چگونه با یک کسب و کار کوچک در خانه پول ساز شویم
این مقاله خلاصه ای از آموخته های بنده در سمینار آقای جاستیس چیس بود ایشان را معلم کسب و کار خانگی می نامند دلیل این نام گذاری این است که ایشان توانسته اند به شاگردان خود کمک کنند تا در کمترین زمان ممکن، کسب و کار خود راه اندازی کنند بدون اینکه به کمک کس دیگری نیاز داشته باشند و کسب در آمد داشته باشند و این کار را با تغییر ساختار آن انجام می دهند. و همچنین وسعت فعالیت آن را مشخص کنند که برای هدف نهایی مناسب باشد.
در این مقاله درباره سه (s) صحبت خواهد شد.
خیلی از مردم تحت تاثیر رسانه ها و مشاورینی قرار می گیرند که مدارک تحصیلی متعددی را هم به رخ می کشند و می خواهند کسب و کاری راه اندازی کنند و ثروتمند شوند. اما حقیقت این است که این مشاوران خیلی به ندرت موفق می شوند مخاطبان خود را موفق ثروتمند کنند. در واقع 80 درصد از کسب و کارها در سال اول شکست می خورند و بعد از 3 تا 5 سال تقریبا 90 درصد آنها شکست می خورند و از گردونه بازار حذف می شوند. این ده درصد اخر که شکست نخورده اند کسانی هستند که تحقیات کاملی انجام داده اند، برنامه کسب و کار جامعی داشته اند. آنها می دانسته اند با این کسب و کار قرار است چه کاری انجام دهند. ولی آنها معمولا یک اشتباه بزرگ داشته اند، آنها عادت به قرض کردن پول و وام گرفتن داشته اند آنها از در آمد و پس انداز خود نیز هزینه نکرده اند و بعد از یک دوره زمانی 3 تا 5 ساله این هزینه ها منجر به شکست کمپانی می شود.
اما در این مقاله هدف این است که به شما کمک کنم یک کسب و کار را به چیزی تبدیل کنید که به آن self sufficient یا خود بسنده می گویند یعنی بتوانید با آن کسب و کار، پول سازی کنید و همین طور بتوانید کسب و کار خود را به گونه ای ساختار بندی کنید که scalable یا قابل توسعه باشد اما این سه (s) چه هستند که می خواهیم در مورد آنها صحبت کنیم.
ساختار Structure
خود بسندگی self sufficiency
قابل توسعه بودن scalability
قبل از هر چیز می خواهم داستان کوتاهی را تعریف کنم:
روزی یک مرد شهری تصمیم گرفت مزرعه دار شود پس به روستایی رفت مزرعه ای خرید و هر چه داشت برای خرید لوازم مورد نیاز خرج کرد. آنگاه تصمیم گرفت حیواناتی بخرد. با خود فکر کرد گاو انتخاب خوبی است پس به مزرعه همسایه رفت و در زد. مزرعه دار پیر در را باز کرد و او گفت که همسایه جدید است و می خواهد از او گاو بخرد. پیرمرد گفت بسیار هم خوب است ما اینجا کلی گاو داریم از 2000 دلار تا 4000 دلار. مرد جوان که فکر نمی کرد گاو آنقدر گران باشد گفت اما من فقط 100 دلار دارم. پیرمرد خندید و پاسخ داد با 100 دلار فقط یک گاو پیر در حال مرگ می توانم به تو بفروشم. مرد جوان خوشحال شد. 100 دلار داد و قرار شد آخر هفته گاو را به او تحویل دهد. آخر هفته پیرمرد مزرعه دار به مزرعه مرد جوان رفت و به او گفت که گاو شما را آورده ام. مرد جوان خیلی خوشحال شد اما مزرعه دار پیر ادامه داد فقط یک مشکلی هست گاو شما مرده است! مرد جوان گفت خوب پول من را پس بده اما پیرمرد گفت من گاو را به تو زنده فروخته ام و اکنون هم گاو توست، یک هفته هم رایگان آن را نگهداری کرده ام اما طاقت این راه را نیاورد و مُرد! اما من آنقدر بد جنس نیستم آن را می برم و دفن می کنم!
مرد جوان گفت نیازی نیست گاو مرا بذار و برو. پیرمرد هم چنین کرد. یک ماه بعد، مرد جوان سراغ مزرعه دار پیر رفت و از او خواست 2 تا گاو 2000 دلاری بفروشد. پیرمرد که تعجب کرده بود گفت مگر گنج پیدا کرده ای. مرد جوان گفت: نه، فقط گاو مرده را فروختم! به چهار هزار دلار! یک آگهی قرعه کشی سفارش دادم و گاو را به قیمت 10 دلار به برنده فروختم!
پیرمرد گفت: آن وقت کسی ناراحت نشد گاو مرده فروختی؟ مرد جوان گفت: چرا، فقط کسی که در قرعه کشی برنده شد ناراحت بود که پولش را پس دادم!
