• ارسال کننده: زهرا صانعی
  • تاریخ انتشار: 2017 / 02 / 04

دانستنیهایی برای تقویت مهارت داستان گویی

از زمان کودکی، طرفدار برنامه های تلویزیونی بودم. به خاطر دارم که از مدرسه به خانه می رسیدم و شروع به دیدن برنامه هایی می کردم که در طول روز ضبط شده بودند. فیلمها را تماشا می کردم و با خود می گفتم مهم نیست فیلمنامه چقدر مسخره باشد، مهم نویسنده است که می دانسته چه می کند.

نویسنده معقول بودن به معنی قصه گوی معقول است. اما چرا معقول بمانیم؟ تقویت مهارت های داستان گویی، مهارت نویسندگی شما را بهبود داده و کارتان را جذابتر می کند. تمرین است که استاد می سازد. بنابراین در ادامه ده تمرینی را برایتان آورده ایم که می تواند مهارت داستان گویی شما را پربارتر کند.

مهارت های داستان گویی

 واقع گرا باشید.

شاید شما هم مثل بسیاری از افراد، 2000 ایمیل ناخوانده در قسمت اسپم خود دارید.

تیترها همیشه فرد را جذب می کنند: “سوزی همین الان 50 هزار دلار در 10 دقیقه بدست آورد، چرا شما نتوانید؟!”. واضح است که سوزی مقدار زیادی زباله دارد! هرچند، حداقل یک نفر داستانش را باور داشته و متقاعد شده است که دست به کاری غیر سودمند بزند. همه می دانند که دروغ گفتن به مخاطب از اعتبار شما بعنوان یک نویسنده کم می کند. بعنوان یک نکته کلیدی می توان گفت کتابتان را با صدای بلند بخوانید. اگر در باور نوشته هایتان مشکل داشتید، پس دوباره تلاش کنید.

زمانیکه برای یک کسب و کار یا مخاطبانی که اغلب مشتریان شما هستند، داستانی را کپی می کنید، اجازه ندهید عناصر  داستان غالب شوند.

سازگاری، کلید اصلی است.

به چهار فصل سال فکر کنید. در هر فصل باید با پوشیدن لباس گرم یا تنظیم هوای خانه، خود را با آب و هوا وفق دهید. هر قسمت از داستان را یک فصل جدید در نظر بگیرید. شما هیچگاه یک صفحه را شبیه به صفحه قبل نمی نویسید. داستان هر صفحه نه تنها باید متقاعد کننده باشد بلکه باید نکته اصلی داستان را نیز دنبال کند.

تمرینها را کامل انجام دهید.

تمرین، تمرین، تمرین. این امر ما را بی نقص و کامل نمی کند اما توانایی ما را بهبود می بخشد. نه تنها مهارت نوشتن، بلکه منظور خواندن، صحبت کردن، دیالوگ نوشتن، یادگیری کلمات جدید، جستجو در لغتنامه، و توسعه مهارتهای جدید است. تمرین مهارت نوشتاری بدین معنی است که شما مدام کار می کنید تا نقاط ضعف و نقاط قوت خود را بهبود دهید.

کلوچه اصل باشید.

من عاشق کلوچه هستم. بخاطر دارم روزی شدیدا هوس کلوچه کرده بودم اما پول زیادی نداشتم، بنابراین به مغازه رفتم و ارزانترین کلوچه را خریدم. فکر می کردم خوشمزه باشد اما برعکس، تمام شب را از فکر پولی که برای کلوچه ای با طعم شکلات تخته ای هدر رفته بود، عصبانی بودم. حتی بوی عجیبی می داد.

کلوچه بی کیفیت و تقلبی نباشید! سبک و سیاق داستان گویی شما باید متفاوت بوده و کپی نشود. بعنوان یک نویسنده، گاهی ارائه ایده های جدید بسیار مشکل است. هرچند، اینجاست که شما از دیگران مجزا می شوید. شاید همه سبک شما را دوست نداشته باشند، عیبی ندارد. ما نمی توانیم همیشه سبکمان را به دیگران بقبولانیم. وقتی به مخاطب خود نشان دهیم اگر بخاطر ارضای نیاز آنها منعطف باشیم، قطعا آنها نیز ما را دنبال خواهند کرد.

از حواس پنجگانه خود استفاده کنید.

دستهای سوزانش، که با شربت توت فرنگی مزین شده بود، او را به یاد اولین تابستانی انداخت که یکدیگر را ملاقات کرده بودند.

هدف این جمله صرفا خوب به نظر رسیدن نبود، بلکه دستکاری کلمات بود تا حس انسانی را بیدار کند.

با کلمات بازی کنید تا مخاطب با هر پنج حسش جلب شود. با اینکار او را درگیر کرده و باعث می شوید کلامتان را مجسم کند.

مهارت های داستان گویی

یک تصویر ارزش هزار کلمه را دارد.

شاید به نظر کلیشه ای باشد، اما واقعیت دارد. از وبسایت دیگران، عکسهایشان در رسانه های اجتماعی، یا حتی حضورشان استفاده کنید و داستان بنویسید. با خواننده در میان بگذارید که مردم را از درون لنزی می بینید که با کلمات درست شده است. به ساختار کلمات دقت کنید. چشم اندازهای بصری به شما کمک می کنند به آنچه دیده اید مفهوم داده و مهارتهای داستان گویی خود را تقویت کنید.

به مردم خیره شوید.

