چندی پیش یکی از دوستان و خوانندگان عزیز وبسایت یاد بگیر دات کام در بخش دیدگاه های یکی از مقالات موفقیت که بنده نوشته بودم فرموده بودند: همه این قوانین و اصول برای ایران کاربرد ندارد و از ناکامی های خود در این زمینه سخن گفته بودند. که این دیدگاه زمینه ای شد برای نگارش این مقاله که تصمیم گرفتم در این زمینه تحقیقاتی هم انجام دهم و نتیجه آن را در اختیار خوانندگان عزیز قرار دهم.
آیا پول مهمترین اصل موفقیت یک کسب و کار است؟
من در سال های اولیه ای که وارد بازار کار شدم به عنوان کسی که همیشه می خواسته برای خودش کار کند فکر می کردم مهمترین پیش نیاز شروع یک کسب و کار پول و سرمایه اولیه است. شاید بیش از ده سال گذشت تا متوجه شدم گیر اصلی کار پول و سرمایه نبود. صادقانه بگویم من هم مانند بسیاری از شکاف طبقاتی شاکی بودم و چقدر بیهوده با این افکار منفی انرژی خود را هدر میدادم، البته پول می تواند ابزار مناسبی باشد. می تواند شرط لازم باشد اما شرط کافی نیست. بدون سرمایه هم می توان شروع کرد، اما مهمتر از آن دانش و تجربه است که برای شما پولسازی می کند. هر چه در کار خود توانمندتر و ماهرتر شوید ثروتمندتر خواهید بود. من نمیگویم این راه ساده است این راه سخت و پر زحمتی است، زمانبر است و همچنین نیاز به صبر و استقامت بالا دارد مهم نیست چقدر باهوش هستید مهم نیست چقدر قدرت بدنی دارید، مهم این است که چقدر انسان با اراده و پر تلاشی هستید.
بدون سرمایه، با مسئولیت پذیری و تلاش بیشتر می توان شروع کرد ولی با پول و بدون تجربه می توان به راحتی همه چیز را از دست داد. چندی پیش یکی از دوستان از کاری صحبت می کرد که سالها آرزوی انجامش را داشت، مدتی شاگردی کرده بود و از درآمد ناچیزش هزینه دوره ها را پرداخت کرده بود. حال به مرحله ای رسیده بود که باید برای خودش کار می کرد وقتی از او می پرسیدی میگفت سرمایه ندارم، پشتیبان مالی ندارم اگر در این مرحله نتوانم موفق شوم و از این قبیل حرف ها … من به او قول دادم که اگر با تلاش و مسئولیت پذیری کار کند هر وقت نیاز داشت کمکش کنم ولی به دلیل خرید ملکی واقعا دستم خالی بود و می دانستم که نمی توانم کمک زیادی به او بکنم اما با توجه به تلاش و پشتکار و توانایی هایی که داشت می دانستم مشکل او فقط ترس از شکست است.
پس او را راهنمایی کردم تا مرحله به مرحله جلو برود. کم کم ابزار کار خرید. از او خواستم که فقط نیاز های حیاتی و مهم خود را بخرد و در مرحله اول تا می تواند از هزینه های اضافی و غیر ضروری بکاهد. برایش یک دوره شش ماهه برای آماده سازی و خرید لوازم کار قبل از شروع، تعیین کردم تا بعد از شش ماه با قدرت و آمادگی بالا شروع به کار کند. از او خواستم در این مدت با یک استادکار پر درآمد کار کند تا تفاوت کار آنها را با استاد کار معمولی مقایسه کند و مهارت هایش را باز هم تقویت کند.
بعد از گذشت دو ماه و نیم که با هم مرحله به مرحله پیش رفتیم در کمال شگفتی متوجه شدم محلی را اجاره و شروع به کار کرده است. متاسفانه با چند بد شانسی روبرو شد شروع کارش با ماه مبارک رمضان و کسادی بازار آنها مصادف شد و بعد از چند روز رقبا به بازرسی و بهداشت و اصناف خبر داده بودند که بدون مجوز شروع به کار کرده است و مجبور شد به دنبال مجوزها برود و هزینه های مربوطه را پرداخت کند.
