وب سایت آموزشی یاد بگیریادبگیر
  • پرسش و پاسخ
  • تماس با ما
  • آشپزی
  • آموزش اینترنت
  • آموزش زبان انگلیسی
  • آموزش عکاسی
  • بازی فکری و سرگرمی
  • خواندنی ها و سرگرمی
  • دانش و فناوری
  • سلامتی و بهداشت
  • فیلم
  • کسب و کار
  • مذهبی
  • مقالات صوتی
  • موفقیت و خود سازی
  جستجو در یاد بگیر
عناوین تصادفی در خواندنی ها و سرگرمی
پند و حکایتی از بهلول عاقل

پند و حکایتی از بهلول عاقل

راهنمای کامل ست کردن پیراهن با کت شلوار

راهنمای کامل ست کردن پیراهن با کت شلوار

پرورش و نگهداری از خوکچه هندی

پرورش و نگهداری از خوکچه هندی

برترین جاذبه های گردشگری پکن چین

برترین جاذبه های گردشگری پکن چین

جوهر نامرئی، تازه ترین ترفند تقلب در امتحانات

جوهر نامرئی، تازه ترین ترفند تقلب در امتحانات

گزیده شعرهایی از کتاب “دوزخ، اما سرد”

گزیده شعرهایی از کتاب “دوزخ، اما سرد”

بهترین کفش ها برای ست کردن با شلوار جین – قسمت اول

بهترین کفش ها برای ست کردن با شلوار جین – قسمت اول

چرا کسب و کارت جایی که باید نیست؟

فروغ فرخزاد و گزیده ای از تولدی دیگر

فروغ فرخزاد متولد 15 دیماه سال 1313 است که ساکن تهران و معروف به فروغ فرخزاد و فروغ می باشد. این شاعر نامدار معاصر ایران پنج دفتر شعر به نام های شعرهای اسیر، دیوار، عصیان، تولدی دیگر، ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد منتشر کرد که از نمونه‌های قابل توجه شعر معاصر فارسی هستند که در میان ما به یادگار مانده است.

فروغ با پشت سرگذاشتن سنت کهن شعری و دستمایه ای از تجربه های بزرگان شعر نو آن روز: نیما، اخوان و شاملو سرودن را آغاز کرد. فرخزاد مجموعه شعر اسیر را در 17 سالگی خود سرود و در 1331 منتشرکرد. ویرایشهای دیگر این مجموعه تا سه سال پس از نخستین چاپ آن تکمیل شد و حدودا به 34 شعر رسید.

فروغ فرخزاد

 فروغ هنگام سرودن این شعرها، هرچند ازدواج کرده بود، اما در سال های نخست جوانی بود و شعرهای دخترانه می سرود و احساسات لطیف و نازک دخترانه حال و هوای شعر او را می ساخت. فروغ در سالهای ۱۳۳۰ در ۱۶ سالگی با پرویز شاپور طنزپرداز ایرانی که پسرخاله مادر وی بود، ازدواج کرد.

این ازدواج در سال ۱۳۳۴به جدایی انجامید. حاصل این ازدواج، یک پسر به نام کامیار بود.

فروغ پیش از ازدواج با شاپور، با وی نامه‌نگاری‌های عاشقانه‌ای داشت. این نامه‌ها به همراه نامه‌های فروغ در زمان ازدواج این دو و همچنین نامه‌های وی به شاپور پس از جدایی از وی بعدها توسط کامیار شاپور و عمران صلاحی در کتابی به نام «اولین تپش‌های عاشقانهٔ قلبم» منتشر گردید.

سپس آشنایی با ابراهیم گلستان، نویسنده و فیلم‌ساز سرشناس ایرانی، و همکاری با او، موجب تحول فکری و ادبی در فروغ شد.

فروغ فرخزاد، در بعد از ظهر دوشنبه ۲۴ بهمن، ۱۳۴۵ هنگام رانندگی خودروی جیپ ابراهیم گلستان، در جاده دَرُّوس – قلهک، برای تصادف نکردن با اتومبیل مهد کودک، از جاده منحرف شد و جان باخت.

آثاز فروغ به زبان های عربی، آذری، انگلیسی، فرانسوی، آلمانی، ایتالیایی، کردی، ترکی، اردو و ازبک ترجمه شده است.

در این مقاله تولدی دیگر از دیوان فروغ فرخزاد را انتخاب کرده ایم.

