در ابتدای این مقاله شرح حال سمیه اولین زن شهید اسلام بیان می شود و در ادامه مختصری از قتل اولین مرد مسلمان در خانه کعبه آورده می شود.
ابوجهل از اشراف قریش، از مشرکان بنام مکه و از مخالفین سرسخت اسلام بود. او رنج و آزار بسیاری بر مسلمانان و بنی هاشم تحمیل کرد. تلاش برای قطع رابطه قریش با بنی هاشم، ممانعت از حمایت ابولهب از پیامبر و طراحی توطئه قتل پیامبر (ص) از اقدامات او علیه اسلام و مسلمانان بود.
ابوجهل یک کنیز داشت موسوم به سمیه.
کلمه (سمیه) اسم تصغیر کلمه (سما) می باشد و (سما) (با ضم سین) یعنی مشهور و معروف.
سمیه علاوه بر اینکه کنیز ابوجهل بود مبادرت به تقرئه میکرد یعنی به منزل زائوها میرفت و کمک به وضع حمل آنها مینمود، زنی که تقرئه میکرد غیر از زنی بود که ما امروز با اسم قابله می خوانیم. مبادرت به تقرئه کردن یعنی مشاور زنهای باردار بودن.
چون سمیه مبادرت به تقرئه می کرد در خانه ابوجهل بیش از یک کنیز احترام داشت تا اینکه مسلمان شد. همینکه ابوجهل دریافت که سمیه اسلام آورده به او گفت که باید دست از دین جدید بکشد. سمیه گفت که من دست از دین محمد نمیکشم. ابوجهل کنیز خود را به تازیانه بست و آنقدر او را زد تا زن از حال رفت.
در آن وقت ابوبکر از آن واقعه مستحضر گردید و به خانه ابوجهل رفت و مشاهده کرد که سمیه هنوز به حال نیامده است. به او گفت این کنیز خود را به من بفروش. ابوجهل گفت نمیفروشم. ابوبکر گفت اگر موافقت کنی که سمیه را به من بفروشی یکصد دینار به تو خواهم پرداخت. ابوجهل گفت نمی فروشم. ابوبکر قیمت را بیشتر کرد و گفت من حاضرم که برای خریداری سمیه یکصد و پنجاه دینار به تو بپردازم. ابوجهل اظهار کرد من حاضر به فروش او نیستم.
ابوبکر مرتب قیمت را بالا میبرد و هر بار ابوجهل اظهار میکرد که کنیز خود را نمی فروشد.
ابوبکر که گفتیم تمام ثروت خود را در راه پیشرفت دین اسلام صرف کرد وقتی دید که ابوجهل حاضر بفروش سمیه نیست اظهار نمود که هرگاه سمیه را به من بفروشی من حاضرم که به تو (ابل_قاضیه) بدهم.
(ابل_قاضیه) اصطلاحی بود مخصوص اعراب بادیه و بر شترهائی اطلاق می شد که در قبال قتل یک نفر به خانواده اش تسلیم می کردند و بعبارت ساده تر (ابل_قاضیه) عبارت بود از قیمت خون یک مقتول که به وراث او تسلیم میگردید.
ابوجهل آنقدر نسبت به محمد و اسلام کینه داشت که حتی حاضر نشد با دریافت ابل_قاضیه کنیز خود را به ابوبکر بفروشد.
باید توضیح بدهیم که تا آن تاریخ ابوبکر شش برده را که مسلمان شدند خرید و آزاد کرد (دو نفر از آنها مرد بودند و چهار نفر زن)، ولی نتوانست سمیه را آزاد کند.
وقتی زن های قریش شنیدند که سمیه هر روز در خانه ابوجهل شلاق می خورد ولی حاضر نیست که دست از دین اسلام بکشد واسطه شدند که ابوجهل از شلاق زدن به آن زن که به بعضی از زن های قریش در موقع بارداری کمک کرده بود صرف نظر نماید. ابوجهل این درخواست را هم نپذیرفت.
ابوجهل آنقدر سمیه را تازیانه زد که تمام بدن آن زن از سر تا پا مجروح بود و قدرت حرکت نداشت ولی می گفت که دست از دین محمد نخواهد کشید.
وقتی ابوجهل از تغییر عقیده کنیز خود ناامید شد، تصمیم به قتلش گرفت و یکروز او را مقابل خانه کعبه آورد و در حالی که سکنه مکه جمع شده بودند با سمیه اتمام حجت کرد و به او گفت آیا حاضر هستی که از دین محمد دست بکشی؟
سمیه گفت من از دین محمد دست نخواهم کشید.
ابوجهل گفت من هم اکنون تو را به قتل می رسانم و آنوقت در حضور سکنه مکه نیزه خود را به شدت در سینه سمیه فرو کرد و نیزه از پشت زن بیرون آمد و بدین ترتیب سمیه در راه دیانت اسلام شهید شد.
پس از این که سمیه به قتل رسید چهار تن از بزرگان قریش به اسم ابوسفیان_ابوجهل_ابولهب_ و زوجه اش جمیله_ قدغن کردند که هیچ یک از سکنه مکه نباید بردگان را به ابوبکر بفروشند.
آنها متوجه شده بودند اسلام بین بردگان محبوبیت پیدا کرده و هر برده که مسلمان می شود ابوبکر وی را خریداری و آزاد می نماید لذا خرید بردگان را از طرف ابوبکر قدغن کردند تا اینکه اسلام توسعه پیدا نکند.
ولی بعد از آن قدغن چند تن از مردهائی که آزاد بودند و برده به شمار نمی آمدند مسلمان شدند از قبیل عثمان بن عفان که یکی از برادرزاده های عبدالمطلب بود و عبدالرحمن_ابن عوف و سعد بن ابی وقاص برادرزاده آمنه (مادر محمد (ص)) _ و طلحة بن عبیدالله_ و سعید بن زید بن عمر که از جوانان اشراف مکه محسوب میگردید و پدرش حنیف بود.
قتل اولین مرد مسلمان
یک روز محمد (ص) در مراجعت از خانه کعبه طوری مورد اصابت شنگهای افراد قریش قرار گرفت که وقتی به خانه رسید بی حال افتاد و روز بعد از شدت درد و کسالت نتوانست از جا برخیزد و به خانه کعبه برود.
در آن روز مسلمین که برای عبادت به خانه کعبه آمدند مطلع شدند که نباید منتظر آمدن محمد (ص) باشند و خود عبادت را شروع نمودند و موقعی که به سجود رفتند افراد طایفه قریش به آنها حمله ور شدند. چند نفر از مسلمین در آن روز مجروح گردیدند و یکی از آنها موسوم به حارث فرزند خدیجه زوجه پیغمبر خدا (ولی فرزند یکی از دو شوهر دیگر خدیجه قبل از پیغمبر) به قتل رسید.
حارث اولین مرد می باشد که در راه دیانت اسلام شهید شد و او را در حال سجده در خانه کعبه به قتل رسانیدند.
برگرفته از کتاب “محمد، پیغمبری که باید از نو شناخت “، نویسنده: کنستان ویرژیل گئورگیو، مترجم: ذبیح الله منصوری، از انتشارات نگارستان کتاب می باشد.
تنظیم: میترا نامجو
نظر شما چیست؟