خوب هدف از این داستان این بود که بدانید:
اگر کار را به روش متفاوتی انجام دهید می توانید کسب و کار خود را سر پا نگه دارید.
آماده باشید تا کسب و کار خود را شروع کنید!
تقریبا 80 – 90 درصد افراد دوست دارند کسب و کار خود را داشته باشند و مشکل اینجاست که بیشتر آنها این کار را انجام نمی دهند. آنها نگران هستند که کسب و کار آنها شکست بخورد و آمار هم چنین می گوید پس راه حل چیست؟ مشکل کجاست؟ آنها به اندازه کافی هوشمند، دانا یا توانا نیستند؟ یا به اندازه کافی پول ندارند؟ ایده خوب ندارند؟ اما حقیقت این است که آنها به اندازه کافی به خود اعتماد ندارند.
در واقع آنها فراموش کرده اند که کسب و کارشان بستگی به خودشان دارد! اگر شما خوب عمل کنید کسب و کار شما خوب عمل می کند. انرژی و فعالیت هایی که برای کسب و کار خود صرف می کنید در خروجی کسب و کارتان دیده خواهد شد.
پس باید خود پیشرفت کنید بیاموزید تجربه کنید تا کسب و کار شما پیشرفت کند.
می توانید دوره های آموزشی کارآفرینی را بگذرانید. خیلی مفید است که حسابداری پایه را بیاموزید، با قوانین پایه حقوقی در زمینه کسب و کار آشنا شوید، در زمینه بازاریابی و برندینگ بیاموزید و البته یک نفر نمی تواند همه اینها را به خوبی بیاموزد و باید آنها را به حرفه ای ها سپرد. نمی توانید در همه زمینه ها متخصص شوید مجبورید از یک وکیل، حسابدار و متخصص کسب و کار کمک بگیرید و آنچه در ابتدا می خواهم از آن صحبت کنم ساختار کسب و کار است.
ساختار کسب و کار
اگر بتوانید ساختار درستی برای کسب و کار خود بسازید، آنگاه آن کسب و کار، استقلال مالی خواهد داشت و خود بسنده خواهد بود و شروع به پول سازی خواهد کرد. نیازی نیست 3 یا 4 سال صبر کنید تا پول در بیاورید می توانید از هم اکنون پولسازی کنید.
فکر نمی کنم کسی بخواهد 18 ساعت در روز کار کند، همه کارها را خودش انجام دهد، به مشتری رسیدگی کند، کارهای اداری را انجام دهد، حسابداری را خودش انجام دهد و با تمام توان تلاش کند و در نهایت هم پول کمی بدست آورد! با این روش باید مرتب از پس انداز خود خرج کنید ادامه دهید تا یک روز کسب و کار شما به موفقیت برسد!
اما مردم به این دلیل که می خواهند بیشتر کار کنند و کمتر بدست آورند، کار نمی کنند. آنها به این دلیل کار می کنند که می خواهند وقت آزاد بیشتری داشته باشند و پول بیشتری بدست آورند. آنها می خواهند وقت بیشتری با خانواده خود داشته باشند. آنها می خواهند راحت تر خرید کنند نه اینکه وارد کسب و کاری شوند که پس انداز آنها را می بلعد.
پس باید کسب و کار شما ساختار درستی داشته باشد برای این منظور باید مشخص کنید بهترین ساختار برای کسب و کار شما چیست؟ بدون اینکه هزینه زیادی بکنید آقای چیس معتقد است بیشتر کسب و کارها با چند صد دلار به راحتی راه اندازی می شوند و برخی از آنها با 2 الی 3 هزار دلار.
ساختار شما باید به گونه ای باشد که خود بسنده باشد. بدین معنی که کسب و کار شما باید قادر باشد بعد از 2 الی 3 ماه هزینه های خود و شما را بپردازد! بنابراین نباید پول بیشتری روی آن هزینه کنید.
و کسب و کار شما باید قابل توسعه باشد بدون اینکه نیاز باشد مقدار زیادی روی آن هزینه کنید. برخی خیلی خوب شروع می کنند و می خواهند کسب و کار خود را توسعه دهند پس به فکر باز کردن شعبه جدید می افتند و فکر می کنند به این ترتیب درآمدشان دو برابر خواهد شد و در بیشتر اوقات نمی توانند چنین درآمدی کسب کنند.
دلیل آن این است که کسب و کار به صاحب آن وابسته است و موفقیتش را از او به عاریه گرفته است و یک نفر نمی تواند در آنِ واحد در دو جا حضور داشته باشد.
معنی این حرف چیست؟
یعنی در بیشتر مواقع و برای بیشتر کسب و کارها قابلیت توسعه وجود ندارد! و کاری که باید انجام دهید این است که پروسه توسعه کسب و کار خود را ساده سازی کنید تا این کار به سرعت انجام شود.
برای توضیح بیشتر قبل از هر چیزی دو باور غلط عمومی را مورد بررسی قرار می دهیم.
