• ارسال کننده: سمیه مظفری
  • تاریخ انتشار: 2019 / 05 / 07

داستان کودکانه خرگوش ها

در این مقاله قصه خرگوش هایی را برای کودکان می گوییم که شاید همه کوچولوها دوست داشته باشند این قصه را از زبان شما پدر مادر عزیز بشنوند.

داستان کودکانه خرگوش ها

خرگوش قصه ما گرسنه بود و در این ور و آن ور پرسه می زد تا غذایی پیدا کند. ناگهان چشمش به یک‌ باغچه سبزی افتاد. صاحب آن باغچه مرد ثروتمند خسیسی بود که هرگز از سبزیجات باغ خود نخورده بود. خرگوش گرسنه یک کلم، دو کاهو و سه هویج خورد. سپس به خانه برگشت.

 داستان خرگوش گرسنه

شب بعد خرگوش قصه ما، خرگوش گرسنه دیگری را با خود به باغچه مرد ثروتمند آورد. حالا دیگه دو خرگوش گرسنه به باغچه مرد آمده بودند. هر کدام یک کلم، دو کاهو و سه هویج خوردند. سپس به خانه رفتند.

داستان جذاب کودکانه

شب بعد، دو خرگوش گرسنه، خرگوش دیگری را با خود آوردند بنابراین سه خرگوش گرسنه به باغچه مرد ثروتمند وارد شدند. هر یک از آن‌ ها یک کلم، دو کاهو و سه هویج را خوردند. سپس به خانه رفتند.

خرگوش های گرسنه در این داستان

بعد از ظهر روز بعد، سه خرگوش گرسنه، خرگوش گرسنه دیگری را با خود آوردند بنابراین چهار خرگوش گرسنه هر کدام، یک کلم دو کاهو و سه هویج را خوردند. سپس به سمت خانه رفتند.

کتاب داستان خرگوش ها

بعد از ظهر روز بعد، چهار خرگوش گرسنه، خرگوش گرسنه دیگری آوردند و تعداد آن ها به پنج خرگوش گرسنه رسید. هر کدام یک کلم، دو کاهو و سه هویج را خوردند. سپس به سمت خانه رفتند.

قصه های کودکانه

بعد از ظهر روز بعد، پنج خرگوش‌ گرسنه، خرگوش گرسنه دیگری را با خود به باغچه مرد ثروتمند آوردند و هر کدام، یک کلم و دو کاهو و سه هویج خوردند و به خانه رفتند.

قصه خرگوش های گرسنه

بعد از ظهر روز بعد مرد ثروتمند و خسیس قصه ما که هرگز از سبزی های باغ خود نخورده بود، به باغچه آمد. از تعجب سر جایش خشکش زد با خود فکر می‌کرد که چه بلایی سر باغ او آمده‌ است. هرگز حدس نمی‌زد که شش خرگوش گرسنه پشت نرده قایم شده اند و آن ها بودند که در این چند روز کلم، کاهو و هویج های باغ او را خورده اند. اما ما بهتر می دانیم چه بر سر باغچه سبزی او آمده، مگه نه؟!!

خسیسی مرد ثروتمند در داستان

این قصه به ما می گوید که خسیس بودن صفت اخلاقی بدی است. هیچ کس آدم خسیس را دوست ندارد. اگر از نعمت هایی که خدا در اختیار هر کدام از ما قرار داده استفاده نکنیم و خدا را شکر نکنیم این نعمت ها به گونه ای تباه شده و از بین می روند. بنابراین اگر ما از آن نعمت ها به درستی استفاده نکنیم، دیگری این کار را انجام می دهد. مرد ثروتمند قصه ما نیز چون از سبزی های باغ خود تاکنون نخورده بود خرگوش های گرسنه سبزی هایش را خوردند و هیچ برایش نگذاشتند.

ترجمه: بتول محسنی

این محتوا اختصاصاً برای یاد بگیر دات کام تهیه شده است استفاده از آن با ذکر منبع همراه با لینک آن و نام نویسنده یا مترجم مجاز است
برچسب ها:



  1. نویسنده کتاب داستان خرگوش ها و مترجم کتاب رو میشه بفرستین

نظر شما چیست؟

پرسش های خود را در بخش پرسش و پاسخ مطرح کنید

لطفا جای خالی را پر کنید







صفحه ما را در فیس بوک دنبال کنید صفحه ما را در توییتر دنبال کنید صفحه ما را در  اینستاگرام دنبال کنید صفحه ما را در لینکداین دنبال کنید