در اوج ناامیدی سراغم آمد به او گفتم حداقل شش ماه باید صبر کنی. برایش روشن کردم که میزان درآمدش علاوه بر کیفیت کار، به زمانی که با مشتری می گذراند و تلاش می کند خواسته هایش را برآورده کند و نارضایتیش را برطرف کند بستگی دارد و او چنین کرد.
اواخر ماه رمضان اولین مشتری های خود را داشت. با هم در تماس بودیم و برایم با هیجان از خوشحالی مشتری می گفت که به او قول می دادند از این به بعد کارهایشان را برایش می برند. با این که خودم هم کمی ترسیده بودم نکند با مشکل مواجه شود و نتوانم کمکش کنم ولی کم کم مطمئن شدم که او راهش را پیدا کرده است و دیگر نیازی به من ندارد. در آخرین تماسی که بعد از مدت ها با هم داشتیم از من تشکر کرد که او را تشویق کردم برای خودش کار کند نمی گویم در مدت کوتاهی ثروتمند شد اما اکنون بسیار شادتر از گذشته است و می داند در راه رسیدن به پیشرفت قدم گذاشته است.
اما شروع کردن
در مرحله اول شما باید کاری را انتخاب کنید و به مهارت آموزی در این زمینه بپردازید. بسیاری افراد در همین مرحله اشتباه می کنند. بگذارید مثالی در این زمینه بیاورم. چندی پیش یکی از خوانندگان محترم یاد بگیر دات کام پیامی فرستاده بود که من در شهری کوچک به فروش لوازم جانبی مشغول شده ام که هم دست زیاد است و هم درآمد کمی دارد! این دوست عزیز در اولین تجربه حرفه ای خود مرتکب دو اشتباه شده بود:
اول، انتخاب مکان و شهر مناسب است وقتی که قرار است در شهر خود کار جدیدی را شروع کنید ابتدا بسیار مهم است که کمی درباره بازار آن تحقیقاتی انجام دهید با افرادی که در این زمینه مشغول هستند صحبت کنید. از تالار های گفتمان استفاده کنید و ببینید کسانی که چنین تجربه ای داشته اند چه نظری دارند. البته ذکر یک نکته ضروری است کسی که بازار خوبی دارد ممکن است از ترس ظهور رقبای جدید و از دست رفتن بخشی از مشتریان، حقیقت را به شما نگوید. بهتر است در این گونه موارد از افرادی در شهرهای اطراف نیز پرس و جو کنید.
اشتباه دوم این دوست عزیز عدم انتخاب کسب و کار مناسب یا نحوه اداره آن بود. ایشان با هدف ثروتمند شدن سراغ این کسب و کار رفته بودند در حالیکه در آن شهر کسان دیگری هم چنین شغلی داشته اند ولی از این راه ثروتمند نشده بودند. طبیعی است که وقتی در کسبی رونق نیست کسب درآمد از آن مشکل تر است، چه رسد به آنکه بخواهید از این روش ثروتمند شوید. اگر می خواهید ثروتمند شوید ببینید آیا این کار پتانسیل لازم را دارد!
دنیای کسب و کار امروز را بهتر بشناسیم.
دنیای کنونی دیگر حد و مرزهای گذشته را ندارد. به قول معروف دنیا کوچکتر شده است.
امروزه شرکت های کوچک مبتکر در گوشه ای از جهان شرکت های بزرگ چند ملیتی را به لرزه در می آورند و به راحتی بازار آنها را مال خود می کنند. دنیای امروز دنیای نوآوری در کسب و کار است. دیگر روش های سنتی پاسخگو نیستند، رقابت شدیدتر شده، افراد هوشمند بیشتری وارد بازار شده اند.
