• ارسال کننده: سمیه مظفری
  • تاریخ انتشار: 2020 / 03 / 24

آموزش به کودکان در برابر سوء استفاده های جنسی

کودکان سر سخت و قوی بهتر می تواند از خود محافظت کنند

پیشگیری از راه ایجاد خود آگاهی و استقلال رای

خود آگاهی، فرد را قوی می سازد و تنها کودکان قوی و دارای ذهنی باز و روشن می توانند در برابر سوء استفاده، به طور صحیح از خود دفاع کنند. در تلاش برای تربیت کودکانی مستقل و همراه با اعتماد به نفس، باید به این نکته توجه کنیم که آن ها تمام روز را در حال آموزش اند، اما بیشترین آموزش آن ها دقیقا جایی اتفاق می افتد که کمترین دقت و توجه را به آن داریم. پیام های بدون کلامی که در اعمال و رفتار بزرگ ترها وجود دارد، بسیار دقیق تر از چیزهایی که به طور هدفمند به آنان آموزش می دهیم، در ذهنشان ثبت می شوند.

منظور از پیشگیری، آن نوع رفتاری است که استقلال کودک را محترم بشمرد، به مرزها و احساسات او توجه کند، به او خط مشی و راهنمایی دهد. ما به عنوان راهنما و الگوی کودکان مسئول هستیم.

وقتی کودکان در محیط خانه از توجه، راهنمایی، آموزش، مهر و محبت و نوازش اندکی برخوردار باشند، مجرمین از این موضوع منتفع می شوند و برای مقاصد و نیات خود خواهانه خود از آن ها سوء استفاده می کنند. انتقال این پیام به کودک:

“تو همان طور که هستی، عزیز و دوست داشتنی می باشی!”

 آموزش به کودکان در برابر سو استفاده جنسی

صحبت از تمایلات جنسی در برخی خانواده ها ممنوع است و مجرمین از علاقه و تمایل کودکان به چیزهای ممنوع سوء استفاده می کنند. بنابراین فقط در موردی که کودک کنجکاوی نشان می دهد با پاسخ های سنجیده آن ها را به آرامش سوق دهید و از فرار از سوال یا پاسخ های فانتزی ذهن کودک را بیشتر درگیر موضوع نکنید.

نیاز به لمس و نوازش می تواند آغاز یادگیری احساسات جسمانی باشد، بدون در نظر گرفتن حس جنسی. کودکان یاد می گیرند که از حواس جسمانی خویش لذت ببرند و می آموزند که داشتن جنسیت متفاوت حس خوب و دلپذیری است که متعلق به آن هاست؛

“من بدنم را دوست دارم!”

ما بزرگ ترها باید متوجه باشیم و بپذیریم که کودکان از همان آغاز تولد، دارای غرایز جنسی هستند و ما باید در خصوص رفتار و اعمال خود با آن ها دقیق باشیم.

اغلب به کودکان و متاسفانه بیشتر به دخترها، یاد می دهند که باید در برابر خواسته بزرگ ترها تسلیم بود و مجرمین هم از این موضوع سوء استفاده می کنند.

پیشگیری قصد دارد کودکان را به “نه گفتن” ترغیب کند؛

نه گفتن هم به والدین و هم به بزرگ ترهای دیگر. این امر نیازمند وجود اعتماد به نفسی سالم در کودک است و باید تقویت شود.

اصرار مجرمین در تحت فشار گذاشتن کودک برای مخفی کاری، نشان دهنده این است که آن ها خود را واقعا گناه کار می دانند. سوء استفاده های جنسی به دلیل همین مخفی کاری ها و فشار حاصل از آن، آسیب های روحی روانی عمده ای در کودکان ایجاد می کند. آنان در این مواقع، احساس تنهایی و طرد شدگی کرده و در شرایط بحرانی نمی توانند به کسی اعتماد کنند. و اغلب از این می ترسند که کسی حرفشان را باور نکند و به عنوان دروغگو معرفی شوند، هم چنین از عواقب فاش ساختن حقیقت هراس دارند.

