباره مي نوشتم همانطور كه قبلا هم اين چنين كرده بودم. از آن زمان تا كنون شاد و موفق هستم و بيش از گذشته تلاش مي كنم.

آيا شما هم رويايي داريد؟ آيا براي رسيدن به روياي خود هر كاري كه لازم باشد را انجام مي دهيد؟ در اين صورت بايد بگويم هديه بزرگي در انتظار شماست. هر آنچه را كه لازم باشد خواهيد آموخت. و اين آموخته ها را در كمتر كتابي خواهيد يافت. كمتر كسي مي تواند چنين تجربياتي را به شما بياموزد.

در پايان بايد بگويم كه شكست متضاد موفقيت نيست. شكست پلي است به سمت موفقيت. شكست در حقيقت بخشي از يك فرايند است. براي رسيدن به نتيجه نهايي بايد يك سري مراحل را طي كنيد، مهم نيست چقدر سخت است باشد مهم اين است كه در حال نزديك تر شدن به هدف ارزشمند خود هستيد.

دفعه بعد كه از اسب روزگار زمين خورديد اين كار را انجام دهيد. بلند شويد خود را تكان دهيد. ببينيد استخوان هاي شما خورد شده است يا خير.

آنگاه از اين زمين خوردن ممنون باشيد چون به شما آموخته است قوي تر و منعطف تر باشيد. از شكست ممنون باشيد چون راهنماي شما براي رسيدن به هدف بوده است. از شكست خود خوشحال باشيد چون به شما كمك كرده است با اراده اي پولادين به سمت هدف ادامه دهيد.

آيا آماده هستيد؟

بسيار خوب آماده شويد و شروع به ساختن روياي خود كنيد.

نوشته: لري استون (نويسنده داستان هاي اسطوره اي و گزارشگر)

ترجمه: علي يزدي مقدم

مطالب مرتبط:

•  شكست محرك اوليه براي موفقيت
• بعد از شكست بلند شويم
• كنترل خود را به ترس ندهيد
• آن چيزي كه مي خواهيد باشيد
• قدرت جادویی مثلث دمک