• ارسال کننده: سمیه مظفری
  • تاریخ انتشار: 2020 / 02 / 25

زندگی نامه جذاب لقمان حکیم، رمز دستیابی او به حکمت

لقمان حکیم، یکی از بزرگ ترین حکمای حقیقی است که قرآن کریم با تعبیر بلند و رسای “به راستی، لقمان را حکمت دادیم” بر حکمتش گواهی داده و برخی از آموزه های حکیمانه او را برای آیندگان روایت کرده است.

متاسفانه اطلاع دقیقی از زندگی این حکیم فرزانه در دست نیست ولی بر پایه پژوهش نسبتا جامعی، می توان گزارش زیر را ارائه کرد.

لقمان دارای نسب نامه معروفی نبوده است، چنان چه امام صادق (ع) می فرمایند: به خدا سوگند، حکمت از رهگذر نژاد و ثروت و بزرگی جسم و زیبایی اندام، به لقمان داده نشد.

زندگی نامه جذاب و شنیدنی لقمان حکیم، رمز دستیابی او به حکمت

نژاد و مشخصات ظاهری لقمان

لقمان از نژاد سیاه بود. وی از جمال ظاهری، بی بهره بوده چنان چه طبرسی (ره) در مجمع البیان آورده: به لقمان گفته شد: چه صورت زشتی داری؟ گفت بر نقاشی ایراد می گیری یا بر نقاش؟!

در برخی گزارش ها آمده وی را “کوتاه قامتِ پهن بینی، کفیده پاشنه یا ستبر لب و یا پهن پا و کژ قدم و زانو به هم چسبیده” خوانده اند.

لقمان برده ای حبشی بود. بر اساس حدیثی از امام علی (ع)، او نخستین برده ای بود که از رهگذر قرار داد آزادی ای که با مولای خود بست، آزاد شد: اولین برده که با مولایش قرار داد آزادی (مکاتبه) بست، لقمان حکیم بود و او برده ای حبشی بود.

بر پایه گزارشی، لقمان برده ای حبشی بود که در تملک مردی از بنی اسرائیل قرار داشت. وی او را آزاد کرد و ثروتی هم در اختیارش گذاشت. گفته اند: لقمان در آغاز، به قیمت سی مثقال یا سی مثقال و نیم زر فروخته شد.

تاریخ و محل زندگی لقمان

تاریخ زندگی این حکیم الهی به طور دقیق مشخص نیست. وی در سال دهم سلطنت داوود (ع) متولد شد و تا زمان یونس پیامبر (ع) زنده بود، اما در برخی روایات لقمان در زمان داوود (ع) پیری سال خورده بوده است.

اوج شهرت لقمان با سلطنت کیقُباد، سر سلسله کیانیان در ایران مقارن بوده است. بر اساس نظریه ای لقمان در حدود 554 م، متولد شده است بنابراین می توان حدس زد که از زمان زندگی او تاکنون بین دو هزار و پانصد تا سه هزار سال می گذرد و نه بیشتر.

برخی طول عمر لقمان را دویست سال دانسته اند و در گزارش دیگری، هزار سال ذکر کردند. دیگری گامی فراتر نهاده و گفته است: لقمان فرزند خویش را از ره پند گفت: چهار هزار سال، چهار هزار پیغمبر را چاکری کردم… .

در گلستان سعدی آمده است: هیچ کس را از آدمیان، عمر، چون لقمان نبوده است. سه هزار سال عمر داشت. چون عمرش به آخر رسید، ملک الموت بیامد. او را دید در میان نیستان نشسته، زنبیل می بافت. ملک الموت گفت: ای لقمان! سه هزار سال عمر یافتی چرا خانه ای نساختی؟ گفت: ابله، کسی که او را چون تویی در پی بُوَد و او را پروای خانه ساختن باشد!

از مجموع دلایل و اسناد بر می آید که لقمان عمری طولانی داشته است.

بلاد شام، محل زندگی و نشو و نمای لقمان بوده است. برخی معتقدند او اهل آسیای صغیر بوده و در دهکده ای موسوم به “آموریوم” دیده به جهان گشود. برخی منابع او را اهل اَیله (انتهای خلیج عقبه در کشور اردن) خواندند. گویا بخشی از عمرش را در موصل، یکی از شهرهای مهم شمال عراق سپری کرده است و شهر دیگری که جایگاه زندگی لقمان در آخرین سال ها و یا روزهای عمر وی شناخته می شود، شهر رَمله (شهری بزرگ در فلسطین قدیم) است.

درباره پیشه لقمان نیز گزارش های گوناگونی وجود دارد: خیاطی، نجاری، چوپانی، هیزم شکنی و نجاد (یعنی کسی که فرش و بستر و بالش می دوزد) هم چنین به عقیده برخی از پژوهشگران اسناد معتبری وجود دارند که نشان می دهند لقمان علاوه بر حکمت، دارای دانش پزشکی و فن بیماری شناسی و معالجه بیماران نیز بوده است.