تولدی دیگر

همه ی هستی من آیه ی تاریکی است

که ترا در خود تکرارکنان

به سحرگاه شکفتن ها و رستن های ابدی خواهد برد

من در این آیه ترا آه کشیدم، آه

من در این آیه ترا

به درخت و آب و آتش پیوند زدم

 

زندگی شاید

یک خیابان درازست که هر روز زنی با زنبیل از آن می گذرد

زندگی شاید

ریسمانیست که مردی با آن خود را از شاخه می آویزد

زندگی شاید طفلیست که از مدرسه بر می گردد

 

یا عبور گیج رهگذری باشد

که کلاه از سر بر می دارد

و به یک رهگذر دیگر با لبخندی بی معنی می گوید: “صبح بخیر”

 

زندگی شاید آن لحظه ی مسدودیست

که نگاه من، در نی نی چشمان تو خود را ویران می سازد

و در این حسی است

که من آن را با ادراک ماه و با دریافت ظلمت خواهم آمیخت

 

در اتاقی که به اندازه ی یک تنهائیست

دل من

که به اندازه ی یک عشقست

به بهانه های ساده ی خوشبختی خود می نگرد

به زوال زیبای گل ها در گلدان

به نهالی که تو در باغچه ی خانه مان کاشته ای

و به آواز قناری ها

که به اندازه یک پنجره می خوانند

 

آه…

سهم من اینست

سهم من اینست

سهم من آسمانیست که آویختن پرده ای آنرا از من می گیرد

سهم من پائین رفتن از یک پله ی متروکست

و به من چیزی در پوسیدگی و غربت و اصل گشتن

 

سهم من گردش حزن آلودی در باغ خاطره هاست

و در اندوه صدائی جان دادن که به من می گوید:

” دستهایت را

دوست می دارم”

دستهایم را در باغچه می کارم

سبز خواهم شد، می دانم، می دانم، می دانم

و پرستوها در گودی انگشتان جوهریم

تخم خواهند گذاشت

 

گوشواری به دو گوشم می آویزم

از دو گیلاس سرخ همزاد

و به ناخن هایم برگ گل کوکب می چسبانم

کوچه ای هست که در آنجا

پسرانی که به من عاشق بودند، هنوز

با همان موهای درهم و گردن های باریک و پاهای لاغر

به تبسم های معصوم دخترکی می اندیشند که یکشب او را

باد با خود برد

 

کوچه ای هست که قلب من آنرا

از محله های کودکیم دزدیده ست

 

سفر حجمی در خط زمان

و به حجمی خط خشک زمان را آبستن کردن

حجمی از تصویری آگاه

که ز مهمانی یک آینه بر می گردد

 

و بدینسانست

که کسی می میرد

و کسی می ماند

 

هیچ صیادی در جوی حقیری که به گودالی می ریزد

مرواریدی صید نخواهد کرد

 

من پری کوچک غمگینی را

می شناسم که در اقیانوسی مسکن دارد

و دلش را در یک نی لبک چوبین

می نوازد آرام، آرام

پری کوچک غمگینی

که شب از یک بوسه می میرد

و سرگاه از یک بوسه به دنیا خواهد آمد

گزیده ای از دیوان فروغ فرخزاد، انتشارات اهورا

 

تهیه و تنظیم: زهرا صانعی

این محتوا اختصاصاً برای یاد بگیر دات کام تهیه شده است. استفاده از آن با ذکر منبع همراه با لینک آن و نام نویسنده یا مترجم مجاز است.
برچسب ها: شاعر

  • وزن تنهایی
    با ستاره ها ... شعر نو
  • شعر نو خانه کاهگلی
    حیاط خاطره ها ... شعر نو
  • آموزش موتور سواری آفرود - پرش از جوی ها و چاله ها
  • معرفی مهدی اخوان ثالث و برخی از اشعار وی
    معرفی مهدی اخوان ثالث و برخی از اشعار وی
  • شعر "در آبهای سبز تابستان" از فروغ فرخزاد
    شعر "در آبهای سبز تابستان" از فروغ فرخزاد
  • فروغ فرخزاد و گزیده ای از شعرهای "عاشقانه" و "دختر و بهار"
    فروغ فرخزاد و گزیده ای از شعرهای "عاشقانه" و "دختر و بهار"

نظر شما چیست؟

ضد هرزنامه *-- بارگیری کد امنیتی --



صفحه ما را در فیس بوک دنبال کنیدصفحه ما را در توییتر دنبال کنیدصفحه ما را در اینستاگرام دنبال کنیدصفحه ما را در لینکداین دنبال کنید

تماس با ما | پست الکترونیکی یا email ما :

تمامی حقوق برای یاد بگیر دات کام محفوظ است.