کودکان می آموزند که اجازه دارند از رازهای ناخوشایندشان با نزدیکان شان حرف بزنند و مطمئن باشند که حرفشان را باور و کمکشان می کنند.

در پاسخ به سوالات جنسی کودکان، باید به موارد زیر توجه شود:

  • وقتی با این سوالات مواجه شدیم، باید به خود مسلط باشیم و از نگرانی و شرم دچار لکنت نشویم.

  • باید شنونده خوبی باشیم و اجازه دهیم کودک سوالاتش را کامل بپرسد.

  • پاسخ ها باید درست بوده و بر مبنای خرافه نباشد.

  • آموزش تدریجی باشد، یعنی لازم نیست همه اطلاعات یک جا در اختیار کودک قرار گیرد و باید از شرح و بسط بی مورد پرهیز شود.

  • آموزش باید متناسب با سن و درک کودک و به زبان ساده و قابل فهم باشد.

  • اگر سوالی را اشتباه پاسخ دادیم باید به اشتباهمان اقرار کنیم و اطلاعات درست در اختیار کودکان قرار دهیم.

احترام گذاردن به احساسات و حمایت از کودکان

گاهی بروز احساسات کودکانه به نظر ما ناخوشایند، آزار دهنده و یا نابجا می آید که منکر احساسات کودک شویم؛ این هم فقط از آن روست که خودمان تحمل آن وضعیت را نداریم؛ مثلا وقتی کودک زخمی شده و گریه می کند، مادر چون تحمل این درد را ندارد، کودک را وا می دارد تا حرفش را پس بگیرد و مادر می گوید: “اصلا هم درد ندارد.” کودک با این رفتار بسیار ساده به این نتیجه می رسد که نه تنها بیان احساسات بلکه خودِ احساسات هم ممنوع است و تمامی رفتارهایش اشتباهند. تاثیر شدید این مساله “عدم اطمینان به خویشتن” را در کودک ایجاد می کند و اعتماد به احساساتش را به دست فراموشی می سپارد.

به احساسات فرزندتان احترام بگذارید. به این بیندیشید که احساسات شخصی همیشه درست و مهم اند. عزم و ارده فرزندتان را تقویت کنید تا اجازه ندهد آن چه را که از آن بیزار است، به او بقبولانند.

فرزندتان را تشویق کنید تا احساساتش را بروز دهد؛ بدون آن که به این بیندیشد که آیا این احساسات با احساسات یک دختر یا پسر واقعی مطابقت دارند یا نه.

راهنمایی در مورد احساسات

همه بچه ها به شنیدن داستان علاقه دارند، به ویژه وقتی موضوع داستان درباره حوادث واقعی باشد. برای فرزندتان از دوران کودکی خود تعریف کنید حتی از موقعیت های ناخوشایند و نا مطلوب آن دوران هم صحبت کنید و بگویید که در آن شرایط چه احساسی داشتید.

اگر فرزندتان از یک تجربه برای شما حرف زد، از او بپرسید که در آن موقعیت چه احساسی داشته است؟ فقط در این صورت است که او می تواند راه درست بیان احساساتش را بیابد.

احساسات؛ علائم هشدار دهنده

احساس فرزندمان به ما می گوید که چه اتفاقی برای او افتاده و حتی الامکان از ما چه می خواهد. اعتماد به احساسات خویش به معنای آن است که فرد به خود اعتماد داشته و از خودش مطمئن باشد، به عبارت دیگر نسبت به خویشتن از خود آگاهی برخوردار باشد.

کشف احساسات از طریق بازی

اگر کودکان احساسات تهدید کننده، سر در گم و سرکوب شده خویش را به زبان آورند و حس کنند که دیگران آن ها را درک می کنند، تاثیر حزن و نگران کننده این احساسات به حداقل می رسد. از طرفی انجام بازی های مختلف با احساسات برای کودکان بسیار لذت بخش و مفرح است.