غزالی نقل کرده است که در انگشتر لقمان، این نقش منقوش بوده است:

پوشاندن آن چه دیدی بهتر است از افشای آن چه گمان داری.

آیا لقمان، پیامبر بود؟

اهل بیت (ع) با صراحت، نبوت لقمان را نفی کرده اند، چنان چه پیامبر خدا (ص) نقل کرده کرده: حقیقتا می گویم: لقمان، پیامبر نبود.

رمز دستیابی لقمان به حکمت

مهم ترین و آموزنده ترین نکته در زندگی نامه لقمان، رمز دستیابی وی به حکمت است.

در گزارشی آمده: مردی در برابر لقمان حکیم ایستاد و به وی گفت: تو لقمانی؟ تو برده بنی نحاسی؟ لقمان جواب داد: آری! او گفت: پس تو همان چوپان سیاهی؟ لقمان گفت: سیاهی ام که واضح است! چه چیزی باعث شگفتی تو درباره من شده است؟ آن مرد گفت: ازدحام مردم در خانه تو و جمع شدنشان بر درِ خانه تو و قبول کردن گفته های تو. لقمان گفت: برادر زاده! اگر کارهایی که به تو می گویم، انجام دهید تو هم همین گونه می شوی. گفت: چه کاری؟

لقمان گفت: فرو بستن چشمم، نگهداری زبانم، پاکی خوراکم، پاک دامنی ام، وفا کردنم به وعده و پایبندی ام به پیمان، و مهمان نوازی ام، پاسداشت همسایه ام و رها کردن کارهای نامربوط. این آن چیزی است که مرا چنین کرد که تو می بینی.

جامع ترین سخن درباره رمز دستیابی لقمان به حکمت، از امام صادق (ع) روایت شده است که می فرماید:

هلا! به خدا سوگند که لقمان، به دلیل حَسَب و دارایی و خانواده و تنومندی و زیبایی، از حکمت برخوردار نشد، بلکه مردی توانمند در کار خداوند و پارسا به خاطر خدا بود. آرام و خاموش، ژرف اندیش، متفکر، باریک بین و عبرت آموز.

هرگز روزی را به خواب نرفت و به جهت پوشش شدیدش هیچ گاه کسی او را در حالت قضای حاجت و شستشو ندید. وی، دارای ژرفایی نگاه و احتیاط در کار بود. از ترس گناه، هیچ گاه برای چیزی نخندید و هرگز خشم نگرفت و با کسی شوخی نکرد و اگر چیزی از امور دنیا به او رسید، خوش حالی نکرد و برای از دست دادنش غمگین نشد. با زنانی ازدواج کرد و فرزندان زیادی نصیبش شد و پیش از وی داغ آنان بر دلش نشست و بر مرگ هیچ کدام نگریست.

هر گاه با دو نفر متخاصم و یا جنگنده برخورد کرد، میان آن ها سازش و دوستی ایجاد کرد و هر وقت سخن کسی را که از آن خوشش می آمد شنید، از تفسیر آن پرسید و این که آن را از چه کسی یاد گرفته است. با فقیهان و حکیمان، فراوان هم نشینی می کرد و به قاضیان و فرمانروایان و پادشاهان، به جهت بی توجهی شان به خدا و بی خیالی شان در این باره، از سر مهر برخورد می کرد.

عبرت آموخت و آن چه را که با آن می توان بر نفس فائق آمد، آموخت و به وسیله آن با هوسش مبارزه کرد و به کمک آن، از شیطان دوری نمود. با اندیشه قلبش را و با عبرت ها، جانش را درمان کرد و به سوی جایی کوچ نمی کرد، مگر آن که سودی داشته باشد. به این جهت بود که حکمت داده شد و عصمت بخشیده شد.

تهیه و تنظیم: سمیه مظفری

برگرفته از کتاب “حکمت نامه لقمان”، تالیف: محمد محمدی ری شهری، با همکاری مهدی غلامعلی، مترجم جعفر آریانی، ناشر: سازمان چاپ و نشر دار الحدیث.

 

 

 

این محتوا اختصاصاً برای یاد بگیر دات کام تهیه شده است استفاده از آن با ذکر منبع همراه با لینک آن و نام نویسنده یا مترجم مجاز است
برچسب ها:



در یاد بگیر دات کام مشترک شوید و آخرین مطالب را در ایمیل خود دریافت نمایید

نظر شما چیست؟

پرسش های خود را در بخش پرسش و پاسخ مطرح کنید

لطفا جای خالی را پر کنید







صفحه ما را در فیس بوک دنبال کنید صفحه ما را در توییتر دنبال کنید صفحه ما را در  اینستاگرام دنبال کنید صفحه ما را در لینکداین دنبال کنید