در این مقاله به ضرب المثل هایی اشاره می شود که در مورد پنهان کاری، دغل بازی، گول زدن فرد دیگر، دام پهن کردن برای دیگران و آزار مردم هستند و در زیر هر مثل، مفهوم آن نیز نوشته شده است.
1- دانه می پاشد
یعنی با بخشش و محبت دامی برای مردم پهن کرده و بعدها می خواهد از آن بهره ببرد.
2- درِ باغ سبز نشان دادن
اگر کسی با ارباب سر ناسازگاری داشت و یک دفعه با او مهربان می شد، می گفتند که در باغ سبز به او نشان داده اند.
3- درِ دیزی باز است، حیای گُربه کجا رفته؟
قدیمی ها می گفتند درست است که هر کس می تواند از چیزی که مال دیگران است و در اختیار اوست استفاده کند، ولی بهتر است این کار را نکند و شرم و حیا داشته باشد.
4- دست در حَنا گذاشتن
اگر کسی را بی دلیل معطل می کردند و او هیچ کاری نمی توانست انجام دهد، ناراحت می شد و می گفت: “زود باش جواب بده، چرا دستم را توی حنا گذاشته ای.”
5- ریگ به کفش داشتن
به آدم هایی که قصد حیله و نیرنگ داشتند، می گفتند اگر ریگی در کفش نداری بگو.
6- سر خود را زیر برف می کند
گاهی پیش می آید که کسی خود را به کاری سرگرم می کند، با این پندار که دیگران او را نمی بینند و از این حال و روزگار او خبر ندارند. در حالی که او فقط خود را سرگرم کرده و دیگران او را می بینند و می دانند که کجاست و چه می کند. قدیمی ها می گویند این عادت کبک است.
7- شتر سواری دولا دولا نمی شود
بعضی وقت ها آدم ها می خواهند کار بزرگی انجام دهند، برای این کار هم مدت ها زحمت کشیده اند ولی دو دل هستند و می خواهند دور از چشم دیگران این کار را کنند که نمی شود.
8- شریک دزد و رفیق قافله است
آدم هایی که با دو رویی خود را دوست گروهی نشان می دهند و پنهانی برای آن نقشه می کشند، این مثل درباره شان گفته می شود.
9- غول بی شاخ و دم
قدیمی ها به آدم هایی که کارشان آزار رساندن به دیگران است می گفتند غول بی شاخ و دم.
10- قُدقُدش را این جا می کند، تخمش را جای دیگر می گذارد
هر کس هر جا هست باید سود و بهره اش به مردم برسد. این طور نباشد که نزدیکان و دوستان و آشنایان فقط رنج و ناراحتی او را ببینند ولی سودی از او به آن ها نرسد.
11- مار پوست خود را وِل می کند اما خوی خود را ول نمی کند
یعنی این که آدم های مردم آزار شاید ظاهر خودشان را عوض کنند ولی نمی توانند اخلاق خودشان را عوض کنند و همان که بوده اند هستند.
12- مار خوش خط و خال
یعنی باید مواظب رفتار کسانی بود که ظاهر زیبایی دارند ولی خیلی خطرناک اند.
13- مثل دزد سر گردنه
به آدم های بی انصاف و کاسب هایی که نسبت به مردم ستم می کردند و پول زیادی می گیرند، می گفتند: دزد سر گردنه.
14- موش و گربه بازی
به رفتار پر از فریب و نیرنگ بعضی از آدم ها گفته می شود.
15- وای به روزی که بگَندد نمک
اگر کسی که کارش راهنمایی دیگران بود، کار خلافی می کرد این مثل را برای حال و روز او به کار می بردند؛ چون این جور آدم ها باید پاک و بی عیب باشند.
16- هم از توبره می خورد هم از آخور
به آدم هایی که می خواستند از هر دو جا یا دو طرف بخورند و بیش از حق خودشان بگیرند، این مثل را می گفتند. یا در مورد کسی که از دو طرف که با هم مخالف هستند سود می برد، این مثل را می گفتند.
17- هندوانه زیر بغل گذاشتن
بعضی از آدم های نیرنگ باز مردم را به جان یکدیگر می انداختند. برای همین از یک نفر آن قدر تعریف می کردند که او در خودش احساس قدرت و توانایی کند و با دیگران درگیر شود. آن وقت گوشه ای می نشستند و نگاه می کردند و سود خودشان را می بردند.
18- یکی به نعل می زند یکی به میخ
اگر کسی برای موفق شدن و پیش بردن کارهایش حرفی را روشن و دقیق نگوید، یکی به نعل می زند و یکی به میخ، را به کار می بردند، یعنی این که با زیرکی نمی گوید که چه می خواهد کند.
19- من گفتم اما کسی قبول نکرد
هر وقت کسی بخواهد با تعریف زیاد دیگران را گول بزند این مثل را می گویند.
20- اگر این گربه است، پس گوشت کو؟
هر گاه کسی دروغی بگوید و برای پنهان کردن اشتباه خود، گناه را گردن فرد دیگری بیاندازد، به او می گویند: اگر این گربه است، پس گوشت کو.
تنظیم: سمیه مظفری
برگرفته از کتاب “راز مثل های ما”، نویسنده: محمد میر کیانی، انتشارات محراب قلم.
نظر شما چیست؟