1- مثلا عکس افرادی که چهره آن ها بیانگر احساساتی چون خنده، گریه یا غم و اندوه است، از میان مجلات قدیمی گرد آورید و این عکس ها را روی مقوا بچسبانید، کلاژ احساس شما آماده است، این تصاویر بهانه خوبی برای گفت و گو هستند.

2- هم چنین تاس احساس که هر یک از شش طرف تاس، شکلی با حالت های حسی شخص را نمایانگر می کند. وقتی تاس انداخته می شود هر یک از احساس ها که در تاس آمده را به شکل پانتومیم  یا نمایش نشان دهند.

3- کارت احساس، کارت های مربع شکل و هم اندازه که اشکال متفاوتی از حالات چهره را نقاشی کنید، طوری که هر دو کارت شکل یکسانی داشته باشند. پس از آن که کارت ها پشت و رو روی زمین چیده شدند، بازی آغاز می شود. هر بار دو کارت به نوبت برگردانده می شوند. وقتی دو کارتی که شبیه هم هستند پیدا شدند، درباره احساسی که در آن کارت ها نشان داده شده است، صحبت می شود.

من به احساساتم اعتماد دارم

این اطمینان را به بچه ها بدهیم که آن ها مالک و پادشاه بدنشان هستند و فقط آن ها می دانند که چه احساسی دارند و ما باید به آن احساس احترام بگذاریم. احساس آن ها در واقع میزان و معیاری است برای تماس های خوشایند و نا خوشایند و یا آن دسته از تماس هایی که در این بین قرار می گیرند و یک جورهایی عجیب هستند.

همیشه کنارت هستم

برای آن که کودک احساس امنیت خاطر کند، نیاز دارد اعتماد را تجربه کند، او به اطمینان خاطر مستمر و همیشگی از سوی والدینش نیاز دارد: “من تو را تنها نمی گذارم. وقتی به من نیاز داری، در کنارت هستم. اگر گم شوی، پیدایت می کنم. من دوستت دارم، حتی وقتی که با هم دعوایمان می شود.”

ترس کودک

گاهی کودک بر اساس این شعار که:

ترس را به زبان بیاور تا برطرف شود، می تواند احساس ترس را کنار بگذارد.

شنیدن این موضوع که بچه ها و بزرگ ترهای دیگر هم می ترسند، می تواند موثر باشد زیرا داشتن یک احساس مشترک با دیگران می تواند در غلبه بر ترس کودک کمک کند.

وقتی ترس به موضوع مورد بحث تبدیل شد، فکر کودک هم آزاد می شود تا با ما به دنبال راه حلی بگردد.

ترس کودک نشانه بی یاوری اوست که باید در هر حال آن را جدی بگیریم. او به کمک ما نیاز دارد. فقط در صورت اعتماد ما به کودک است که او نیز این توانایی را پیدا می کند تا با اعتماد کامل ما را مخاطب خویش بداند.

ترس کودکان در برابر مجرمین جنسی

چگونه کودکان را به “نه گفتن تشویق کنیم

داشتن اعتماد به نفس و مرز بندی برای گفتن “بله” و “خیر” پایه های اساسی و بنیادین در تربیت پیشگیرانه هستند. اما چگونه کودکان می توانند آن را بیاموزند؟

به نظر روان شناسان بهترین راه برای ایجاد اعتماد به نفس و کسب عزت نفس، بازی است. پس ما هم به عنوان یک هم بازی سهمی داریم.

راهنمایی برای “نه گفتن”

فرزندتان را تشویق کنید تا تماس هایی را که دوست ندارد، رد کند و آن ها را نپذیرد. در مواردی که کودک مایل نیست کسی به او دست بزند، از او حمایت کنید؛ حتی اگر این کار باعث رنجش پدر و مادر بزرگ، اقوام یا دوستان شود.

