انقلاب اول روسیه
1904 تا 1906
روسیه به مدت چند سده یک حکومت ظالم و استبدادی بود که تزارها بر آن حکم می راندند. اما تا اوایل دهه ی 1900 تغییراتی در شرف تکوین بود. سیاستمداران لیبرال از تزار نیکولای دوم خواستند قدرت را به یک پارلمان منتخب مردمی تسلیم کند.
همزمان، جنبش های سوسیالیست، ملهم از اندیشه های کارل مارکس، نظریه پرداز آلمانی، خواستار قیام کارگران شدند. قیامی که در ادامه روی داد، صحنه ی سیاست روسیه را دگرگون کرد و بذرهای انقلاب آتی را افشاند.
29 دسامبر 1904
نخستین اعتصاب
اولین نشانه های قیام زمانی بروز کرد که اعتراض به اخراج چهار کارگر در کارخانه ی پوتیلوف در سنت پترزبورگ بالا گرفت و به یک اعتصاب تمام عیار مبدل شد. اعتصاب کنندگان خواستار دستمزد و شرایط کاری بهتر و تشکیل کمیته ای از نمایندگان منتخب کارگران برای حل و فصل این مناقشه شدند.
22 ژانویه 1905
یکشنبه ی خونین
گاپون هدایت یک تظاهرات مسالمت آمیز را برعهده گرفت تا عریضه ای را به «وینتر پالاس» اقامتگاه تزار در سنت پترزبورگ، تحویل دهد. مقامات عصبانی به نیروهای ارتش دستور دادند تا مانع رسیدن جمعیت تظاهر کننده به کاخ شوند. وقتی جمعیت رو به جلو فشار آوردند. سربازها به رویشان آتش گشودند. این کشتارِ «یکشنبه ی خونین» مبدل به نماد سرکوب و استبداد شد و در فیلمی سینمایی جاودانه شد.
27 ژوئن 1905
شورش در رزم ناوپوتمکین
ناآرامی ها در ارتش زمانی به اوج رسید که ملوان های رزم ناوپوتمکین به خاطر غذایی با گوشت فاسد تمرد کردند. آنها کنترل رزم ناو را به دست گرفتند و به سمت بندر اودسا در دریای سیاه حرکت کردند. این شورش تبدیل به یکی دیگر از نمادهای سرافرازنه ی انقلاب شد و مورد تکریم حاکمان شوروی در سال های بعدی قرار گرفت.
17 اکتبر 1905
مانیفست اکتبر
همزمان که دامنه ی انقلاب گسترده تر می شد، کنت سرگئی ویته، سیاستمدار با نفوذ، به جرگه ی موافقان اصلاحات پیوست. او خواستار مصالحه شد و تزار را متقاعد کرد که «مانیفست اکتبر» را امضا کند که بر اساس آن آزادی مطبوعات و دیگر حقوق اساسی اجتماعی به رسمیت شناخته و از همه مهم تر، یک پارلمان منتخب ملی (دوما) تشکیل می شد.
7 دسامبر 1905
قیام مسکو
گروه های انقلابی – مِنشویک و بلشویک با مردود شمردن «مانیفست اکتبر» به عنوان یک «ننگ شرم آور»، قیام مسلحانه ای را در مسکو سازماندهی کردند. دانشجویان و کارگران بمب های آتش زا ساختند و در خیابان ها سنگر بر پا کردند.
7 ژانویه 1907
گسترش جنبش
تا ماه ژانویه، مناقشه همچنان لاینحل باقی ماند و کاگران کارخانه های سراسر شهرها برای همدلی با انقلابیون، به اعتصاب پیوستند. گئورگ گاپون، یک کشیش ارتدوکس، رهبری اعتراض ها را بر عهده گرفت. وقتی حمایت مردمی افزایش یافت. ده ها هزار کارگر به اعتصاب سراسری پیوستند و صنعت سنت پترزبورگ را فلج کردند.
1 فوریه 1905
گسترش نا آرامی ها
وقتی اخبار مربوط به کشتار «یکشنبه ی خونین» پراکنده شد، اعتصاب های کارگران در سراسر کشور فوران کرد. دانشگاه ها تعطیل شدند و دانشجویان به معترضان پیوستند. همزمان که اعتصاب های عمومی و قیام دهقان ها اقتصاد روسیه را به آرامی فلج می کرد. ناآرامی و شورش ها در سراسر بهار و تابستان گسترش یافت. احزاب سوسیالیست بلشویک و منشویک، از میان معترضان حامیان فراوانی گرد آوردند.
10 مارس 1905
جنگ فرسایشی
انتشار اخبار مربوط به شکست ارتش روسیه از ژاپن در نبرد موکدن در منچوری، به شدت از محبوبیت تزار کاست. مسئولیت جنگ با ژاپن که به سرعت داشت به ضرر روسیه تمام می شد، عمدتا بر دوش تزار بود. نیروهای نظامی برای رویارویی با قیام مردم، در آخرین استراحتگاه تزار مستقر شدند، اما روحیه شان در کم ترین سطح بود.