باید روی ابتکار و نوآوری در کنار سودآوری کار کنید. جاده اعتدال در کسب و کار از میان این دو می گذرد، که منجر به پیشرفت و سودآوری دایم خواهد شد.
سرمایه گذاری شما را ثروتمند خواهید کرد نه درآمد ماهیانه!
شما با درآمد ماهیانه خود میلیاردر نمی شوید بلکه با سرمایه گذاری است که می توانید به ثروتی هنگفت دست پیدا کنید. بسیاری گمان می کنند راه ثروتمندتر شدن این است که فقط درآمد بالایی داشته باشند اما حقیقت این است که هیچ کس از پس انداز کردن به ثروت هنگفتی دست نیافته است یا به اصطلاح میلیاردر نشده است. البته باید تلاش کنید تا همیشه درآمد شما رشد داشته باشد. اما با پس انداز کردن به عمر چند صد ساله نیاز دارید تا ثروتمند شوید!
همه کار را خودتان انجام ندهید!
برای ثروتمند شدن در ایران یا هر جای دنیا چاره ای ندارید جز اینکه از نیروی دیگران استفاده کنید. باید توان مدیریتی و کاریزمای شخصیتی خود را ارتقا دهید. باید چون رهبری کسب و کار خود را بگردانید. اگر بخواهید همه کار را خودتان انجام دهید حاصل آن فرسودگی و پیری زود هنگام خواهد بود.
باید بیاموزید که برای کسانی که با شما کار می کنند موقعیت برد-برد ایجاد کنید. اگر چنین توانایی داشته باشید بدون شک از ثروتمندان روزگار خواهید بود.
روابط عمومی در کشور ما حرف اول و آخر را میزند.
بنده این را به شخصه تجربه کرده ام. شرکت های مختلفی با ما همکاری می کنند. ولی به جرات می توانم بگویم که بعضی از آنها به لطف توانایی بالا در روابط عمومی، تخفیف های فوق العاده دریافت می کنند! بیشتر این شرکت ها فقط واسطه هستند بدون سرمایه گذاری سنگین و بدون ریسک بالا درآمد هنگفتی دارند. مشتری را در اختیار دارند بازار را در اختیار خود گرفته اند و آن شرایط برد – برد را برای خود و مشتریان ایجاد کرده اند و واقعا در مقابل آنها مقاومت کردن کار ساده ای نیست. شما هم اگر می خواهید کسب و کار موفقی داشته باشید نه تنها باید توانایی های خود را در زمینه روابط عمومی تقویت کنید بلکه باید از افرادی با این قابلیت ها استفاده کنید.
حقایق بازار کار ایران را دریابید!
اگر قرار است در ایران کار کنید واضح است که باید قواعد و قوانین بازار را بیاموزید. بدانید از چه کسبی می توان پول بیشتری بدست آورد و ریسک هر بازار را بسنجید. بدانید کدام خدمات می توانند درآمدزا باشند و کدام کالاها از اقبال بیشتری بین مردم برخوردار باشند. با بروکراسی اداری با شغل مورد نظر خود آشنا شوید و قبل از انتخاب ببینید آیا از عهده آن بر خواهید آمد؟ آیا با روحیات شما سازگار است؟
چند سال قبل یکی از اقوام که فرهنگی بازنشسته بودند اقدام به خرید یک کارخانه کوچک کردند با این نیت که از تولید کسب روزی کرده و عده ای را صاحب شغل کرده باشند. اما در پیچ و خم مجوزها و راه اندازی کارخانه متاسفانه با کارمندانی مواجه شده بود که از او طلب رشوه کرده بودند که بنده خدا با تردید جدی مواجه شده بود یا باید تمام سرمایه خود را از دست می داد و بدهکار بانک میشد یا اینکه اعتقادات خود را زیر پا می گذاشت و متاسفانه در نهایت با سکته قلبی و مشکلات بعدی مواجه شد.