کودک را در تصمیم گیری های خانوادگی سهیم کنید، به ویژه وقتی که این تصمیمات به او هم مربوط می شود مثلا تصمیم گیری در خصوص اوقات فراغت و تعطیلات.

گاهی اوقات “نه گفتن” یا جمله ی “من نمی خواهم” را از جانب فرزندتان بپذیرید.

بوسه کافیست

 هر بوسه ای، بوسه نیست. بوسیدن انواعی دارد و البته بسیتگی به این دارد که چه کسی آدم را می بوسد. فرزند شما چه نوع بوسه هایی را می شناسد؟ بوسه زمان خواب، بوسه برای ابراز محبت یعنی این که دوستت دارم، بوسه ی صدا دار روی گوش، بوسه همراه با نفس روی شکم و گلو، بوسه ی مادر بزرگ، بوسه همراه لیسیدن  هُرت کشیدن (مثل سگ ها)، بوسه ی دماغی (بینی مالیدن و بوییدن) و …

کدام بوسه ها خوشایند هستند، فرزندتان از کدام بوسه ها خوشش می آید و کدام بوسه را نمی پسندد؟ چه کسی اجازه دارد کودک را ببوسد و چه کسی نه؟

برای بسیاری از کودکان اصلا راحت نیست که در شرایط خطر و تهدید آگاهانه و به شکل واضح و رسا “نه” را به زبان آورند. آن ها بارها شنیده اند که فلان کار برازنده بچه نیست. این کار شجاعت و جسارت زیادی می طلبد و کودک هم می تواند آن را بیاموزد.

بازی 1: تعدادی از بچه ها دایره وار می ایستند. یکی از آن ها به وسط دایره می رود و بقیه نقش اشباح را بازی می کنند. آن ها به طرف کودک وسطی می پرند، یا چهار دست و پا می خزند و یا پاورچین به او نزدیک می شوند. وقتی اشباح نزدیک شدند، کودک می تواند با صدای محکم و بلند بگوید: “از این جا بروید!” و آن ها را فراری دهد. آن وقت اشباح گستاخ باید دوباره به سر جای خود برگردند.

بازی 2: دو کودک رو به روی هم می نشینند. هدف و خواسته کودک باید از قبل مشخص شود؛ برای مثال: کودک باید بتواند کاری کند که نفر مقابلش بلند شود و راه برود. او باید با گفتن کلماتی بکوشد که این اتفاق بیفتد. روش دیگر آن است که او بگوید: “من می خواهم با تو بازی کنم.” او دوباره باید با استفاده از کلمات سعی کند تا دوستش را به بازی وادارد. نفر مقابل یا می تواند پیشنهاد او را بپذیرد و یا توضیح دهد که چرا تمایلی به انجام آن بازی ندارد.

بازی 3: من می گویم: “ایست”، بچه ها باید بیاموزند که ابتدا با گفتن، سپس با حرکت بدن و سرانجام با حالت چشم هایشان مانع از آن شوند که کسی به آنان نزدیک شود. هم بازی ها باید حداقل در فاصله 3 متری روبروی هم بایستند. یک نفر دستور می دهد و دیگری باید اطاعت کند. فرمانده می گوید: “حالا نزدیک تر بیا”. در مرحله اول، او اجازه دارد صدایش را از حد معمول بلندتر کند یا حتی فریاد بزند: “حالا بایست! نزدیک تر نیا!”. در مرحله دوم، بازی تکرار می شود. فرمانده می گوید: “حالا نزدیک تر بیا!” کودک اکنون فقط باید از حرکات بدنش کمک بگیرد: “حالا بایست! نزدیک تر نیا!”. اما در مرحله سوم، کودک فقط مجاز است منظور خودش را با حالت چشم هایش برسند: “ایست!”

