اجازه ندهید ترس راه شما را سد کند.

آیا به اندازه کافی در رقابت ها شرکت می کنید؟

هر کسی می خواهد به عنوان فردی شجاع شناخته شود. دست یافتن به شجاعت کاری ارزشمند است. شجاعت چیزی نیست که مختص سربازانی باشد که در میدان جنگ با رشادت در برابر دشمن ایستادگی می کنند. در هر زمینه کاری که مشغول باشید با توجه به نوع و شرایط کار نیاز به درجه ای از شجاعت دارید. اگر با خود رو راست باشید در همین لحظه افکار مثبتی در ذهن شما وجود دارند که می توانند مسیر زندگی شما را عوض کنند. افکاری که اگر شجاعت جامه عمل پوشاندن به آنها را داشته باشید قادرند شادابی و موفقیت را به شما هدیه کنند.

مقاله اجازه ندهید ترس راه شما را سد کند

از شجاعت می توان برداشت های متفاوتی کرد. یکی از آنها کار کردن بر روی چیزی است که همه با آن مخالفت می کنند کاری که غیر معمول به نظر می رسد وقتی مردم می بینند چنین کاری انجام می دهید با حرف های منفی شما را دلسرد می کنند یا بهتر بگویم شما را می ترسانند!

ترس بزرگترین عامل برای زمین گیر کردن افراد است. تعریفی که یکی از بزرگان میادین ورزشی از ترس دارد این چنین است: « ترس همان چیزی است که سبب می شود افراد با کارایی بسیار کمتر از توانایی خود کار کنند. » یک آهنگساز بزرگ می گوید: « ترس همان چیزی است که باعث می شود موسیقی به زیبایی اجرا نشود. » پزشکان می گویند ترس ممکن است حتی به سکته بینجامد. ترس ممکن است به ترک تحصیل بینجامد. و افسانه ترس همچنان ادامه دارد…

البته همه ترس ها بد نیستند. روانشناسان می گویند ترس تا جایی خوب است که منجر به متوقف شدن ما نشود، در کار و تفکر ما اختلالی ایجاد نکند. اگر ترس ما را وادار کند تا در جهتی سازنده و درست برای ساخت آینده ای بهتر حرکت کنیم آنگاه می توان گفت که از آن به درستی استفاده کرده ایم. اگر ترس باعث شود در انجام پروژه ای توقف حاصل شود تا برای مشکلات آینده راه حلی مناسب پیدا کنید و سپس آن پروژه را با اطمینان انجام دهید و مشکلی را حل نمایید این ترس چون سبب بهتر شدن سطح زندگی می شود چیز خوبی است. ولی بدون شک دیگر انواع ترس چیز خوبی نیستند.

اما اجتماع کنونی ما در شرایطی قرار دارد که متاسفانه مملو از ترس است. دانش آموز از پرسیدن می ترسد. کارمند می ترسد از مافوق خود مرخصی بگیرد. در سطح جهانی ترس از جنگ و ترور همیشه وجود دارد. حتی بعضی ها همیشه نگران آینده هستند به سخنان پیش گوها توجه می کنند و تمام عمر را در ترس و دلهره می گذرانند. والدین از مستقل شدن فرزندان و دانشگاه رفتن آنها ترس دارند.

خوب باید بگویم من نمی خواهم ترسی را که در زندگی روزمره همه ما وجود دارد نمایان کنم یا از بدی ها و خوبی های ترس صحبت کنم بلکه می خواهم تاثیر بسیار زیادی را که این پدیده در زندگی همه ما دارد نمایان تر کنم.

طبق نظر متخصصین بیشتر مواقع بیش از آنکه چیزی برای ترس وجود داشته باشد ترس در درون ما وجود دارد و در درون ما بزرگ شده است. ما به صورت هدفمند در جهتی هدایت شده ایم که برای رخداد هایی که هرگز در زندگی پیش بینی نشده اند پر از ترس و بیم هستیم. و از طرف دیگر همه به صورت ذاتی تمایل داریم خود را در وضعیتی سخت تجسم کنیم که بسیار مهیب و ترسناک است و در آن گیر افتاده ایم.