من در یک شهر بزرگ زندگی می کنم، پس ترافیک آزادراهها را در ساعت اوج تصور کنید. اغلب به آدمهایی که اطرافم ایستاده اند خیره می شوم. از آنها تقلید می کنم و دیالوگی در مورد کاری که در ماشین انجام می دهند، می سازم. سپس شروع می کنم داستان زندگی ساش را برای خودم می گویم، نامش را حدس می زنم، به او شخصیت می دهم و فرد جدیدی می سازم.

شاید به نظر دیوانگی برسد، اما رفتار انسان ها بهترین دوست شماست. به کسب و کاری فکر کنید که می خواهید برایش بنویسید و نقشی که در زندگی مشتری دارد. اگر بجای مشتری بودید، به دنبال چه می گشتید و چرا؟ و اگر بجای کسب و کار بودید، چرا محصولتان بهترین بود و چه چیزی شما را از دیگران مجزا کرده است؟

توصیفات مشتری را بخوانید. تعاملات افراد را با کسب و کار یا محصول تماشا کنید، اینکار صرفا نباید فیزیکی باشد. می توانید از طریق رسانه های اجتماعی و بررسی های آنان این کار را انجام دهید. تماشای انسانها باعث می شود کپی کردنشان باورکردنی و جالب باشد.

مطالعه کنید.

مطالعه نیز هچون نوشتن، مهم است، چراکه به شما امکان می دهد سبک مختلف نویسندگان دیگر را در انتقال پیامشان ببینید. من به شخصه دوست دارم خلاصه روی کاتالوگها مطالعه کنم. آنها اغلب اشتباه نوشته شده اند یا اطلاعات زیادی از محصول ارائه نمی دهند، درنتیجه من خودم دست به کار می شوم.

خواندن کار نویسندگان دیگر به شما کمک می کند با استفاده از شناخت کارهای کلیشه، داستان گویی خود را تقویت کنید. مجله بخوانید، روزنامه ها و نشریات قدیمی، بیلبوردها، بروشورها، وبسایتها، وبلاگها، مقالات و هر مطلبی را که می توانید در آن دستی ببرید، مطالعه کنید. بعنوان یک خواننده، تبدیل به مخاطب هدف شوید و تشخیص دهید چه چیزهایی در متن بجا، و چه چیزهایی نابجاست و در نهایت برای مشتریان خود سودمند باشید.

 استراق سمع کنید.

عبارتی هست که من همیشه از آن استفاده می کنم. هرگاه کسی احوالم را می پرسد می گویم”مثل یک مرغ با آن می جنگم؛ قدقد می کنم و نوک می زنم”. مردم شروع به خندیدن می کنند و این یخ بین ما را می شکند و شروع صحبت را آسان می کند. کاش می توانستم بگویم این جمله ساخته خودم است اما نمی توانم؛ آن را از مردی شنیدم که در پارکینگ به دوستش می گفت.

شاید استراق سمع بی ادبانه باشد، اما وقتی بحث داستان گویی است، دیالوگهای خوبی می سازد.

به طرز بیان، عبارات، لحن و زبان دیگران گوش دهید و از آنها در نوشته خود استفاده کنید. چه رسمی باشد چه غیر رسمی، نویسندگان از این مکالمه ها استفاده می کنند تا مستقیما با مخاطب خود سخن بگویند. توجه به مکالمات واقعی در تقویت ترکیب دیدگاههای مختلف کمک می کند.

 بنویسید.

واضح است، نوشتن مثل نفس کشیدن می ماند. اگر بازدم نداشته باشید، موانع نوشتن شما را خفه می کند. من همیشه درحال نوشتن هستم، چه گفته های دیگران، یا بازنویسی یک ایمیل و یا تمرین یک مصاحبه مطبوعاتی.

بعنوان یک نویسنده باید یاد بگیرید همه کاره باشید. چه آگهی یک سوپر مارکت را بخواهید بنویسید یا مطلبی راجع به مشاورین املاک در یک وبلاگ، از محدوده راحتی خود بیرون بیایید و تمرین کنید تا زمانی که تمام مهارتهایتان تقویت شود. اگر به اندازه کافی ننویسید و ندانید قرار است تا کجا پیشرفت کنید چطور می توانید مهارتهایتان را بهبود بخشید؟

داستان نویسی بطور خلاصه

وقتی صحبت از نویسندگی ست، داستان گویی امری غیرعادی تلقی می شود. داستان نویسی دیگر به رمان و نمایش خلاصه نمی شود. داستانها می توانند در بروشور، تبلیغات، نشریات، پشت جعبه غلات صبحانه، صفحات اول وبسایت و غیره نوشته شوند.

ما بعنوان نویسنده نسبت به مخاطبان خود مسئولیت داریم تا بنویسیم. بدون توجه به اینکه چه می نویسید یا چرا می نویسید، از کارتان لذت ببرید. داستانتان را مختص خود کنید. خسته کننده نباشید و از چارچوب خارج نشوید. تقویت مهارت داستان نویسی بدین معنی است که روی خود و تواناییهایتان بعنوان یک نویسنده سرمایه گذاری می کنید. تقویت مهارتهای نویسندگی و ترکیب آنها با نسخه خودتان نیاز مخاطب را بهتر برطرف خواهد کرد.

ترجمه: پروا روزبه جوان

این محتوا اختصاصاً برای یاد بگیر دات کام تهیه شده است استفاده از آن با ذکر منبع همراه با لینک آن و نام نویسنده یا مترجم مجاز است
برچسب ها:



نظر شما چیست؟

پرسش های خود را در بخش پرسش و پاسخ مطرح کنید

لطفا جای خالی را پر کنید







صفحه ما را در فیس بوک دنبال کنید صفحه ما را در توییتر دنبال کنید صفحه ما را در  اینستاگرام دنبال کنید صفحه ما را در لینکداین دنبال کنید