29 ژوئن 1905
آتش سوزی اودسا
در اودسا، اعتصاب کنندگان که امید داشتند ملوان ها به یاری شان خواهند آمد. فوج فوج به سمت بندر حرکت کردند. وقتی اغتشاش بالا گرفت، نیروهای ارتش به روی جمعیت آتش گشودند و بخش هایی از شهر گرفتار آتش شد.
13 اکتبر 1905
تشکیل شورای کارگران در سن پترزبورگ
لئون تروتسکی، انقلابی مارکسیست که در تبعید به سر می برد، مخفیانه به روسیه بازگشت و به سن پترزبورگ رفت. در آن جا به سازماندهی اولین «شورای کارگران» کمک کرد. طولی نکشید که «شوراهای کارگرانِ» مشابهی در پنجاه شهر دیگر تشکیل شد.
19 دسامبر 1905
گلوله باران پرِسنیا
وقتی ارتش را برای بازپس گیری شهر پرِسنیا فرستادند، جنگ بی امان خیابانی بیش از یک هفته به طول انجامید. در یک مقطع، شش ایستگاه راه آهن شهر به دست شورشیان افتاد. سپس ارتش توپخانه آورد و ناحیه ی کارخانه ای پرسنیا، مهم ترین دژ کارگران را بمباران کرد و مقاومت کارگردان را در هم کوبید. از مناطق بزرگ مسکو جز ویرانه چیزی باقی نماند.
19 سپتامبر 1906
یک حکمران مستبد تمام عیار
وقتی تزار «قانون اساسی» را صادر کرد، امیدهای لیبرال ها مبدل به یاس شد. قانون اساسی جدید بر حق تزار برای انحلال دوما صحه می گذاشت و در قانون گذاری یک حق وتوی بی چون و چرا برای او قائل بود. تزار همچنان حاکم مطلق باقی ماند و هزاران نفر به جرم شرکت در انقلاب زندانی یا تبعید شدند.
19 سپتامبر 1906
محاکمه
تروتسکی و دیگر رهبران «شورای کارگرانِ» سنت پترزبورگ محاکمه و به منطقه ی پرت و سردسیر سیبری در شمالی ترین نقطه ی روسیه تبعید شدند. در 1907، تروتسکی فرار کرد و ده سال دیگر در تبعید ماند.
انقلاب روسیه
1917 تا 1922
تزارها به مدت چند قرن در کسوت پادشاهان مطلق بر امپراتوری روسیه حکمرانی می کردند. اما انقلابی در شرف وقوع بود. قیام سال 1905، تزار نیکولاس دوم را وا داشت تا برخی از اختیارات تامه ی خود را به پارلمان مشروطه واگذار کند. اما اقتدار و ثروت همچنان در اختیار طبقه ی اشراف باقی ماند. وقتی کارگران و سربازان به اعتصاب بزرگ سن پترزبورگ پیوستند، حکومت سلطنتی فرو پاشید و جرقه ی یک درگیری خونین زده شد و مقدمات روی کارآمدن نخستین دولت کمونیستی جهان فرآهم آمد.
8 مارس 1917
سرنگونی تزار
در سن پترزبورگ، کارگران در اعتراض به کمبود غذا خواستار اعتصابی سراسری شدند. سربازها که دستور داشتند معترضان را دستگیر کنند. به جرگه ی اعتصاب کنندگان پیوستند. شورشیان «شورای پتروگراد» را شکل دادند و با افزایش فدرتشان تزار را مجاب کردند که از سلطنت کناره گیری کند.
30 دسامبر 1922
تاسیس اتحاد جماهیر شوروی
تا 1922، بلشویک ها به «کمونیست ها» تغییر نام دادند و حکومت خود را بر بیش تر امپراتوری روسیه تثبیت کردند. در پایان سال 1922، کمونیست ها جمهوری های اتحاد سوسیالستی شوروی را پایه گذاری کردند و لنین رهبری دولت تک حزبی را بر عهده گرفت.
7 دسامبر 1917
لنین قدرت را غضب می کند
لنین در ماه اکتبر به روسیه بازگشت. در هفتم نوامبر، سربازان، ملوان ها، و گاردهای سرخ که فرمانبردار «شورای پتروگراد» بودند، کنترل سن پترزبورگ را در دست گرفتند و دولت موقت را از میدان به در کردند. لنین خود را رهبر دولت جدید بلشویکی اعلام کرد که تمام اعضای آن را «کمیسرهای خلق» تشکیل می دادند.
برگرفته از کتاب “دایرة المعارف مصور تاریخ قرن بیستم”، مترجم: داریوش دل آرا، از انتشارات سایان می باشد.
تنظیم: میترا نامجو
نظر شما چیست؟