این حقیقتی است که در کشور ما کار تولیدی با مشقات فراوان مواجه است و تولیدکنندگان ما واقعا جهادگرانی، ارزشمند هستند. بنده هنوز هم اعتقاد دارم نان تولید را خوردن بزرگترین ارزش هاست اما قبل از اینکه وارد این بخش از بازار شوید باید توانایی های خود را ارزیابی کنید تا ببینید آیا می توانید در این مسیر تا انتها تاب بیاورید؟ آیا برای وارد بازار شدن نقطه شروع مناسبی را انتخاب کرده اید؟
موقعیت هایی که در اطراف شما هستند ببینید!
یک نکته بسیار مهم وجود دارد اگر بدنبال ثروت فراوان هستید نیازی نیست که دور دست ها را بگردید. موقعیت ها و فرصت ها در نزدیکی شما هستند.
بسیاری از مالکان زمین های الماس ملک خود را به قیمتی ارزان به معدنکاران فروخته اند چون فکر می کرده اند باید در جایی دور دست به دنبال ثروت و خوشبختی بگردند. بسیاری از مشکلات مردم اطراف ما می تواند یک بازار خوب باشد، کافیست راه حلی برای آن بیابید و آن مشکل را حل کنید. کافیست مهارتی بیاموزید تا دردی را تسکین دهید. چندی پیش مقاله ای در مورد اساس کار هیدرولیک فرمان ترجمه کردم و با انبوهی از پرسش های مردم مواجه شدم و در خلال این پرسش ها دریافتم تعمیرکاران خوب سیستم هیدرولیک فرمان در کشور ما بسیار کم هستند این یک فرصت برای جوانانی است که به خودرو علاقه دارند و به دنبال کسبی پر سود می گردند.
افراد زیادی به این روش کسب و کار های پر رونقی برای خود دست و پا کرده اند مانند آن مردی که توریست های خارجی را به روستای کویری خود می برد و در خانه های روستایی خود از آنها پذیرایی میکند. یا آن جوانی که با خرید نان برای منطقه ای اعیان نشین در تهران شرکتی برای خود دست و پا کرده است و از این راه چند نفر را هم استخدام کرده بدون سرمایه و از صفر شروع کرده است وقتی فرصتی را تشخیص می دهید کافیست روی آن کار کنید موقعیت ها چون پازلی که کم کم در برابر چشمان شما تکمیل می کنند. مهم این است که در بازار کار حضور داشته باشید و بدنبال فرصت ها بگردید. باید نیازها را ببینید و برای رفع آن به بهترین شکل ممکن اقدام کنید! برای شروع با سرمایه کم شروع کنید تا ارزش ایده خود را ارزیابی کنید و در صورت شکست توان بلند شدن داشته باشید. تا با رفع مشکل دفعه بعد بهتر و قویتر وارد میدان کارزار شوید. ولی فراموش نکنید شکست بخشی از فرایند موفقیت است. بزرگترین دشمن شما ناامیدی است. بعد از هر شکست قوی تر شده اید و به دانش حرفه ای شما افزوده شده است. هیچ کس نمی تواند آموزگاری بهتری از تجربه باشد.
خودآموز شوید
کسانی که تلاش می کنند یادبگیرند و مهارت های خود را افزایش دهند این توانایی را دارند که برای خود کسب و کار موفقی اداره کنند. هیچ معلمی بهتر از خودتان نیست روی توانایی های کلید و مهم خود کار کنید. آنها را برای بهترین شدن پرورش دهید. شما علاوه بر اینکه باید در مورد کالا و خدمات که ارائه می دهید بیاموزید باید روی توانایی های فروش خود هم کار کنید. این مهارت ها هستند که برای شما درآمد زایی خواهند کرد نه سرمایه میلیاردی!
سعی کنید حرفه ای باشید!
برای حرفه ای بودن تعاریف مختلف وجود دارد. اما به نظر من یکی از این تعاریف که در ترجمه مقاله ای به آن برخوردم از همه واقعی تر بود:
اگر توانایی فروش کالا و یا خدمات خود را داشته باشید، یک حرفه ای هستید.
شاید خود را یک هنرمند، مهندس، عطار، وکیل، آشپز، تعمیرکار یا …. بدانید اما در حقیقت اگر از آن پولی بدست نیاورید هیچکدام از آنها نیستید چون یک حرفه ای نیستید! باید از همان ابتدای حرفه آموزی یا تحصیل در هر رشته در کنار آن، مهارت فروشندگی یا حرفه ای بودن را نیز بیاموزید. یک فرق بزرگ موفق ها در برابر نوابغی که نمی توانند خیلی ثروتمند باشند همین است. آنها توانایی بازاریابی و فروش بالایی دارند. بدون این مهارت نمی توانید وارد دنیای حرفه ای ها شوید.
توصیه می کنم مقاله های کالای خود را به خودتان بفروشید؟! و جو جرارد بزرگترین فروشنده دنیا در کتاب رکورد های گینس را مطالعه کنید!
افکار منفی!
با تفکر منفی نه در ایران و نه در هیچ جای دیگر نمی توانید کسب و کاری موفق داشته باشید. برای میلیاردر شدن باید خود را آماده مبارزه با مشکلات کنید باید بدانید که شکست ها هستند که از شما انسانی توانمند و با تجربه می سازند و اگر در درون و باور خود دشمنی قوی داشته باشید قبل از مشکلات و سختی های راه این افکار منفی هستند که شما را از پای در خواهند آورد. با دید مثبت و باز می توانید قفل های مقابل خود را یک به یک بگشایید و از انجام آن لذت ببرید چون شما هستید که می توانید و دیگران آرزو دارند مانند شما باشند.
بزرگترین بازاریاب ها بیش از همگان، نه شنیده اند. بزرگترین فروشندگان از دستفروشی شروع کرده اند. چندی پیش می خواستم مصاحبه ای با یکی از تاجران بزرگ زعفران کشور برای وبسایت یاد بگیر دات کام ترتیب دهم از طریق یکی از دوستان ایشان سعی کردم ارتباط برقرار کنم اما به دلیل مشغله کاری نتوانستیم با ایشان تماس بگیریم. با دوست ایشان درباره روند موفقیتشان صحبت کردم که آیا سرمایه اولیه داشته اند و چگونه شروع کرده اند؟ پاسخ بسیار جالب بود که وقتی این سخنان را می شنیدم به یاد برایان تریسی استاد بزرگ موفقیت و بازاریابی افتادم. این تاجر مشهدی برای خرج خانه با مشکل مواجه بوده برای فروش خشکبار به هر دری می زده حتی او را با توهین از برخی فروشگاه ها بیرون می انداختند. ولی برخی رفتار بهتری داشتند آنها به او وعده شش ماه یا یکسال بعد را می دادند که آن موقع خرید خواهند کرد، اگر آن موقع بیاید شاید از او خرید کنند و او در حضور آنها تاریخ مورد نظر آدرس و شماره تلفنشان را یادداشت میکرد. ولی بسیاری از آنها حتی شش ماه بعد هم از او خرید نمی کردند. اما سماجت و تلاش او برای برقراری ارتباط نتیجه داد، سالها فروشندگی و دوره گرد بودن او را تبدیل به یکی از بزرگترین تجار ایران کرد.
آیا در ایران نمی توان موفق شد؟
راستش باید بگویم ایران یکی از بهترین کشورهای دنیا برای ثروتمند شدن است. در بسیاری از کشورهای پیشرفته وقتی درآمد شما از مقداری بالاتر می رود مالیات سنگینی از شما دریافت می کنند و عملا سود شما خیلی افزایش نخواهد یافت. چندی پیش یکی از دوستان که در کار ساخت و ساز ساختمان بود به کانادا مهاجرت کرد و در آنجا برای خود شرکتی ساختمانی تاسیس کرد و همین کار را ادامه داد. بعد از مدتی که به ایران بازگشت از او در مورد شرکت جدیدش در کانادا پرسیدم گفت بسیار کم سود است! با تعجب وقتی از او علت را جویا شدم متوجه شدم که در ایران از ساخت و ساز بیش از چهل درصد سود به جیب میزده است اما سود کنونی اش حتی به ده درصد هم نمی رسد!
