در این مقاله شعر انگور شاعر معاصر نادر نادرپور را می خوانید. در ابتدا مختصری با این شاعر معاصر آشنا شوید.
آشنایی با نادر نادرپور
نادر نادرپور متولد ۱۶ خرداد ۱۳۰۸ در کرمان، شاعر، نویسنده، مترجم، فعال سیاسی-اجتماعی ایرانی و از اعضای کانون نویسندگان ایران بود.
پدر نادر، تقی میرزا از نوادگان رضا قلی میرزا پسر ارشد نادرشاه افشار، نقاش و ادیب بود. مادر او نیز هنرمند و نوازنده تار بود. نادر که فرزند ارشد خانواده بود، تحصیلات ابتدایی را در کرمان و متوسطه را در تهران گذراند.
او در سال 1326 با شهلا هیربد ازدواج کرد و تنها فرزندش “پوپک” در 1328 به دنیا آمد. نادر برای ادامه تحصیل در سال 1328 به فرانسه رفت و در سال 1330 از شهلا جدا شد.
نادر در سال 1331 پس از دریافت لیسانس از دانشگاه سوربن پاریس در رشتهٔ زبان و ادبیات فرانسه به تهران بازگشت.
وی از سال 1337 به مدت چند سال در وزارت فرهنگ و هنر در مسئولیتهای مختلف به کار مشغول بود.
نادرپور در سال 1346 در کنار تعدادی از روشنفکران و نویسندگان مشهور در تأسیس کانون نویسندگان ایران نقش داشت و به عنوان یکی از اعضای اولین دوره هیئت دبیران کانون انتخاب گردید.
نادر در سال 1353 با ژاله بصیری ازدواج کرد.
برای تکمیل مطالعاتش به رم و پروجای ایتالیا سفر کرد و مجددا از سال 1359 تا 1365 را در پاریس گذراند.
در بهار سال 1365 به دعوت بنیاد فرهنگ ایران در بوستون عازم آمریکا شد و پس از آن در آمریکا سکونت گزید و در آستانه هفتادمین سال عمر، روز جمعه، 29 بهمن ماه سال 1378 بر اثر حمله قلبی درگذشت و در همان جا به خاک سپرده شد.
مجموعه شعرهای نادرپور
- چشمها و دستها (نخستین مجموعه شامل 30 شعر و مقدمه “آیا شعر نو ایران سخن تازه ای است؟”، نشر در سال ۱۳۳۳، انتشارات صفی علیشاه)
- دختر جام (شامل 14 شعر و یک مقدمه “پیروزی شعر نو بر شعر کهن” نشر در سال ۱۳۳۴، انتشارات نیل)
- شعر انگور (همراه با مقدمه “شعر نو یا شعر امروز” نشر در سال ۱۳۳۷، انتشارات نیل)
- سرمهٔ خورشید (با مقدمه “نشانی و کلید”، کتاب برگزیده سال، نشر در سال ۱۳۳۹، انتشارات تهران)
- اشعار برگزیده (شامل 73 شعر تکراری از چهار مجموعه بالا و 12 شعر جدید، نشر در سال ۱۳۴۲، انتشارات جیبی)
- برگزیده اشعار (انتشارات بامداد ۱۳۴۹)
- گیاه و سنگ نه، آتش (شامل سروده های سالها 1339 تا 1344، نشر در سال 1350، انتشارات مروارید)
- از آسمان تا ریسمان (نشر در سال 1357، انتشارات مروارید)
- شام بازپسین (نشر در سال 1357، انتشارات مروارید)
- صبح دروغین (نشر در سال 1361 در فرانسه)
- خون و خاکستر (سروده های سالهای 1360 تا 1367، نشر در سال 1368 در لوس آنجلس)
- مجموعه کامل اشعار همراه با مجموعه چاپ نشده ای با عنوان “زمین و زمان” (سروده های سالهای 1366 تا 1374، نشر در سال 1381 با نظارت پوپک، انتشارات نگاه)
شعر انگور
چه می گویید؟
کجا شهد است این آبی که در هر دانه شیرین انگور است؟
کجا شهد است؟ این اشک است.
اشک باغبان پیر رنجور است
که شب ها راه پیموده،
همه شب تا سحر بیدار بوده،
تاک ها را آب داده،
پشت را چون چفته های مو دو تا کرده
دل هر دانه را از اشک چشمان نور بخشیده
تن هر خوشه را با خون دل شاداب پرورده،
چه می گویید؟
کجا شهد است این آبی که در هر دانه شیرین انگور است؟
کجا شهد است، این خون است
خون باغبانی پیر رنجور است
چنین آسان مگیریدش!
چنین آسان منوشیدش!
شما هم ای خریداران شهر من!
اگر در دانه های نازک لفظم
و یا در خوشه های روشن شعرم
شراب و شهد است، این اشک است، این خون است
شرابش از کجا خواندید؟ این مستی نه آن مستی است،
شما از خون من هستید،
از خونی که می نوشید،
از خون دلم مستید!
مرا هر لفظ، فریادی است کز دل می کشم بیرون
مرا هر شهد دریایی است،
دریایی است لبریز از شراب خون
کجا شهد است این اشکی که در هر دانه ی لفظ است؟
کجا شهد است این خونی که در هر خوشه ی شعر است؟
چنین آسان می فشارید بر هر دانه لب ها را و بر هر خوشه دندان را
مرا این کاسه خون است…
مرا این ساغر اشک است…
چنین آسان مگیریدش
چنین آسان منوشیدش
تنظیم: سمیه مظفری