تحمل چینین شرایطی متاسفانه تقویت افکار منفی و منفی گرایی در زندگی روزمره را در پی دارد. و به شکل تپش قلب، عرق کردن، سردرد، بی انگیزگی و کم شدن اعتماد به نفس خواهد بود. حتی برخی افراد که بیشتر با ترس درگیر هستند از بیمارستان روانی سر در می آورند.

هیچ کس نباید به خود اجازه دهد تا زندگی خود را با ترس تلف کند. ترس روح و جسم انسان را به بدترین شکل ضایع می کند.

ما چقدر فرصت ها را به خاطر نبود جسارت از دست داده ایم؟ تا کنون چند تا موقعیت ترفیع را فقط به این دلیل که جسارت خواستن آنرا نداشته اید از دست داده اید؟ چند نفر فقط به خاطر ترس از صحبت کردن شانس زندگی با کسی که دوستش دارند را از دست داده اند؟

این که چند نفر بخاطر ترس بهترین فرصت های زندگی خود را از دست داده اند مهم نیست آنچه باید به آن توجه داشت این است که این گونه ترس ها زندگی فرد را ضایع می کنند و شما خودتان باید با آن در درون خود بجنگید.

برخی می گویند « برای اینکه بتوانی ترس را در درون خود بکشی باید با ترس خود روبرو شوی آن کار را که از آن وحشت داری انجام دهی. » نورمن وینسنت می گوید: « وقتی که شما کاری را به طرز صحیح انجام می دهید هیچگاه اشتباه نکرده اید.» وقتی که در وضعیتی قرار می گیریم که ترس بر ما غلبه می کند این بیم و ترس به ما کمک می کند تا بشینیم و کاری نکنیم. اما در همین لحظه اگر صادقانه از خود بپرسید اکنون بهترین کار چیست؟ آنگاه باید برای انجام آن کار با جدیت تلاش کنید و از جمله کار هایی که باید انجام دهید این است که عاقلانه و با شجاعت رفتار کنید.

دان راثر می گوید: « شجاعت این است که وقتی می ترسی باز هم به طریقی کار خود را انجام دهی». وقتی که قلب ما گواهی می دهد که کاری را باید انجام دهیم با وجود همه تمایللات درونی که می خواهد مانع حرکت ما شود باید به خود روحیه بدهیم و با جسارت به سمت جلو حرکت کنیم.

همچنین احتمالاً این حرف را از افراد بسیاری شنیده اید که همیشه اولین مرحله سختترین مرحله است. همیشه غلبه بر لختی و سکون و شروع کار کمی مشکل به نظر می رسد در ناخودآگاه خود تمایل به انجام ندادن آن داریم چند قدم اول را با استرس و دلهره بر می داریم کارها در مراحل اول بزرگتر از آنچه واقعاً هستند به نظر می رسند. اما به محض اینکه ار این چند مرحله عبور می کنید متوجه می شوید که این کار آنقدر هم سخت و ترسناک نبوده است و دفعه بعد که می خواهید آن را انجام دهید راحتتر قبول می کنید و از آن ترس و دلهره هم خبری نیست. بنابراین زمانی که با قدرت و شجاعت اولین قدم ها را بر می دارید متوجه این موضوع می شوید. درست است که اولین قدم ها ساده ترین آنها نخواهند بود ولی وقتی از مراحل اولیه عبور کردید متوجه می شوید که این مراحل اولیه یکصدم آنچه که به نظر می رسیدند ترسناک و سخت نبوده اند.

دوست من به خاطر داشته باش: تو از ترس هایت بزرگتر هستی! و هر کسی از همین لحظه می تواند خود را متقاعد نماید که با ناخوشی هایی در مقابلش ایستاده اند مقابله کند در مقابل آنها بایستد و با انجام دادن کار هایی که از آنها می ترسد هراس را در دل خود بکشد.

آیا به اندازه کافی در رقابت ها شرکت می کنید؟

برای غلبه بر ترس های درونی سعی کنید: