امروزه فقط با داشتن یک ایداه خوب نمی توانید وارد بازار کسب و کار شوید و انتظار موفقیت داشته باشید بلکه در این میان باید تلاش، سرمایه و زمان زیادی صرف کنید تا یک کسب و کار نو پا را رونق دهید و به عنوان تازه وارد در برابر بزرگان و قدیمی ها سهمی از بازار داشته باشید. این حقیقتی است که دنیای واقعی از دنیای ایده آلی که مشاوران کسب و کار نشان می دهند بسیار خشن تر و بی رحم تر است و قوانین نانوشته ای وجود دارد که معمولاً به نفع تازه وارد ها نیست در چنین شرایطی یک کارآفرین خوش فکر همچنان که باید با مسائل و مشکلات فنی درگیر باشد و دوندگی های زیادی برای گرفتن مجوز ها انجام دهد، باید مراقب این جنگ پنهان هم باشد. این یک واکنش طبیعی در بازار است و همیشه وجود داشته است و منحصر به هیج منطقه، شهر یا محله یا بازاری نیست فقط ممکن است اشکال آن فرق کند. داستان قدیمی جنگ قیمت ها هنگام ورود یک رقیب جدید به بازار، لابی های صنفی، انحصارات گروهی، روابط ناسالم صنوف و ادارات و… نمونه هایی از این جنگ های پنهان است.

خوب شکی نیست که راه انداختن یک کسب و کار جدید پروسه ای سنگین است و توانایی های بالایی نیاز دارد، کاری گروهی است، سرمایه قابل توجهی باید صرف شود باید کالا و یا خدمات ارزشمندی ارائه شود و در عین حال افراد درگیر آگاهی های قانونی خود را افزایش دهند تا درمیانه راه با مشکلات بیشتری روبرو نشوند. این فرایندی نیست که یک نفر به تنهایی بتواند آنرا انجام دهد و در عین حال موفقیت بزرگی هم بدست آورد. اما راه حل چیست؟ آیا باید از همان ابتدا افراد بسیاری استخدام کرد آنهم در شرایطی که هزینه ها بالاست و هنوز خبری از برگشت سرمایه نیست؟ البته اگر شما توان مالی بالایی داشته باشید و بتوانید در همان ابتدا افراد قوی را در کنار یکدیگر گرد آورید تا یک تیم قدرتمند کاری تشکیل دهید و بتوانید آنها را به خوبی مدیریت کنید فکر بدی نیست اما مشکل اینجاست که بیشتر کارآفرین ها در ابتدا افراد ثروتمندی نبوده اند و هم اکنون هم این چنین است گذشته از این بازار امروز بازاری به مراتب رقابتی تر از گذشته است و رقبای شما از روش های بازار یابی پیچیده ای استفاده می کنند که شاید به فکر شما هم خطور نکرده باشد. اما من همه اینها را نگفتم که فکر کنید نمی توان کارآفرین بود و از این را ه به موفقیت رسید بلکه می خواهم راز یک قدرت بزرگ شدن در دنیای واقعی کسب و کار را به شما معرفی کنم و آن چیزی نیست جز اتحاد! این می تواند یک اتحاد یا همبستگی خانوادگی، دانشجویی یا حتی بین تعدادی از دوستان باشد که هر یک توانایی های خاص خود را دارند. یکی از بهترین انواع همبستگی که در کشور ما هم نمونه های موفق بسیاری از آن داریم نوع خانوادگی آن است که یک نفر به عنوان بزرگتر و معتمد همه با دلسوزی توانایی های جمع را برای موفقیت یک کسب و کار جدید بدست می گیرد. به عنوان مثال در خانواده ای که پدر اعتبار و  توان مالی مناسبی دارد در کنار جسارت، خوش فکری، انرژی و ابتکار فرزندان معجونی قدرتمند خواهیم داشت آنها می توانند به چنان درجه ای از موفقیت دست یابند که هیچ کدام به تنهایی نمی توانستند. شاید بگویید که من که پدر پولدار ندارم در پاسخ باید بگویم همیشه راه های مختلفی برای جمع آوری سرمایه وجود دارد وقتی اتحاد ناگسستنی بین شما وجود داشته باشد و زمانیکه سرمایه های کوچک شما با هم جمع می شود سرمایه ای قابل توجه می شود. حتما لازم نیست که بزرگتر یا رهبر تیم شما فرد ثروتمندی باشد یا حتما پدر شما باشد بلکه مهمتر از همه توانایی ها صداقت، دلسوزی و پشتکار اوست که می تواند شما را به سمت موفقیت هدایت کند. آنچه در همبستگی برای راه اندازی یک کسب و کار موفق مهم است این است که برایند نیرو های به کار گرفته شده از مجموع برایند تک تک افراد بیشتر است.

این اتحاد و همبستگی حداقل ها را برای شما فراهم می کند به عنوان مثال وقتی که می خواهید یک فروشگاه راه اندازی کنید باید هزینه اجاره مکان مناسب، خرید کالا، تهیه لوازم و دکوراسیون و… را داشته باشید شاید سرمایه شما به تنهایی کفاف همه اینها را ندهد اما مجموع این سرمایه ها می تواند قدرتی به شما بدهد که در بهترین مکان ممکن فروشگاه مناسبی راه اندازی کنید. یک اصل در بازار وجود دارد همیشه برای سرمایه های کوچک در حد سرمایه های شخصی سود کمی وجود دارد اما وقتی که توان مالی سرمایه گذار بالا می رود قدرت چانه زنی او هم بالا می رود و می تواند با هزینه کمتر سرمایه گذاری پرسودتری انجام دهد. حتی برای تامین مواد اولیه یا کالا، وقتی که توان خرید شما افزایش می یابد و می توانید حجم بیشتری خرید کنید قدرت چانه زنی شما افزایش می یابد می توانید با قیمت کمتر بخرید و با قیمت کمتر بفروشید و در عین حال سود بیشتری داشته باشید. خرید با حجم بالا و به صورت مداوم اعتبار شما را در بازار افزایش می دهد و خواهید توانست با استفاده از اعتبار خود به مرور سرمایه کمتری درگیر کالا و مواد اولیه کنید، کالا را تحویل بگیرید  و در عین حال سود مناسبی داشته باشید سپس پول آنرا بپردازید. احتمالا شنیده اید که بعضی از کسبه می گویند من که با سرمایه خودم کار نمی کنم! البته سرمایه آنها اعتبار آنهاست و قسمتی از این اعتبار سرمایه اولیه آنهاست. گذشته از همه اینها با سرمایه اندک کارهای زیادی نمی توان انجام داد و درآمدزایی کرد اما وقتی همین سرمایه های اندک درکنار یکدیگر جمع می شوند انتخاب های بسیاری وجود دارند و توانایی شما برای رقابت در بازار هم افزایش می یابد.

نکته دیگری که درباره اتحاد کاری وجود دارد بهترین استفاده از زمان است وقتی که شما یک گروه سخت کوش با تعهد بالا را در کنار یکدیگر جمع کرده اید توانایی بالایی برای انجام پروژه و خدمت رسانی در کمترین زمان ممکن با کیفیت مناسب را خواهید داشت. که این برتری دیگر شا در بازار خواهد بود.

همانطور که گفته شد راه انداختن یک کسب و کار نیاز به کار و تلاش فراوان دارد و یک کار آفرین سخت کوش و مبتکر هر چه قدر هم که توانا باشد دست تنها نمی تواند از عهده همه کار برآید و نیاز به کمک، همفکری و حمایت اطرافیان خود دارد و اگر بتواند از نزدیکان خود کمک بگیرد بالاترین شانس موفقیت را داراست.

برای ایجاد یک اتحاد کاری عدم رعایت یک سری اصول سبب ایجاد اختلافاتی می شود که ممکن است موفقیت پروژه شما را به خطر بیندازد که در ادامه به مرور آنها اکتفا می کنیم.

آفت های عدم موفقیت در کار تیمی

• عدم توجه به اصل «مقدس بودن هدف و الویت دادن به نفع شخصی به جای توجه به نفع جمعی»
•  افراد گروه دارای توانایی ها، دانش و استعداد های مکمل نباشند و همه در یک زمینه خاص تخصص داشته باشند. به عنوان مثال چند مهندس عمران با هم یک شرکت ساختمانی راه اندازی می کنند و در حالیکه نیاز به تخصص مالی و اداری هم دارند همچنین ممکن است همه افراد یک تیم دانشجویانی باشند که توان مالی مناسبی ندارند و در حالیکه نیاز به سرمایه قابل توجهی دارند.
• معمولا در ابتدای راه همه با احساسات شروع می کنند و به همین دلیل مواضعی اتخاذ می کنند که منجر به پشیمانی آنها می شود.
• معمولا هدف دقیق و روشن نیست و به صورت عددی قابل بیان نیست به همین دلیل تلاش های تیم هم نتیجه ای تصادفی خواهد داشت.
• عدم شفاف سازی نسبت به وظایف، مسئولیت ها و اختیارات هر یک از اعضای تیم که منجر به اختلافات جدی در آینده خواهد شد.
• عدم شفافیت مالی، هزینه کرد های غیر ضروری، عدم مدیریت صحیح مالی
• وجود افراد نا متناسب  در تیم برای تشکیل یک تیم کاری موفق. باید افراد سخت کوش، توانا، موسئولیت پذیر، صادق و مثبت نگر با شما همراه شوند. این افراد باید خصوصیت های شخصیتی قابل قبولی  هم داشته باشند به عنوان مثال یک فرد حسود به راحتی می تواند تیمی ارزشمند را از هم بپاشد
• تمایل فرد یا افرادی در گروه برای ریاست و بروز رفتار های مستبدانه که منجر به از هم پاشیدن تیم می شود. این هم جزء خصوصیات شخصیتی است اما به دلیل اهمیتش آنرا به صورت مستقل ذکر کردم.
• مشخص نکردن قوانین و چهارچوب ها برای افراد
• عدم وجود یک سیستم تصمیم گیری مناسب در مواقع سخت و دشوار و هنگامی که اختلافات بروز می کند.
• عدم آمادگی برای شکست های احتمالی به عبارت دیگر بی توجهی به مدیریت بحران

اگر شما هم به فکر راه اندازی یک کسب و کار جدید هستید برای کمک گرفتن از فامیل، دوستان و نزدیکان هیچ شکی به خود راه ندهید اگر بتوانید پتانسیل هایی را که در اطراف شما وجود دارد با یکدیگر جمع کنید و آنها را به درستی هدایت کنید در دنیای کسب و کار به قدرتی بزرگ تبدیل خواهید شد.

علی یزدی مقدم

مطالب مرتبط:

• 17 اشتباه افراد در آغاز يك كسب و كار جديد
• با مدیریت بحران از شرایط غیر قابل پیش بینی نجات پیدا کنید.
• شراکت در کسب و کار
• ارتباط خوب و کار تیمی
• راه صادقانه کسب ثروت
• تصمیم های اشتباه هنگام سرمایه گذاری
• رقابت كسب و كارهاي كوچك با غولها
• کارآفرینی نیازی به تجربه ندارد!