اسرار خوب و بد

داشتن روابط جنسی با کودکان به اندازه کافی بد هست اما تاثیر ناخوشایند این ماجرا با فشار روانی ناشی از پنهان کاری، مشکلات کودکان را دو چندان می کند، حتی شاید آنان را گوشه گیر کند. مجرمین برای پنهان کاری به راه هایی متوسل می شوند که با موارد زیر مرتبط است:

صداقت و وفاداری کودکان: “ما با هم دوست هستیم.”

آبروداری و حس احترام آن ها: “تو که اهل لو دادن نیستی!”

ترس های کودکانه: “اگر به کسی بگویی، تو خانه زندانی ات می کنم، گربه ات را می کشم، کتکت می زنم و …”

رازهای خوب آن هایی هستند که شادی انسان را افزایش می دهند، مثل گرفتن هدیه تولد

رازهای بد، اندوه و ترس به همراه دارند و انسان با داشتن آن ها احساس بد بختی و تنهایی می کند مثلا وقتی بچه ای عروسک پارچه ای ات را بر می دارد و نباید به کسی چیزی بگویی وگرنه تو را حسابی کتک می زند. یک راز بد بیشتر یک تهدید است که ترس ایجاد می کند.

متناسب با سن کودک به نمونه هایی از آزارهای جنسی و جسمی اشاره کنید:

  • تو مهد کودک، هدیه ی قشنگی برای عیدی والدین خودت درست می کنی و با دوستت قرار می گذاری که این هدیه تا روز عید به عنوان یک راز باقی بماند.

  • در راه برگشت به خانه بچه های دیگر سر صحبت را با تو باز می کنند و تو را مجبور می کنند که پول هایت را به آن ها بدهی. آن ها می گویند اگر به کسی چیزی بگویی، کتک می خوری.

  • بچه ای که تو خیلی دوستش داری، موقع دکتر بازی، شلوار تو را پایین می کشد؛ در صورتی که تو به او گفته ای نمی خواهی این کار را بکند. او تو را تهدید می کند و می گوید: “اگر چیزی به کسی بگویی، دیگر هیچ وقت با تو بازی نمی کنم”

  • یواشکی یک آب نبات از داخل کابینت آشپزخانه بر می داری و دوستت تو را می بیند. او تو را مجبور می کند که هر روز برایش یک آب نبات بیاوری وگرنه موضوع را به مادرت می گوید.

  • مردی در استخر یا دریا، به آلت تناسلی تو دست می زند و بعد تو را تهدید می کند که اگر در این باره با کسی حرف بزنی، تو را در آب خفه می کند.

اگر از ماجراها و رازهای دوران کودکی خود برای بچه ها صحبت کنید، آن ها به دقت گوش می کنند. برای آنان تعریف کنید که هنگام داشتن این رازهای بد، حس و حالتان چگونه بوده و چه چیز یا چه کسی شما را یاری کرده است. بدین وسیله برای کودک روشن می کنید که شما می دانید بچه ها هم می توانند دچار گرفتاری های بزرگ شوند، بدون این که تقصیری داشته باشند. ترس از تنبیه و مجازات را از ذهن بچه ها دور کنید؛ حتی زمانی که عقیده دارید کاری را انجام داده اند که نباید انجام می دادند.

تنظیم: سمیه مظفری

برگرفته از کتاب: “تربیت جنسی کودکان، نوشته رگینا فینکه، ترجمه: لیلا لفظی، موسسه نشر و تحقیقات ذکر.

این محتوا اختصاصاً برای یاد بگیر دات کام تهیه شده است استفاده از آن با ذکر منبع همراه با لینک آن و نام نویسنده یا مترجم مجاز است
برچسب ها: - - -



نظر شما چیست؟

پرسش های خود را در بخش پرسش و پاسخ مطرح کنید

لطفا جای خالی را پر کنید







صفحه ما را در فیس بوک دنبال کنید صفحه ما را در توییتر دنبال کنید صفحه ما را در  اینستاگرام دنبال کنید صفحه ما را در لینکداین دنبال کنید