دو باور غلط عمومی
اول: ایده خوب پول سازی می کند!
همه فکر می کنند اگر یک ایده خوب داشته باشند می توانند به کمک آن کسب و کار خود را راه اندازی کنند و درآمد خوبی داشته باشند اما این ایده خوب نیست که پول ساز است، این خوب انجام دادن کار بهتر از بقیه است که پول سازی می کند. اگر کاری را بهتر از بقیه انجام می دهید پس این شانس را دارید که یک کسب و کار پول ساز داشته باشید.
دوم: کسب و کار موفق نیاز به پول زیادی دارد!
بسیاری از مشاوران امروزی برای شما خرج تراشی هایی می کنند و تلاش دارند به شما القا کنند که اگر می خواهید در کار خود موفق باشید باید پول زیادی خرج کنید. آنها می گویند نیاز به پول زیادی برای اجاره آپارتمان یا شرکت یا حتی خرید آن دارید. آنها در ابتدای کار آنقدر هزینه می کنند که گاه صاحب کسب و کار خانه و ماشین خود را می فروشد و بعد از 2 یا 3 سال باز هم نمی تواند آن را باز گرداند.
اما برای شروع یک کسب و کار، چیزی بین 50 دلار تا 3000 دلار (در آمریکا) بیشتر نیاز نیست (این سخن آقای چیس براساس تجربه عملی و موفق 20 ساله اوست). به عقیده او تقریبا هر نوع کسب و کاری می تواند در این محدوده بودجه ای راه اندازی شود.
اما چگونه:
قبل از هر چیز فراموش نکنید هزینه های زیاد را حذف کنید. اگر شروع کار جدیدی که در نظر دارید نیاز به هزینه های زیادی دارد پس بدانید ساختار اشتباهی برای شروع کار انتخاب کرده اید!
در مرحله بعد در کار جدید نقطه قوت خود را پیدا کنید همه چیز به این بستگی دارد که چه کاری را می توانید بهتر از بقیه انجام دهید! نقطه قوت شما برگ برنده شما در شروع یک کار جدید است همان طور که قبلا گفتم حرفه شما زمانی پیشرفت می کند که خودتان پیشرفت کنید و اگر در شروع کار بر نقاط قوت تمرکز نکنید به راحتی شکست می خورید!
برای این منظور به دنبال مشتری باشید که این نقطه قوت شما برایش ارزشمند است.
در مرحله بعد که مشخص کردید چه کاری را بهتر انجام می دهید تلاش کنید از دیگران استفاده کنید تا نقاط ضعف شما را بپوشانند کارهایی را که در آنها خوب نیستید به افراد و شرکت هایی خارج از شرکت خود بسپارید و از آنها تخفیف همکاری بخواهید. اگر بتوانید قراردادهایی تنظیم کنید که با مشاهده یک وکیل زُبده نوشته شده باشد که بسیار عالی است.
به این ترتیب کمتر کار می کنید، بیشتر پول در می آورید و آزادی بیشتری دارید معمولا ضعف همه کسب و کارها همینجاست که تمام وقت و سرمایه خود را روی کاری که خوب انجام نمی دهند تلف می کنند!
در مرحله بعدی باید شروع به درآمدزایی کنید و تلاش کنید آن نقطه قوت خود را باز هم قویتر کنید. کارها را به بهترین شکل ممکن انجام دهید و خواهید دید که مشتریان شما چگونه مشتریان جدیدی برایتان خواهند آورد هر چند نباید از بازاریابی در این مرحله غافل شوید.
اکنون به مرحله ای رسیده اید که با کمترین هزینه و در کمترین زمان ممکن به کسب درآمد پرداخته اید و باید شروع به توسعه کسب و کار خود بکنید و این شدنی است چون تمرکز شما بر نقطه قوتتان بوده و انرژی زیادی بری توسعه نیاز ندارید و آن بیرون، شرکت ها و افراد زیادی هستند که تشنه فعالیت با یک صاحب کار موفق و زرنگ هستند.
اکنون می توانید افراد بیشتری استخدام کنید و با شرکت های بیشتری قرارداد ببندید و روی بازاریابی خود از درآمد خود سرمایه گذاری کنید تا کسب و کار خود را توسعه دهید اما باز هم روی نقاط قوت خود کار کنید.
توجه داشته باشید در تمام مراحل بالا باید توجه شما بر خودبسندگی کسب و کار و البته سودآوری آن متمرکز باشد و فرایندهای غیر مفید و بدون سود باید با بی رحمی حذف شوند.
فراموش نکنید که حرفه شما باید برایتان کار کند نه اینکه شما بَرده آن باشید و تمام وقت و پس اندازتان را صرف کاری کنید که در نهایت منجر به شکست می شود.
ترجمه: علی یزدی مقدم
نظر شما چیست؟
پرسش های خود را در بخش پرسش و پاسخ مطرح کنید