در ایران انبوهی از نیروی انسانی جوان و دانشمند وجود دارند که نیاز به کار دارند و توقع زیادی هم ندارند. اگر این توانایی را دارید که یک تیم توانمند از همه توانایی های لازم را کنار هم جمع کنید و آنها را رهبری کنید، باید بگویم از موفق های آینده خواهید بود. در ایران پتانسیل بالایی برای کارهای خدماتی و تجاری وجود دارد. هر کمبودی که وجود دارد به دنبال رفع آن باشید هر کمکی که می توانید انجام دهید وقتی که توانایی حل مشکل دیگران را داشته باشید کسب درآمد خیلی مشکل نخواهد بود. هر کشوری را مردم آن می سازند مردم منظم و پرکار آلمانی چنین صنعت قدرتمندی دارند. به خود ایمان داشته باشید. هیچ چیز عوض نخواهد شد مگر اینکه خودتان آنرا تغییر دهید.
به هر حال هر کشور، استان یا شهری فرصت ها و تهدید های خود را دارد و موفق ها فرصت را می قاپند و تهدید را به فرصت تبدیل می کنند. اگر کمبود مواد غذایی سالم را یک تهدید بدانیم کسی که بتواند مواد غذایی سالم در اختیار مردم قرار دهد و اعتماد مشتری را جلب کند این تهدید را به فرصت تبدیل کرده است. نمونه آن روغن گیری های محلی هستند که مردم روغن آنها را به روغن های ساخته شده با مواد مصنوعی چون پالم ترجیح میدهند. همیشه به دنبال این باشید که ببینید چگونه می توانید مشکل مردم را حل کنید.
با امید، آینده را بسازید. هر مشکلی که دارید شما را قوی تر خواهد کرد نترسید و شروع کنید عزیزانم و بسیار خوشحال خواهم شد اگر مشکلات خود را در این مسیر با ما در میان بگذارید تا بتوانیم راه حلی نشان دهیم. توصیه می کنم از مقالات کسب و کار ما در وبسایت یاد بگیر دات کام غافل نشوید!
ارادتمند شما
علی یزدی مقدم
من 22 ساله ام و لیسانس هوافضا این رشته رو دوست دارم از آینده شغلی مناسب در ایران برخوردار نیست
به خودرو هم علاقه زیادی دارم که کار کنم و کنکور ارشد هم شرکت کردم اما جایی که میخواستم نشد و الان سرباز هستم
به کسب و کاری که خودم راه بندازم علاقه زیادی دارم یعنی کاملا دوست دارم که اینگونه باشه الان که سرباز شدم میفهمم چه اشتباهی بود که تابستون ها به یادگیری علایقم نرفتم تا از ان کسب درامد کنم و حسرت گذشته همیشه همراهم خواهد ماند… تا الن میتوانستم در کاری مستر باشم و بعدا وقتی که روی اموزش میذارم رو به کار احتصاص میدادم
ممنون از مقاله خوبتون مفید بود ولی حیف که دیر است….
با سلام رضای عزیز شما هنوز در آغاز راه هستید اکنون که در خدمت سربازی هستید می توانید به مطالعه در زمینه مورد علاقه خود بپردازید و برای رفع کمبود های مورد نیاز پس از خدمت سربازی برنامه ریزی کنید چگونه در 22 سالگی برای شما دیر است در حالیکه خالق کی. اف. سی. پس از بازنشستگی شروع به کار کرد و بر روی قوی ترین مهارت خود کار کرد او بیش از هزار پاسخ نه شنید ولی ناامید نشد.
من به شما قول می دهم با این عشق و علاقه می توانید از موفقترین ها باشید خود را برای 10 سال آینده آماده کنید و برای 10 سال بعد برنامه ریزی کنید شما همانی خواهید شد که اکنون می خواهید و برای آن تلاش می کنید!